هشدار کزازی درباره مرگ زبان
میرجلالالدین کزازی میگوید: اگر آیینها و هنجارهای زبانی را پاس نداریم بیگمان زبان بدینگونه آن پیکره سنجیده و بهآییناش را از دست خواهد داد و اندک اندک به آمیزهای از واژهها که هیچ پیوند ساختاری و سنجیدهای با هم ندارند فرو خواهد کاست، و کارایی زبان از دست خواهد رفت و مرگ زبان آغاز خواهد شد.
این استاد زبان و ادبیات فارسی درباره اینکه عدهای معتقدند غلطنویسیهای رایج در زبان فارسی، آسیبی به زبان نمیزند و بخشی از پویایی زبان است، اظهار کرد: این مایه شگفتی است که کسی چنین دیدگاهی داشته باشد که اگر ما زبان را به گونهای نادرست به کار ببریم آسیبی به آن وارد نشود.
کزازی سپس با بیان اینکه بیگمان رسانههای نو در این زمینه بسیار میتوانند هم سودرسان باشند و هم زیانبخش، گفت: رسانهها از جمله رادیو، تلویزیون، روزنامه یا دیگر رسانههای آگاهیرسان، به تیغ دودم میمانند؛ بسته به اینکه از آنها چگونه بهره ببریم میتوانند به زبان آسیب برسانند. در زمانی کوتاه، لغزشی زبانی میتواند در دامنهای بسیار گسترده پخش بشود. حتی روستایی که در دهی، پشت کوهی است میتواند این لغزش را به کار بگیرد. از سوی دیگر میتواند به زبان یاری برساند و آن را توان ببخشد. این دوگانگی به چگونگی کاربرد زبان در رسانهها برمیگردد.
این نویسنده و مترجم افزود: از آن میان، ابزارها و رسانههایی هستند که آنها را فضای مجازی مینامند؛ کسانی که از این ابزارهای نو بهره میگیرند از دو دید میتوانند به زبان آسیب برسانند؛ یکی اینکه در اینکه پیامشان را هرچه زودتر به دیگران برسانند شتاب دارند، پس هرچه زودتر میکوشند که از کمترین واژگان بهره ببرند. حتی از روشهایی سود میجویند که هیچ پیوندی با زبان ندارند. گونهای زبان برساخته را به کار میگیرند و به جای واژه که بنیاد زبان بر آن است از نشانه بهره میگیرند؛ هر کاربرد دیگری که واژه نیست به عبارت دیگر نمیتوان آن را کاربرد زبانی دانست که این میتواند نگارهای باشد یا واژهوارهای که هیچ پیشینهای در زبان ندارد. دیگر آنکه کاربران همه آنچنان که باید با زبان پارسی و هنجارها و قانونمندیهای آن شاید آشنا نباشند، بدینگونه لغزش و کجی و نارسایی را در زبان بگسترند که به هر روی به هر دو شیوه به زبان آسیب میتواند رسید.
میرجلالالدین کزازی درباره نفوذ غلطنویسیها به کتابها نیز گفت: خوشبختانه زبان برساخته به نوشتار کتاب راه پیدا نکرده است و هنوز در رسانههای مجازی مانده است. گمانم نمیرود آنچنان نیرومند و پایدار باشد که بتواند به کاربرد و هنجاری در زبان دگرگونه شود.
او با اشاره به اینکه ویراستاری همواره در کار بوده و از این پس هم خواهد بود درباره وضعیت ویراستاری کتابها بیان کرد: زیرا همه نویسندگان آن توانایی که نیاز است در نگارش نویسنده از آن برخوردار باشند ندارند، بی آنکه از آن زبان برساخته بهره ببرند متنی را مینویسند که نیاز به ویرایش دارد. کار ویراستار این است که آن کژیها و کاستیها و بیاندامیهای متن نوشتهشده را از میان ببرد. این نارساییها و کژیها بیشتر به ساختار نحوی جمله بازمیگردد و گاهی نیز به واژگان. آنسان که گفتم هنوز این لغزشهای نو به زبان نوشتاری در کتاب راه نیافته است که ویراستار ناچار باشد این لغزش ها را هم به راه بیاورد و درست کند.
کزازی در پاسخ به سوالی درباره مسئولیت فرهنگستان زبان و ادب فارسی در برابر این غلطنویسیها گفت: فرهنگستان برای آن پدید آمده که در برابر واژههای بیگانه یا وامواژهها، واژههای پارسی بسازد. واژههایی که از هر دید برازنده باشند، از دید زبان، با آیینها و هنجارهای زبان واژه سازگار باشد و ساختار آوایی آن کوتاه و خوشآهنگ باشد و رسانایی معنایی واژه به گونهای باشد که خواننده یا شنونده به آسانی معنای واژه را دریابد؛ زیرا اگر واژه از این ویژگیها بیبهره باشد بخت آن را نخواهد داشت که ایرانیان یا پارسیزبانان آن را بهکار ببرند، اما اینکه فرهنگستان به ویرایش متن هم بپردازد کاری نیست که در قلمرو وظایف فرهنگستان بگنجد.
او در پایان افزود: فرهنگستان میتواند به ویرایش کلمات بپردازد اما سخن من این است که این کار جزء بایستههای فرهنگستان نیست و برای آن پدید نیامده است. هر کس که دل بر زبان میسوزد و هر کس که زبان فارسی را گرامی میدارد و میخواهد که این زبان سنجیده به کار گرفته شود، میتواند بکوشد که این لغزشها و کاستیها و کژیها به کار برده نشود.