اما واگرهای استقلال و شفر
وینفرید شفر سرنوشت آینده خود را در دستان مصلحت اندیشان گره زد تا او هم بالاخره به جمع مربیانی اضافه شود که برابر امر و نهی های سفارشی سر خم می کنند.
وینفرید شفر احساس خطر می کرد، اگر در دربی پایتخت استقلال شکست را پذیرا می شد، او می بایست تمامی ساخته های خود را به دست فراموشی بسپارد و چمدان هایش را به مقصد آلمان ببندد و لباس آبی را از تنش خارج کند! چرا که او آخرین فرصت خود را در تجربه می کرد! شفر دو راه داشت، یا شجاعانه می جنگید و با اتکا بر داشته هایش پیروز ی را از آن خود می کرد یا به سفارشی خواه ها جواب مثبت می داد و آبرومندانه و از برای مصلحت هواداران با یک تساوی راضی کننده زمین را ترک می کرد...
بالاخره این پیرمرد آلمانی پرهیجان نشان داد که نقطه ضعفش کجاست! او نمی تواند شرایط بحرانی را مدیریت کند و اضطراب و استرس موجود در حال و احوالش را به بازیکنان سرایت می دهد! خیلی زمان نمی برد تا خارجی ها هم شکل ما شوند و به سبک سنتی فوتبال ایران رفتارهایشان را با شرایط تطبیق دهند!
وینفرید برابر پرسپولیس زانو نزد، اما او دست خود را به صورت علنی رو کرد! تساوی برای بقا یک اسم بر روی یم نیمکت! استقلالی ها اصلا و به هیچ عنوان این ماجرا را دوست ندارند، بلکه آنها احترام می خواهند و کیفیت، هواداران این تیم سال ها پیش نشان داده اند که وابستگی به هیچ نام بزرگی ندارند و فقط موفقیت را می خواهند، برای یک هوادار هرگز اهمیت نداشته و ندارد که مدیر باشگاه کیست و از کجاست، برای یک هوادار هرگز اهمیت ندارد بر روی نیمکت تیمش کیست! یک نام بزرگ یا یک نام ناشناخته! آنها فوتبال می خواهند و اعتبار!
خط حمله ای که مدت هاست از گلزنی محروم است، خط هافبکی که با چرخش توپ قهر است و خط دفاعی که بواسطه تزلزل اش دائما در حال تغییر مهره های خود است چگونه می تواند برای شفر دلگرم کننده باشد؟ او همین حالا هم از سخت مورد انتقاد است و آن ناجی همیشگی نیست! بلکه حالا او هم در ردیف متهمانی قرار دارد که از نگاه برخی هوادران باید از نیمکت این تیم خداحافظی کند؛ شاید اگر شفر سرنوشت خود را در دربی به آن سفارشی خواه ها پیوند نمی زد و برای بهبود شرایط می جنگید، امروز او در این جایگاه قرار نداشت! این شرایط خود خواسته شفر است که همراهانش بالاخره در سیل به راه افتاده شان غرق خواهند شد!