آقای سردار تو را به خدا به تیم ملی برنگرد!
سردار سردار آزمون یکی از خوبهای فوتبال ایران است. یکی از استعدادهای ناب فوتبال ایران.
بازیهای خوب سردار در ترکیب تیم ملی از یادمان نرفته است. او در صعود تیم ملی به جام جهانی ۲۰۱۸ تأثیرگذار بوده و حتماً در جام جهانی هم خوب بود که کارلوس کیروش دست به تعویض او نزد! اگر سردار کوتاهی کرده بود حتماً برای دقایقی که شده بود او را بیرون میکشید و گوچی را به میدان میفرستاد. سردار آزمون که دیگر بزرگتر از مسعود شجاعی کاپیتان تیم ملی نیست که کیروش در بازی با مراکش او را بیرون کشید و در ادامه مسیر به او بازی نداد!
اما این سرداری که از او تعریف کردیم با رفتاری که بعد از جام جهانی از خود بروز داد به وضوح نشان داد نمیتواند جانشین خلفی برای علی دایی باشد و حتی باید اینطور اذعان کنیم به گرد پای علی دایی هم نخواهد رسید چه رسد به اینکه علی دایی شود.
علی دایی هرگاه از او انتقاد میشد قویتر میشد. گویی انتقادات مردم برای او بنزین سبز بود و با هر انتقاد جان دوبارهای میگرفت و گویی دوباره بازیهایش را در تیم ملی استارت زده است.
او آقای گل جهان بود که بعد از جام جهانی ۲۰۰۶ از او انتقاد شد! شدت انتقادات به حدی بود که شاید اگر سردار جای او بود برای همیشه اصلاً فوتبال را کنار میگذاشت، اما علی دایی ایستاد و حتی به دوران بازیگری خود ادامه داد بهطوری که به همراه سایپا و به عنوان بازیکن و مربی، قهرمان لیگ برتر شد (البته دایی در جام جهانی ۲۰۰۶ خیلی بد بود).
علی دایی امروز هم در فوتبال است. حتی در اردوی تیم ملی در ترکیه حاضر میشود و برای کارلوس کیروش و شاگردانی، چون سردار آزمون آرزوی موفقیت میکند.
علی دایی برای این تیم ملی جان داد. در یکی از بازیهای آسیایی طحال او پاره شد و شدت مصدومیتش به حدی بود که سلامتی اش به خطر افتاد چه رسد به فوتبالش، اما دایی دوباره از زمین بلند شد و به مسیر خود ادامه داد و امروز هم یکی از مردان موفق فوتبال است. البته در مربیگری...
آیا سردار شبیه علی دایی است؟ هر بازیکنی چند گل شبیه علی دایی میزند که علی دایی نمیشود. علی دایی شدن خیلی سخت است و شاید در این فوتبال کسی علی دایی نشود. او مرد تحمل سختیها بود. او مرد مبارزه بود و البته هست...ای کاش امروز کارلوس کیروش مردی، چون علی دایی داشت...
کیروش مرد مبارزه میخواهد، نه قهر
سردار آزمون به تازگی گفته به خدا به تیم ملی برنمیگردم و در جام ملتها برای تیم ملی بازی نمیکنم.
این تیم ملی نیست که به سردار آزمون نیاز دارد. این سردار آزمون است که به تیم ملی نیاز دارد و هر آنچه دارد از تیم ملی است. اگر تیم ملی نبود سردار آزمون در اینجای فوتبال نبود.
سردار آزمون نباشد کاوه رضایی هست. کاوه رضایی نباشد کریم انصاریفرد هست. خوشبختانه امروز تیم ملی یک تیم روی نیمکت دارد و یک تیم هم هست که اصلاً به اردو دعوت نمیشوند.
اصلاً و ابداً بر این عقیده نیستیم که انتقادات از سردار آزمون درست بوده. خیلی از حرفهایی که در فضای مجازی زده شد نادرست و حتی بیانصافی در حق سردار آزمون بود. سردار برای تیم ملی زحمتکشید و شایسته تقدیر و تحسین است، اما این خصلت فضای مجازی است. تماشاگران بالاترین را میخواهند و وقتی هدف نهایی نمیشود انتقاد میکنند. آیا امروز در فوتبال ما از کارلوس کیروش انتقاد نمیشود؟ آیا برخی نمیگویند تیم ملی باید در برابر اسپانیا تهاجمیتر بازی میکرد؟ آیا کارلوس کیروش هم باید قهر کند؟ اگر قرار بود با هر انتقاد بازیکن و مربی از فوتبال قهر کند دیگر کسی برای فوتبال نمیماند. احتمالاً تماشاگران باید میآمدند و برای تیم ملی بازی میکردند!
کارلوس کیروش مرد مبارزه میخواهد نه قهر! کارلوس هرگاه با بازیکنان تیم ملی صحبت میکند خطاب به آنها میگوید: «این پیراهنی که بر تن شماست میتوانست تن بازیکن دیگری باشد. بر تن کردن این پیراهن یک موهبت الهی است که میتوانید به واسطه پوشیدن آن یک ملت را خوشحال کنید. چه سعادتی بالاتر از این؟ بروید به زمین بجنگید...»
با این رفتاری که سردار در پیش گرفته کارلوس کیروش او را کنار خواهد زد، چون کارلوس مرد مبارزه میخواهد. سردار نشان داد اهل جنگجویی نیست. نشان داد به صخره سخت بخورد کنار میکشد و این فرصت طلایی است که سردار از دست میدهد نه تیم ملی. هیچ گاه تیم ملی به یک بازیکن متکی نبوده است.
پیراهن تیم ملی قداست دارد
پیراهن تیم ملی قداست دارد. کارلوس کیروش روزی که به تهران آمد در اولین صحبتش این را به ملیپوشان یادآور شد.
حق با کارلوس کیروش است. چه جوانهایی که برای دفاع از کیان این مرز و بوم همسر و فرزندان و خانواده خود را رها کردند و همه لذتهای زندگی را فدای نام ایران کردند.
داستان این آدمهای خوب در دور و اطراف ما اینقدر زیاد است که نیاز به واکاوی ندارد. جوانهایی که ماندههایش امروز با دستگاه اکسیژن نفس میکشند و هر از گاهی میشنویم به خاطر شدت جراحات وارده با گذر زمان شهید و جاودانه میشوند.
از رشادت آنها بود که امروز من مینویسم و سردار فوتبال بازی میکند و شمای عزیز فوتبال نگاه میکنی. پیراهن تیم ملی قداست دارد. حتی اینطور میتوانیم بگوییم که مقدس است. وقتی میخواهد فوتبال بین دو تیم ملی شروع شود ابتدا سرود ملی را مینوازند. افتخار در زمین فوتبال همه را خوشحال میکند؛ از کودک تا بزرگ؛ از مرد تا زن. از پیر تا جوان و چه سعادتی بالاتر از اینکه مردم را خوشحال کنیم؟
پیراهن تیم ملی مقدس است، چون امروز میتوانیم با پیراهن تیم ملی حرفهایمان را به جهان بزنیم. تحریم تیم ملی توسط شرکت آمریکایی نایک و تحریم تیم ملی از سوی تیمهای بزرگ ما را سرد و ناامید نکرد و دیدید که تیم ملی در روسیه چگونه مبارزه کرد. امروز دویدن میلاد محمدی در روسیه سوژه رسانهها شده است و میگویند ایرانیها برای ایران جان میدهند.
تیم ملی در روسیه ثابت کرد ایرانی میتواند دست به کارهای بزرگ بزند و از مبارزه دست نمیکشد.
آقای سردار تو را به خدا با این روحیه به تیم ملی برنگردد. تو میتوانی در فوتبال باشگاهی هم برای ایرانیها افتخارآفرینی کنی. میتوانی با ادامه درخشش در فوتبال روسیه به تیمهای بزرگتر بروی و مثل همه لژیونرها برای ما افتخار بیافرینی. لازم نیست حتماً در تیم ملی باشی.
تیم ملی به مسیر خود ادامه میدهد. خیلیها در این سالها از تیم ملی خداحافظی کردند، اما اتفاق بدی برای تیم ملی رخ نداد. خیلیها، از مهدی رحمتی گرفته تا مجتبی جباری. که یکی بهترین دروازهبان فوتبال ایران بود و دیگری بهترین هافبک فوتبال ایران.
آقای سردار تو را به خدا به تیم ملی برنگرد.