موسسه پژوهش و برنامه ریزی وزارت علوم :
مصونیت تحصیلی حق دانشجو است
مطالبه گری و به چالش کشاندن مسائل جامعه برای رسیدن به وضعیت مطلوب رسالت دانشگاه و دانشجو به شمار می رود چرا که نقش بدنه دانشگاهی کشور در حل مشکلات و حرکت جامعه به سوی توسعه علمی و فناوری، انکارناپذیر است.
در این میان اما برخی موانع موجود، دانشگاه و دانشجو را از مسیر اصلی پرسشگری و مطالبه گری دور ساخته و به نوعی فضای حاکم بر آن را به سوی انفعال و کم تحرکی سوق می دهد.
فراستخواه معتقد است دانشجویان باید از نوعی مصونیت تحصیلی که به موجب آن بتوانند به راحتی چالش های جامعه را به نقد بکشند، برخوردار باشند چرا که نقد دانشگاه و دانشجو علمی و کارشناسانه است.
** دانشجو باید مصونیت تحصیلی داشته باشد
فراستخواه با تاکید بر لزوم حمایت استادان و دانشگاه از دانشجوی منتقد و ایجاد امکان ادامه تحصیل او، گفت: به رغم نبود فضای عمومی آزاد برای گفت وگو در زمان رژیم پهلوی، زمانی که دانشجویان معترض توسط رژیم دستگیر می شدند دانشگاهیان سعی می کردند وی را از چنگال حکومت آزاد کنند و دو باره با آغوش باز در کلاس درس پذیرای وی بودند.
این استاد دانشگاه با اشاره به درنظرگفتن احکام سنگین دانشجویان در ناآرامی های دی ماه 96، افزود: این دانشجویان اعتراضی کردند که ضمن اینکه ناشی از فشار بود، به نبود راهی درست برای بیان نقد و مشارکت بازمی گردد. احکام صادره یا رفتارهای تند و امنیتی برازنده رفتار با یک دانشجو نیست.
این جامعه شناس با بیان اینکه معافیت تحصیلی پسران از خدمت سربازی تا زمانی که در حال تحصیل هستند نشان از اهمیت آموزش عالی دارد، عنوان کرد: در واقع زمانی که دانشجویی اعتراض می کند، پلیس باید بداند که او دانشجو و در حال تحصیل است. شاید رشته تحصیلی وی ایجاب می کند که به مسائل زیست محیطی، اجتماعی یا اقتصادی به گونه ای دیگر بنگرد. مگر سیاست جز این است که از دل نقد برمی آید. نقد به مدیریت آب یا برنامه ریزی شهری است که به توسعه و بهبود شرایط منجر می شود.
** رئیس دانشگاه را باید دانشگاهیان انتخاب کنند
فراستخواه در تحلیل فضای حاکم کنونی بر دانشگاه ها گفت: در دهه های اخیر امر سیاسی بر امر علمی و آکادمیک در جامعه ما سیطره یافته است. به عبارت دیگر، دانشگاه به تصرف سیاست درآمده است. به نظر من مسائل و موانع موجود از همین دلیل نشات گرفته است. اگر دانشگاه استقلال داشته باشد، بسیاری از مسائل و مشکلات حل می شود. دانشگاه باید استقلال آکادمیک داشته باشد؛ رئیس دانشگاه توسط دانشگاهیان انتخاب شود.
وی با تاکید بر اینکه استادان دانشگاه با الگوهای دانشگاهی و حرفه ای باید برای خود رئیس انتخاب کنند، ادامه داد: در حال حاضر انتخاب رئیس دانشگاه توسط غیردانشگاهیان صورت می گیرد. همین مساله بر انتخاب اعضای هیات علمی نیز اثرگذاشته است به گونه ای که به شیوه های آشکار و پنهان، ملاحظاتی در انتخاب اعضای هیات علمی وجود دارد.
** انتقاد از وضعیت جذب دانشجو دکتری
به گفته این استاد دانشگاه، چنین شرایطی برای دانشجو نیز وجود دارد؛ گروه های آموزشی دانشگاه اختیار زیادی در باره جذب دانشجو به ویژه در مقطع دکتری ندارند. نتیجه چنین شرایطی، جای خالی مولفه ای به نام شهروندیِ دانشگاهی است.
فراستخواه معتقد است: اگر شهروندیِ دانشگاهی نباشد، زندگی دانشجویی نیز مختل می شود. در زندگی دانشجویی احساس مسئولیت نسبت به جامعه و مشکلات آن وجود دارد چرا که دانشجو احساس می کند در مکانی است که به او تعلق دارد و توسط استادان اداره می شود.
این استاد جامعه شناسی، دانشگاه را همچون سرزمینی می داند که نهادی شناخته شده و به مثابه یک اقلیم است.
فراستخواه ادامه داد: دانشگاه یک جمهوریت مستقل علمی است که به انتخاب دانشگاهیان رئیسی دارد. دانشگاه یک سرزمین است که قوانین خاص خود را دارد و باید استقلال داشته باشد.
وی بر این باور است: اگر دانشگاه به معنای واقعی دانشگاه شود، ساختارهای کشور دانشگاه را به رسمیت بشناسند و امور علم و دانش را به دانشگاهیان بسپارند، در آن زمان دانشگاه به وضعیت پایدار خود می رسد و دانشجو و استاد در کنار تولید علم، پژوهش و فناوری به مسائل اجتماعی و دردهای جامعه می پردازند.
** حساسیت نسبت به مسائل کشور ذات دانشگاه است
فراستخواه با تصریح بر اینکه دانشگاه ها باید نسبت به مسائل کشور حساسیت داشته باشد، اظهارکرد : کنگشری اجتماعی برای استادان و دانشجویان مهم است. انتظار می رود دانشجویان آرمان خواه باشند، تغییر بخواهند، مطالبه گر و کنشگر باشند. در حالی که تمامی انتظارات را به جنبش دانشجویی و اینکه دانشجو جبران کننده کمبودهای حوزه عمومی و مدنی در کشور باشد، معطوف می سازیم.
این استاد جامعه شناسی تصریح کرد: اگر فعالیت نهادهای حزبی و گردش نخبگان در جامعه ای شکل بگیرد و سیاست تبدیل به امری در حوزه عمومی شود، در آن صورت دانشگاه نیز سهم ویژه خود را خواهد یافت و می تواند نخبه پروری، پرورش دانشجویان و تربیت نسلی جوان و حساس به مسائل اجتماعی را در پیش گیرد.
** دانشجو ارزان نیست
فراستخواه معتقد است: اگر شرایطی را فراهم کنیم تا احزاب به شکلی حرفه ای فعالیت کنند، در آن شرایط به طور طبیعی سهم دانشجویان و دانشگاه ها نیز مشخص می شود.
وی ادامه داد: خلاء نهادهای حزبی و سازمان های حرفه ای سیاسی به شکل آزاد به اندازه ای احساس می شود که تمام انتظاراتمان متوجه دانشجو می شود و گمان می کنیم که دانشجو ارزان است و باید هزینه بدهد. یک دانشجو چقدر باید هزینه سیاسی بدهد در حالی که سازمان های حزبی آزاد و توسعه یافته فعالیتی ندارند؟
به گفته فراستخواه، در شرایط کنونی انتظار از دانشجو، تحمل تمامی کمبودها است در حالی که به دلیل وجود برخی خلاءهای مدنی، بار سیاسی به دوش دانشگاه افتاده شده است. این خود یک تهدید ملی و لطمه ای به آینده سرزمینی است که دانشگاه برای آن حکم تفکر، نقد، آموزش و پژوهش دارد.
** خطر تبدیل شدن دانشگاه به سازمان اداری
فراستخواه با اشاره به اینکه دانشگاه محل بیان دردهای اجتماعی است، گفت: اقدامات صورت گرفته در دهه های گذشته دانشگاه ها را به سوی تبدیل شدن به سازمان های اداری وابسته سوق داد. چه انتظاری داریم که یک سازمان اداری وابسته حساسیت عمیق، خلاق و سازنده نسبت به مسائل اجتماعی داشته باشد؟
این جامعه شناس با اشاره به تقلیل جایگاه دانشگاه در کشور، افزود: دانشگاه ها به سازمان های اداری وابسته ای تبدیل شده اند که ساختارهای دولتی در همه امور آن ها به صورت آشکار و پنهان دخالت می کنند در حالی که دانشگاه باید منطقه آزاد باشد.
فراستخواه با اشاره به نیازمندی جامعه به نقد دانشگاهی، گفت: نقد دانشگاه نقدی ریشه ای با بنیان های معرفتی، قوی و روشمند در باره دردهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و محیط زیست است بنابراین با بقیه نقدها تفاوت مهمی دارد.
** توسعه سرمایه انسانی، راهی برای رقابت با جهان
فراستخوان نتیجه آفت انفعال در دانشگاه را به مثابه یک تهدید بزرگ ملی عنوان کرد و افزود: ایران مزیتی رقابتی در دنیا دارد و آن هم سرمایه انسانی است که بخش بزرگی از آن را دانشجویان تشکیل می دهند بدون توسعه این سرمایه انسانی نمی توانیم با دنیا رقابت کنیم.
وی با انتقاد از به روز نشدن نظام آموزش عالی در کشور در پایان گفت: لازمه توسعه سرمایه انسانی این است که دانشگاه را به دانشگاهیان بسپاریم و اجازه دهیم دانشگاه آزادانه با جامعه در تعامل باشد. برنامه های درسی رشته ها را نیز با نیاز روز بازار کار داخلی و خارجی تنظیم کنیم. در این شرایط دانشجو نیز با علاقه درس ها را دنبال کرده و دیگر مدرک گرایی و روحیه دلزدگی در شرایط دانشگاه حاکم نخواهد شد.