انتقادهای ناتمام به «خنداننده شو» /بیحرمتیها به پدرها !
رسانهملی قرار است تا کی شوخیهای متجانس ابوطالب و پدرش یا علی صبوری و پدرش را روی آنتن ببرد؛ رامبد جوان باید پاسخ این همه بیحرمتی به جایگاه پدران و مادران را بدهد یا مدیران صداوسیما؟!
روزگاری برای تلویزیون محتوا آنقدر مهم بود که هر هنرمندی یا به قول امروزیها پای هر سلبریتی به تلویزیون کشیده شود و هر محتوایی روی آنتن برود. ویترین غنی و ارزشمندی داشت و هیچوقت خودش را رقیب ماهواره نمیدانست. ولی امروز برای جا نماندن از قافله پیشروی رسانهای دست به هر کاری میزند؛ از برگرداندن سلبریتیها به تلویزیون و تبعیت گرفته تا فرامین آقایان سرمایهگذار و محتواهای نامتجانس و سخیف- جالب است وقتی برخی از فیلمسازان ما مثل نادر طالبزاده میگویند با ساختن هر محتوای ضعیفی به ناکجاآباد میرویم و طنّازان پیشکسوتمان از خانهنشینی طنزهای فاخر رنج میبرند.
خندیدن هم در رسانه ملی شکوه و عزت و شرافتی داشت اما امروز به هر محتوای سخیف و اصطلاحاً استندآپ کمدی روی میآورد تا خوشایند عدهای مخاطب ماهوارهای باشد. برنامهها و برخی فیلمها کپیبرداری یکسری شوهای ماهوارهای است و به تهیهکننده و مجری هم سفارش میدهند. این اثر ماهوارهای را ببینید و محتوایی این شکلی بسازید. اما انگار همین مدیران تصمیمگیرنده یا همان ناظران غیرکارشناس اشرافی از چارچوب جامعهشناسی و روانشناسی ندارند که برنامهای مثل «خندوانه» متولد میشود که همه میزانسنها و طراحیهایش کپی برنامه هالیوودی "النشوست". چرا باید تلویزیون ما دستمایه کپیبرداریهای سخیف و بیخردانه غربیها شود؟!اگر این طور بود همان فیلمفارسیهای بیمفهوم و متکی به ترانه، شوخیهای جنسی و دعواهای غیرملموس زناشویی را نشان میدادید...!
این سوال پیش میآید که چرا آن موقع مومنین و متدینین ما تلویزیون نمیخریدند و امروز در قاب سیمای جمهوری اسلامی چه خبر است؟! چرا باید هرچیزی را روی آنتن تلویزیون بگوییم و به هرکسی صلاحیت گفتگوی تلویزیونی داده شود؟
آقای رامبد جوان و تیم «خندوانه» واقعاً خسته نباشید... این خسته نباشید بابت استفاده از کمدینهای جوان شهرستانی و پختهتر شدن برنامه «خندانندهشو» است که در مقایسه از قبل هر روز بهتر میشود. اما این انتقاد جدی را داریم که چرا برای ماندن و به هر قیمتی خنداندن مخاطب به خلق موقعیتها و محتواهای ضعیف و غیرمرتبط با جامعه ایرانی اسلامی روی میآورید؟ خود شما زمانی تلویزیون را محکوم میکردید که خلاقیت و نوآوری ندارد و متکی به تکرار شده و سوار بر موج کلیشههاست اما امروز برای ادامه دادن «خندوانه» هر کاری میکنید. چقدر باید در قاب رسانه ملی به پدرها و مادرها بیاحترامی شود و کمدین جوان ما در رقابت «خندانندهشو» پدر و یا مادرش را سوژه کند. به پدر یک کمدین جوان بخندند چون شغل شریف نگهبانیاش را فرزندش روی استیج برنامه «خندوانه» برای رأی گرفتن از مردم و تمجید واهی مربیان به مضحکه میگیرد یا درباره شخصیتها هم خطوط قرمز را رد میکنند و دیالوگهای معروفشان را مسخره میکنند.
از طرفی این انتقاد را بسیاری از کارشناسان هم داشتند که چرا به فلان کمدین جوان هنوز چیزی نشده مربیان میگویند قرار است روی صحنه برود یا فلان فیلم را بازی کند...! مگر وارد شدن به دریچه هنرهای نمایشی، سینما و تلویزیون آنقدر سهل و آسان است که با یک استندآپ کمدی این اتفاق بیفتد. مربیان محترم رقابت «خندانندهشو» فکر میکنم فراموش کردهاند که بارها آدمهای حرفهای گفتند هنرمندان با استعدادی که میخواهند روی صحنه بروند یا فیلم بازی کنند بایستی پیش از آن دورههای آموزش عالی را بگذرانند و بعد از رتبه آوردن و فارغ شدن از تحصیل حالا با آن اندوخته استعدادها، میتوانند بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون شوند اما این صحبت آقایان مربی در «خندوانه» محل بحث است که با یک استندآپ هرچند خوب، از استعداد این هنرمند آگاه شدند. تا جائیکه بدون تحصیل میتواند روی صحنه برود و یا در فیلم و سریال نقشآفرینی کند.
آقای جوان! اگر امروز به رفتارهای اروتیک خندانندهشوییها گروهی میخندند خیلی افتخار نکنید، چون شما قبحزدایی را در دستور کار خودتان قرار دادهاید. قبحزدایی از فرهنگی که روزی جوانانش برای دفاع حق علیه باطل از جانشان گذشتند. واقعاً آنقدر فقیر هنر و هنرمند و فرهنگسازی شدهایم که مثلاً از برنامه "جیمی فالون" تقلید کنیم؛ همان مسابقهای که با ستارههایی مثل "تام کروز"، "ادوارد نورتون"، "دیوید بکهام" و... پخش میشود یا "النشو" که موجی از سلبریتیها در برنامهاش حضور پیدا میکنند و هر سخیفی را برای خنداندن مردم دستمایه میکنند. خندیدن هم فرهیختگی نیاز دارد که این روزها در تلویزیون ما خبری از چاشنی فرهیختگی نیست و نمیدانیم ناظران پخش در خواب قیلوله به سر میبرند که هر محتوایی روی آنتن میرود.
شاید بسیاری از رسانهها شماره سنیهای +18 یا 16+ را برای تفکیک مخاطب و رده سنی برنامه «خندوانه» قائل شدند اما به واقع چرا نباید یک کنداکتور متناسب با رده سنی مشخص برای برنامههای تلویزیونی اختصاص پیدا کند. چقدر فرمت شرعی و اخلاق بیاوریم که مدیران صداوسیما راه جذب مخاطب را بر مبنای محتوای اروتیک و شوخیهای جنسی نگذارند. یک روزی ناسزای ترکی را دستمایه خنده میکنند و روزی تحقیر خانواده و پدر و مادر ...
ما باید بدانیم در تلویزیون برنامه میسازیم و سریال تولید میکنیم تا خانواده باشند و فرهنگ و اعتقادات ایرانی و اسلامی احیاء شوند نه اینکه هدفمان از بین بردن همه این شالودههای غنی باشد. اگر با همین دست فرمان جلو برویم روزی باید به خانوادههایمان بگویم تلویزیون نبینند و رسانه ملی بایکوت شود مثل الان که برخی پدران و مادران نمیگذارند فرزندشان «خندوانه» ببینند، چون اعتقاد دارند «خندوانه» دیگر محتوای نو و قابل تأمل به مخاطب عرضه نمیکند و هرچه هست درجا زدن و حرفهای اروتیک و تکرار و کلیشه است... مدیران صداوسیما تا دیر نشده جوانان را دریابید که بسیاری از خانوادهها دوباره ماهوارههای خاک خورده را از زیرزمین خانهها بیرون آوردند و شبکههای اجتماعی هم هر روز رونق بیشتری میگیرند...
اجازه ندهید سلبریتیها و اسپانسرها آنقدر برای رسانه ملی خط مشی تعیین کنند و مثل گذشته علمداری تربیون اصلی انقلاب را به دست بگیرید و همچون گذشته به جای ترویج الگوهای غربی، انقلابیگری و دینمداری را فریاد بزنید.