اعتراف نوازنده قانون به همسرکشی
نوازنده و خواننده افغان که به خاطر سوءظن همسرایرانیاش را 11 سال پیش کشته بود، بازداشت شد.
بیست وپنجم اسفند سال 86 یکی از ماموران پلیس با بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران تماس گرفت و از کشف جسد زن 27ساله جوانی در میان شمشادهای بهشت زهرای تهران خبر داد.
بررسیها نشان میداد که او با ضربه چاقو کشته و قتل او شب گذشته رخ داده است. مقتول مدارک هویتی همراه نداشت بنابراین ماموران پرونده افراد گمشده در تهران و شهرهای اطراف را بررسی کردند که معلوم شد مشخصات مقتول با یک زن که در شهر آمل گمشده مطابقت دارد.
خانواده او شناسایی و مورد تحقیقات قرار گرفتند که معلوم شد او قصد ازدواج با مردی افغان که خواننده و نوازنده قانون است را داشته که هردوی آنها ناپدید شدهاند.
با شناسایی هویت مقتول توسط خانواده این زن، شوهر فراری او بهعنوان تنها مظنون جنایت تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه با گذشت 11سال از این جنایت، یازدهم تیر امسال ماموران اداره جرایم جنایی پلیس آگاهی شهرستان پاکدشت به پلیس تهران خبردادند مردی را به اتهام نگهداری 405گرم حشیش در پاکدشت بازداشت کردهاند که میگوید زنش را 11 سال قبل در تهران کشته است. در بررسی موضوع، معلوم شد ماجرا صحت دارد و نادر همان متهم فراری است.
او دیروز در شعبه ششم بازپرسی دادسرای جنایی تهران نزد بازپرس محسن مدیرروستا ، بازجویی شد و گفت:نوازنده و خوانندهام. 11 سال پیش با زن ایرانیام عقد کرده و در صدد برگزاری جشن ازدواجمان بودیم. ما با هم همسایه بودیم. او میخواست بعد از ازدواجمان ارثیه 30 میلیون تومانیاش را از خانوادهاش بگیرد. مدتی بود که علاقه او نسبت به من کم شده بود. او حتی حاضر نبود برای ادامه زندگی به خانه مادرم بیاید .
وی افزود: رفتارش عوض شده بود و همسایهها درباره او حرفهایی میزدند. خانهام را سه بار جابهجا کردم. شک و سوءظن در وجودم بود و بهخاطر همین سوءظن، او را کشتم و 11 سال پنهان شدم. متهم برای تحقیقات در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت .
اعتراف نوازنده به قتل همسر
چطور با مقتول آشنا شدی؟
من در آمل زندگی میکردم و او همسایهام بود. کم کم به هم علاقهمند شدیم و تصمیم به ازدواج گرفتیم.
نوازنده و خوانندهای؟
بله. از 16 سالگی نوازندگی و خوانندگی میکنم. من در ساز قانون تبحر دارم و در این زمینه تدریس هم میکنم. شاگردان ایرانی و افغان هم تا پیش از دستگیریام داشتم. در جشنوارههای مختلفی در کشورم و دیگر کشورها و حتی ایران شرکت کردم. اجراهای مختلفی در فرهنگسراهای تهران داشتم.
انگیزهات از جنایت؟
مدتی بود که به رفتارهای همسرم ظنین شده بودم. گمان میکردم او با من ازدواج کرده تا ارثیه خانوادگیاش را بگیرد و به فرد دیگری علاقه دارد.
از شب جنایت بگو.
چند بار خواستم همسرم را در خانه خفه کنم که ترسیدم سرو صدا کند و همسایهها با خبر شوند، به همین دلیل منصرف شدم. شب جنایت او دور از چشم من به تهران آمد. تعقیبش کردم که از خودروی پرایدی پیاده شد. سراغش رفتم و علت را جویا شدم که گفت اشتباه میکنم و با آن مرد برای سرمایهگذاری با پولش قرار داشته است.
بعد چه شد؟
به بهانه اینکه میخواهم اطراف بهشت زهرا خانه اجارهای کنم، او را با خودم بردم. در بهشت زهرا دعوایمان شد و با چاقو او را کشتم.
دوباره بازگشتی؟
حدس زدم زخمی است. یک ساعت بعد که بازگشتم او مرده بود و من فرار کردم.
از 11 سال زندگی پنهانیات بگو؟
بعد از قتل به زاهدان رفته و از آنجا به افغانستان رفتم. سال 93، با دخترعمهام در افغانستان ازدواج کردم و پسر دو ساله دارم.
چرا تسلیم نشدی؟
چندبار در ایران و افغانستان خواستم نزد پلیس بروم و تسلیم شوم اما ترسیدم.
چطور دستگیر شدی؟
چندی پیش نزد خانواده عمهام در پاکدشت رفتیم و آنجا ساکن شدیم. بهخاطر عذاب وجدانم کمی افسرده شده بودم و تریاک و حشیش مصرف میکردم. به اتهام نگهداری حشیش دستگیر شدم که راز جنایت را فاش کردم.