برجام شکنی ایران، رویای کاخ سفید
پایبندی کامل ایران به توافق هسته ای در فضای پسابرجام، همواره بزرگترین مانع بر سر راه کارشکنی های آمریکا بوده به طوری که کاخ سفید تا کنون بارها با ابزارها و ترفندهای گوناگون سعی در تحریک ایران به برجام شکنی داشته است.
سه سال از عمر برجام می گذرد و به جز آمریکا، در این مدت دیگر اعضای برجام از توافق هسته ای مجدانه دفاع کرده اند؛ مواضع حمایتگرانه ای که بی ارتباط با انجام تعهدات از سوی تهران نیست.
از زمانی که توافق هسته ای مورد وفاق اعضا قرار گرفته و وارد حوزه عملیاتی شد، آژانس بین المللی انرژی اتمی به عنوان نهاد راستی آزما در چارچوب برجام بر فعالیت های هسته ای ایران نظاره گر بوده است. «یوکیا آمانو» تا کنون 11 گزارش از میزان همکاری ایران و جزئیات فعالیت های هسته ای کشور انتشار داده که موضوع «پایبندی کامل ایران به برجام» فصل مشترک تمام گزارشات است.
تاکیدات مکرر تروئیکای اروپایی به همراه چین و روسیه بر همکاری سازنده و پیش رونده ایران و آژانس، مقامات کاخ سفید را قبل از خروج از برجام متوجه اهمیت این مساله کرد از این رو «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا تاثیرگذاری بر این سازمان معتبر بین المللی را در دستور کار قرار داد و با این هدف، ماموریتی را برای دیپلمات های خود تعریف کرد؛ ماموریتی که بر دوش «رکس تیلرسون» وزیر امور خارجه وقت و «نیکی هیلی» نماینده ترامپ در سازمان ملل نهاده شد.
ناتوانی تیلرسون در انجام ماموریت های محوله، عدم موفقیت او در ناگزیر ساختن ایران به برجام شکنی و همچنین نیافتن بهانه ای موجه برای خروج آمریکا از برجام در نهایت به برکناری وی منجر شد. بنابراین، ترامپ تلاش کرد تا راهبرد خود را از کانال سازمان ملل و به خصوص شورای امنیت از طریق نماینده خود در این سازمان دنبال کند. برخلاف تیلرسون که شکاف دیدگاه او با ترامپ آشکار بود اما هیلی همسو و همفکر با رئیس جمهوری به سیاست های ضد برجامی خود ادامه داد.
دیدار هیلی با آمانو و تلاش او در متقاعد کردن مدیر کل آژانس با هدف انتشار گزارشات غیرواقع از فعالیت های هسته ای ایران ناکام ماند. در نتیجه کاخ سفید راه های جدیدی را برای شکست این توافق آزمود؛ راه هایی که سه هدف مشخص را نشانه رفته بود: نخست اینکه با تهدید نشان دادن ایران، اجماع گذشته را علیه تهران دیگربار زنده کنند؛ هدفی که به دلیل گزارشات آژانس، قطعنامه 2231 و متن برجام تحقق نیافت.
دوم اینکه ترامپ با اعمال تحریم های جدید و بی توجهی به روح و جسم برجام در پی دلسرد کردن ایران از دستاوردهای توافق و در نتیجه خروج یکجانبه تهران از برجام برآمد. در همین ارتباط بود که «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه چند روز پیش در جریان نشستی در اتاق بازرگانی، صنایع، تعاون و کشاورزی تاکید کرد: «هدف آمریکا خروج ایران از برجام است. این هدف استراتژیک آمریکاست، البته این بدان معنا نیست که ما هیچ وقت از برجام خارج نمیشویم اما به این معناست که ما هدف طرف مقابل را میدانیم.»
خروج آمریکا از برجام آن هم با توجیه های به ظاهر منطقی و موجه، سومین هدفی بود که از سوی کاخ سفید پیگیری می شد که در نهایت هیجدهم اردیبهشت ماه عملیاتی شد. پیش از آن ترامپ به رغم میل باطنی، زیر فشارهای داخلی و بین المللی سه بار ناگزیر به تایید برجام و تمدید تعلیق تحریم های هسته ای شده بود.
ترامپ پیش از خروج از برجام بر مذاکره مجدد برای دستیابی به توافق ثانویه تلاش کرد اما راه به جایی نبرد. وارد کردن مسائل غیرهسته ای همچون فعالیت های موشکی و منطقه ای ایران، حقوق بشر و غیره از مهمترین خواسته های کاخ سفید بود. انها با مرتبط ساختن مسائل اختلافی دیگر به برجام، قصد منحرف کردن توافق را از مسیر مشخص شده خود داشتند؛ توطئه ای که فهم آن دشوار نبود و خنثی شد.
در نتیجه آمریکا به همراه مقامات صهیونیستی با نمایش های ساختگی، ایران را عامل ناامنی منطقه معرفی نمودند. آنها تهران را متهم کردند که به دور از چشم بازرسان در صدد دستیابی به بمب های اتمی است که نمایش های هیلی و نتانیاهو از آن جمله به شمار می رفت.
جهان هر چند از توطئه های نخ نمای برجام ستیزان آگاه است و از توافق هسته ای حمایت سیاسی به عمل می آورد اما برداشتن گام های عملی از سوی آنان ضروری است. بی تردید در صورت ناکامی دیگر اعضای برجام به ویژه اعضای اروپایی در تامین منافع کشور ما و سر باز زدن از تضمین های ملموس، ایران به اصل «بازگشت پذیری» در برجام رجوع خواهد کرد؛ اصلی که به معنی پایان توافق و برگشت به مرحله پیشابرجام است. نگرانی اروپایی ها از احتمال وقوع این رخداد و پیامدهای ناگوار حاصل از آن، سبب تکاپوی رهبران بروکسل برای نجات برجام شده است.