ایران، هدف راهبرد 4 مرحله ای ترامپ
دشمنی ایالات متحده با ایران پس از ورود «دونالد ترامپ» به عنوان رئیس جمهوری این کشور به کاخ سفید شکل آشکارتری به خود گرفت و در این مدت استراتژی آمریکا در قبال کشور ما از چهار مرحله شامل جنگ روانی، جنگ اقتصادی، ناکارامد جلوه دادن نظام و تغییر رژیم تشکیل می یابد.
نزدیک به نیم قرن دشمنی آمریکا با ایران با روی کار آمدن ترامپ شدت افزون تری یافته است و مقامات کاخ سفید همواره در سیاست های اعلانی و اعمالی، تغییر رژیم ایران را در اولویت برنامه های سیاست خارجی خود جای داده اند.
در همین ارتباط حجت الاسلام و المسلمین «حسن روحانی» یکشنبه (22 مهرماه) در آیین آغاز رسمی سال تحصیلی دانشگاهها و مراکز پژوهشی و فناوری کشور که در دانشگاه تهران برگزار شد، به تشریح اهداف گردانندگان کاخ سفید علیه ایران اسلامی پرداخت.
رئیس جمهوری اظهار داشت: آنها کار خود را با یک جنگ روانی شروع کردند و جنگ اقتصادی به عنوان هدف میانمدت آنهاست. جنگ برای موضوع کارآمدی نظام، هدف سوم و مشروعیتزدایی از نظام هدف نهایی آنها است. آن تغییر رژیمی را که سخن میگویند با مشروعیتزدایی دنبال می کنند که این مشروعیت زدایی را با جنگ روانی ، اقتصادی و موضوع کارآمدی پی می گیرند.
همان طور که رئیس جمهوری به آن اشاره کرد، جنگ روانی پیش مقدمه ای بر دیگر اهداف ترامپ و تیم او به شمار می رود؛ مرحله ای که تبلیغات رسانه ای و تاثیرگذاری بر افکار عمومی در پیشبرد آن از اهمیت فزاینده ای برخوردارند. به عنوان مثال می توان به سخنان اردیبهشت ماه «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا مبنی بر تهدید تهران به «قوی ترین تحریم های تاریخ» و «فشار بی سابقۀ مالی بر رژیم ایران» رجوع کرد.
هر چند تا مرحله دوم ازسرگیری تحریم های ثانویه آمریکا علیه ایران چند هفته ای زمان باقی است اما واشنگتن پیشتر در عمل همه توان و تحریم های خود را به کار بسته و بیان سخنان تهدید آمیز تنها یک جنگ روانی است.
بی دلیل نبود که روحانی با اشاره به نگرانی هایی که در خصوص زمان اجرایی شدن تحریم های آمریکا علیه ایران طرح می شود، اظهار داشت «آمریکا هر کاری خواسته علیه ما انجام داده است نه قبل از 13آبان قبل از 13 مهر انجام داده و همه کارها را کرده است. چیزی به نام 13آبانی نیست که مردم را نگران بکند و همه اش تبلیغات است.»
اجرای تحریم های آمریکا از آن جهت از سرگرفته شده تا به مردم ایران ناکارامدی توافق هسته ای را القا و بین مردم و مسئولان شکاف افکند. ترامپ و همقطاران وی از یک سو مدعی حمایت از مردم ایرانند و از سوی دیگر با اعمال فشارهای اقتصادی و غیراقتصادی (مانند منع صدور ویزا برای شهروندان ایرانی) سعی در ایجاد تفرقه و آشوب در داخل کشور دارند.
در این جنگ روانی البته تنها مردم داخل ایران هدفگذاری نشده اند و آمریکا با تهدید نشان دادن برنامه هسته ای، فعالیت های موشکی، نفوذ منطقه ای ایران و ... در صدد ایجاد اجماع جهانی علیه تهران است.
ضمن این که مقامات کاخ سفید با مرتبط جلوه دادن ایران با شبکه های تروریستی و ادعای حمایت تهران از آنها، خود را منجی جهان و حامی صلح بین المللی معرفی می کنند. تشکیل «گروه اقدام ایران» طی ماه های گذشته در وزارت امور خارجه آمریکا نیز در همین راستا صورت گرفت که چند روز پیش در نخستین گزارش 48 صفحه ای خود، مدعی «فعالیتهای خرابکارانه و تروریستی ایران» شد.
این در حالی است که پس از حملات متجاوزانه آمریکا به افغانستان و عراق به ترتیب در سال های 2001 و 2003 گروه های تندرو و تروریستی ایجاد، تسلیح و گسترش یافتند و جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از بزرگترین قربانیان تروریسم تاکنون هزینه های مالی و جانی قابل ملاحظه ای را در مقابله با این گروه های ستیزه جو متحمل شده است.
علاوه بر جنگ روانی، جنگ اقتصادی علیه ایران نیز نزد مقامات آمریکایی اهمیت ویژه ای یافته است. از این رو مشاهده می کنیم که به رغم مخالفت های جهانی با آمریکا، این کشور تمام توان خود را در اجرای تحریم های اقتصادی علیه ایران به کار بسته که تحریم های بانکی، مبادلات دلاری، نفتی، سکه و طلا، حمل و نقل و ... از آن جمله اند.
به باور ناظران، تحریم های ضد ایرانی هر چند در ظاهر به اصلاحات مورد نظر آمریکایی ها تاکید دارد اما در عمل مهمترین راهبرد آمریکایی ها یعنی تغییر رژیم در ایران را پیگیری می کند. در همین ارتباط چندی پیش «جان کری» وزیر امور خارجه پیشین آمریکا تاکید کرد که «دولت دونالد ترامپ به دنبال تغییر رژیم در ایران است و می خواهد با ضربه به اقتصاد و منزوی کردن ایران، این سیاست را دنبال کند.»
همچنین «استیون سیمون» و «جاناتان استیونسون» از تحلیلگران مسائل راهبردی در مقاله ای با عنوان «چرا خصومت تاثیری برخلاف خواسته های ما به همراه دارد؟» که آگوست 2018 از نشریه «فان افرز» انتشار یافت، باوری مشابه کری داشتند و نوشتند که «ترامپ نه تنها به دنبال محدود کردن قدرت ایران است بلکه می خواهد حضور منطقه ای این کشور را کاهش دهد. نفوذ ایران را در مرزهایش محدود کرده، آن را خلع سلاح و به طور تلویحی رژیم آن را تغییر دهد.»
بنابراین اگرچه برخی مقامات آمریکا هدف از فشار بر ایران را «تغییر رفتار» تهران ارزیابی می کنند اما «تغییر رژیم» اولویتی است که طی چهار دهه گذشته تقریبا در همه دولت های آمریکا با شدت و ضعف هایی دنبال شده است.