//
کد خبر: 109051

انتشار مستندی از یک خبر اینستاگرامی و اکنش های عجیب و غریبی در پی داشت

وقتی «اینستا» شاخ درمی‌آورد!

شاخ اینستاگرام، عبارتی که برای مخاطبان و کاربران فضای مجازی واژه غریبی نیست و هروقت گفته می‌شود فلانی شاخ اینستاگرامی است، بی‌درنگ مخاطب ذهنش به سوی یکی از کاربران شبکه‌های مجازی می‌رود که در این فضا دست به تولید محتوا می‌زند. یکی فیلم و محتوای طنز تولید می‌کند، دیگری موضوعاتی سیاسی و اجتماعی را در صفحه‌اش مطرح می‌کند، یکی دیگر شاخ اینستاگرام در محتوای فرهنگی است و در این میان برخی نیز محتوای مغایر با آداب و رسوم فرهنگی مرسوم میان مردم منتشر می‌کنند.

آنها می‌رقصند، بدن خود را به نمایش می‌گذارند و رفتارهایی از خود نشان می‌دهند که گاهی مغایر با فرهنگ چند هزار ساله ایرانی است، رفتارهایی که بیشتر سرپوشی برای ضعف‌های شخصیتی و احیانا اجتماعی شاخ‌های اینستاگرام است. بی‌هدف بودن در تولید محتوا یا بیکاری مفرط، عاملی است که شاخ‌های اینستاگرامی به عنوان دلایل فعالیت خود ابراز کرده‌اند. در حال حاضر همه نگاه‌ها معطوف به صداوسیما و ناجاست و این دو نهاد را عامل حواشی ایجاد شده می‌دانند، در حالی که اگر پیش از این ،دیگر دستگاه‌ها از جمله قوه قضاییه، شورای عالی فضای مجازی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت ارشاد و ... به وظایف خود عمل می‌کردند، کار به ا ینجا کشیده نمی‌شد.

خندیدن با شاخ‌ها

در دسته‌بندی شاخ‌های اینستاگرام و فضای مجازی باید به گروه‌های مختلفی اشاره کرد. تولید طنز و مطالب خنده‌دار که در این میان دو گروه «خوب» و «بد» را می‌توان برای آنها برشمرد؛ آنها که هدفی جز خنداندن مخاطبان ندارند. هرچند برخی برای خنداندن مخاطبان مسیر اشتباهی را انتخاب کرده‌اند. در مقابل آنها دسته‌ای قرار می‌گیرد که می‌خواهند از مسیرهای صحیح و البته با پایبندی به قانون مخاطب را به خندیدن دعوت کنند.

شاخ‌بازی یا لات‌بازی مجازی

در میان شاخ‌های اینستاگرام نباید از شاخ‌های شرور اینستاگرام چشم پوشید، چهره‌هایی که با کری‌خواندن و کل‌کل‌کردن، دنبال‌کننده جذب می‌کردند، وحید مرادی، هانی کُرده و... چهره‌هایی بودند که در فضای مجازی برای هم شاخ و شانه می‌کشیدند تا جایی که نوچه‌ها وارد دعوا می‌شدند و زد و خورد می‌کردند. این افراد در فضای دعواها و کل‌کل‌های خود، دست به ترویج خشونت می‌زدند و مخاطب بخصوص مخاطب نوجوان و جوان را نسبت به این مسائل تحریک می‌کردند.

اینستاگرام «چار دیواری اختیاری» نیست

ترویج اباحه و رفتارهایی از این دست یکی دیگر از خروجی‌هایی است که شاخ‌های اینستاگرامی در صفحات خود بازتولید می‌کنند. اتفاقی که شاید این‌طور تعبیر شود که در صفحات شخصی در حال رقم خوردن است، ولی نباید فراموش کرد این صفحات شخصی، در فضای عمومی در دسترس است و نمی‌توان از آنها به عنوان چار دیواری اختیاری یاد کرد.

زندگی به سبک شاخ‌ها

یکی دیگر از وجوه صفحات اینستاگرامی که شاخ‌ها آنها را اداره می‌کنند به آنهایی باز‌می‌گردد که مروج سبک زندگی و رفتارهای پسندیده هستند، رفتارهایی که در چارچوب عرف و آداب و رسوم ایرانی قرار می‌گیرد و نه تنها مخرب و مضر نیست، بلکه می‌توان از آنها به عنوان رفتاری مثبت و سازنده در فضای مجازی یاد کرد که کاربران را به خوب بودن دعوت می‌کند.

رقصنده با شاخ

اما دسته دیگری از این افراد که شاید کم هم نباشند، آنهایی هستند که به رقصنده معروف هستند، رقصنده‌هایی که گاهی رفتارهایی مانند بدن‌نمایی هم در فیلم‌هایشان بروز دارد. «الناز»، «شاداب»، «کامی» و در مورد اخیر «مائده هژبری» چهره‌هایی هستند که در صفحات خود تصاویر و ویدئوهایی از رقصیدن خود منتشر می‌کنند. انتشار فیلم رقص تنها وجه فعالیت این افراد در صفحات مجازی نیست بلکه گاهی رفتارهای غیراخلاقی و خلاف باورهای عمومی هم در صفحات آنها دیده می‌شود.مائده هژبری هم یکی از چهره‌هایی بود که انتشار فیلمی از او سپس خبر دستگیری‌اش موج ایجاد کرد، اما تا اینجای کار اتفاق خاصی روی نداده بود تا این‌که تولید برنامه‌ای با عنوان «بی‌راهه» (در رابطه با شاخ‌های اینستاگرامی) توسط ناجا که معمولا به صورت هفتگی پخش می‌شود، حاشیه‌ساز شد. حاشیه‌ای که همراه با نقدها و تحلیل‌های متفاوتی بود. عده‌ای نسبت به موقعیت زمانی و شرایط اجتماعی کشور و پخش این برنامه در چنین موقعیتی نقد داشتند و عده‌ای جای خالی برخورد با مفسدان اقتصادی را گوشزد کردند، عده‌ای هم سعی کردند از آب گل‌آلود ماهی خودشان را بگیرند و با راه‌اندازی فضای احساسی و عاطفی، مخاطبان فضای مجازی را به کنش‌های هیجانی ترغیب کنند. اما فارغ از همه نقدها و تحلیل‌های درست و نادرست، این فرض را می‌توان پذیرفت شکی در برخورد با متخلفان چه از نوع اقتصادی، چه اخلاقی و چه سیاسی و امنیتی وجود ندارد و افکار عمومی نیز از این برخوردها استقبال می‌کند به شرطی که پیوست‌های رسانه‌ای و توجیه افکار صورت بگیرد. به‌طور مشخص درباره مصداق هژبری می‌توان موضوع را از حیث اخلاقی، فرهنگی، رسانه‌ای و حقوقی بررسی کرد.

انتشار محتوا، کی و چگونه؟

انتشار مطالب رسانه‌ای در بستر زمان و مکان اهمیت بسیاری دارد، در پیوست رسانه‌ای یک محصول باید به زمان انتشار و تاثیری که روی جامعه می‌گذارد دقت کرد. این‌که جامعه در چه شرایطی است و با انتشار یک محصول چه تاثیری بر آن می‌گذاریم باید مورد توجه تولیدکنندگان محتوا قرار گیرد. شاید اگر محصولی یک ماه قبل یا بعد از شرایط فعلی منتشر شود تاثیری را که امروز دارد نداشته باشد، از این حیث به نظر می‌رسد که تولیدکنندگان و منتشرکنندگان در درک یک موقعیت زمانی برای انتشار محتوای خود می‌توانند دقت بیشتر به‌خرج دهند.

وعده برخورد با شاخ‌ها

سردار کمال هادیانفر، رئیس پلیس فتای کشور هم نهم اردیبهشت در پاسخ به جام‌جم درباره برخورد با شاخ‌های اینستاگرام گفته بود؛ در حوزه اینستاگرام 51 هزار پیج تحت شناسایی و رصد قرار گرفته‌اند که عمدتاً فیلم‌های مبتذل و مستهجن را منتشر می‌کنند که با توجه به بررسی‌های انجام شده این افراد در حال ردیابی و شناسایی بوده و فعالیت مجرمانه آنها بررسی می‌شود. با شناسایی این افراد، با آنها برخورد قانونی می‌شود.

دور زدن چارچوب‌ها هنر نیست!

«اعتقاد دارم در کشوری زندگی می‌کنم که اینها چارچوب‌های آن هستند و باید چه از نظر من این چارچوب‌ها درست باشند، چه نباشند، آنها را حفظ کنم. اینها «باید» هستند. همان‌طور که اشاره کردم چارچوب‌ها را دور زدن هنر نیست. هنر این است که در چارچوب‌ها خودت را بالا بکشی.» این بخشی از سخنانی است که کاربر یک میلیونی اینستاگرام (عرفان علیرضایی) در مصاحبه‌ای به آن اشاره کرده است.

برخورد قانون با متخلفان چیست؟

اگر با متخلفان و آنهایی که پا را از چارچوبی که قانون تعیین کرده فراتر می‌گذارند، برخورد نمی‌شده یا نشده دلیل بر این نیست که تولیدکننده محتوای مجازی نسبت به آن بی‌توجه باشد. در فصل چهارم (جرایم علیه عفت و اخلاق عمومی) از بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی از قانون جرایم رایانه‌ای به جرایم و مجازات آنها این‌طور اشاره شده: «هرکس به وسیله سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی یا حامل‌های داده محتویات مستهجن را منتشر، توزیع یا معامله کند یا به قصد تجارت یا افساد تولید یا ذخیره یا نگهداری کند، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (5/000/000) ریال تا 40میلیون (40/000/000) ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.»

لیدرهای ناشایست

جعفربای، آسیب‌شناس اجتماعی در رابطه با فعالیت شاخ‌ها می‌گوید: این قبیل آدم‌ها که گرفتار عقده‌های خودبدبینی یا خود بزرگ‌بینی هستند مثل حباب‌های روی آب‌اند که به هیچ عنوان شایستگی لیدر شدن برای افراد جامعه یا هدایت آنها را ندارند. او توضیح می‌دهد: فضای مجازی در ایران رشدی قارچ‌گونه داشته و عضویت مردم در این فضا شتابان بوده است بدون این که آموزش‌های لازم به کاربران داده شده باشد یا حتی نظارت دقیقی که مو لای درز آن نرود، بر این فضا وجود داشته باشد. او معتقد است اگر وضع همین‌گونه باشد، سوءاستفاده از این فضا بیش از آنچه تابه حال بوده ادامه خواهد داشت و آسیب‌های ناشی از آن بیشتر از حالا دامن جامعه را خواهد گرفت.»

مظنه شاخ چند؟

کسب درآمد یکی از اهدافی است که شاخ‌های اینستاگرامی دنبال می‌کنند، اتفاقی که مرسوم است و از این رو هرقدر بتوانند بیشتر مخاطب جذب کنند رقم‌هایی که به آنها پیشنهاد می‌شود هم بالاتر می‌رود. عرفان علیرضایی در این مورد می‌گوید: در زمان انتخابات پیشنهادهای سیاسی زیاد شد، برای شورای شهر پیشنهاد مبالغ بالایی را می‌دادند که برایشان تبلیغ کنیم. برای مجلس هم همین‌طور، ولی این کار را نکردم. او دلیل قبول نکردن این پیشنهادها را این‌طور تشریح می‌کند: داریم کار «فان» انجام می‌دهیم و اصلاً فکر و کارم ربطی به سیاست ندارد که بخواهم آن را وارد سیاست کنم. خودم هم اصلاً آدم سیاسی نیستم، «از شورای شهر زنگ می‌زدند و می‌گفتند ۳۰ میلیون تومان به تو می‌دهیم برای یکی از کاندیداها یک ویدئو بزن و می‌گفتم نه آقا! کار من نیست.»

او به میزان درآمد ماهانه‌اش نیز این‌طور اشاره می‌کند، «یک‌موقع تبلیغ داریم، یک موقع نداریم. یک ماه می‌بینی پنج تومان گیرم می‌آید، یک ماه ۲۰ تومان.» این نشان می‌دهد که کسب درآمد موضوعی است که در فضای مجازی مرسوم است و نمی‌توان آن را انکار کرد اما این کسب درآمد از همان روزهای اول اتفاق نمی‌افتد و به مرور و حتی شاید در ابتدا با رفتارهایی که برخی آن را جلف و حتی زننده می‌خوانند، روی دهد.

از خدا می‌خواهم نظارت باشد

عرفان علیرضایی در رابطه با رفتارهای برخی در اینستاگرام می‌گوید: «بعضی وقت‌ها در اینستاگرام، می‌بینم یک‌سری از آدم‌ها با یک‌سری کارها و رفتارهایی که انجام می‌دهند کاری می‌کنند تا فالوئرهای آنها بالا برود. آنجاست که حس می‌کنم این اتفاق چقدر بد است. اگر کسی واقعاً هنر دارد آدم باید حمایتش کند، ولی یک‌سری هستند که با رفتارهایی زشت کاری می‌کنند که مردم به خاطر خندیدن آنها را فالو کنند. اینها فالوئرهای زیادی می‌گیرند و به‌نوعی شاخ مجازی می‌شوند. فکر نمی‌کنم خودم این‌جوری باشم.» او به نقش نهادهای نظارتی نیز این‌طور اشاره می‌کند که «ما داریم فعالیت می‌کنیم، از خدا می‌خواهم ارگانی بیاید و بگوید آقای عرفان علیرضایی! تو که داری فعالیت می‌کنی این کارت اشتباه است و این کارت درست. بیا و اصلاً زیر نظر خودمان کار کن. می‌خواهی کار بیرون بدهی بیا و با ما مشورت کن. من که کار بدی نمی‌کنم. دارم مردم را می‌خندانم و در عرصه طنز کاری انجام می‌دهم» این نشان می‌دهد که فعالیت در فضای مجازی اگر با نظارت توام با مشاوره و راهنمایی صورت بگیرد سره از ناسره نیز قابل تشخیص و شناسایی است و آنهایی که مشغول کارهای اصیل و همراه با تاثیرگذاری‌اند نیز راضی به این نظارت هستند.

 

منبع: جام جم