در استادیوم هنوز منتظرم هادی هستم از رختکن بیرون بیاید/ در دقیقه 24 حس عجیبی دارم

مهدی نوروزی برادر مرحوم هادی نوروزی شاید نزدیکترین شخص به مرحوم هادی نوروزی بوده است، گفتگویی ازمهدی نوروزی را در ادامه می خوانید:

آقای نوروزی از خاطرات ورزشی با هادی بگویید اصلا او از کجا شروع کرد تا به پرسپولیس رسید؟

من و هادی از همان روزهای ابتدایی حضور در ورزش با هم بودیم و حتی با هم به تهران آمدیم. ما با هم در کشتی ورزش می‌کردیم و همیشه در سرما و گرما در کنار هم بودیم. یادم می آید در یک بازی که تیم محلی ما بازی داشت مقابل پرسپولیس قائمشهر بازی کردیم که آقای رامشگر من و هادی را به همراه سه بازیکن دیگر از این تیم محلی انتخاب کرد و با خودش به تورنمنت پرسپولیس قائمشهر برد. بعد از آن در این تیم بازی کردیم و توانستیم با پرسپولیس قائمشهر قهرمان استان مازندران شویم. بعد از آن هادی در لیگ یک بازی کرد و موفق شد 11 گل برای تیمش بزند که به دلیل همین عملکرد خوب از لیگ یک به پرسپولیس آمد آن هم در حالیکه در آن سال‌ها کمتر اتفاق می‌افتاد که یک بازیکن لیگ یکی به پرسپولیس بیاید. آن زمان آقای امیرحسین پیروانی مربی تیم بود و او هادی را به آقای افشین پیروانی که دستیار افشین قطبی در پرسپولیس بود معرفی کرد و اینطور شد که هادی به پرسپولیس پیوست. خوشبختانه هادی در پرسپولیس خودش را به خوبی جا انداخت به طوری که هشت سال در این تیم دوام آورد. نه اینکه من برادر هادی باشم بلکه باید بگویم او همیشه سرش به کار خودش گرم بود و کاری به کسی نداشت و همه کسانی که او را از نزدیک می‌شناختند می‌دانند که هادی اهل گلایه نبود و این همه فشار را روی خودش تحمل می‌کرد اما من ندیدم که او یک بار از مسئله‌ای گله کند. هادی همیشه صحبت از این می‌کرد که پرسپولیس باید نتیجه بگیرد و هر گاه که تیم به بحران می‌رفت او احساس شرمندگی داشت.هادی خودش هوادار پرسپولیس بود و می‌دانست که هواداران این تیم زمانی که پرسپولیس نتیجه نمی‌گیرد چقدر غصه می‌خورند. یادم می آید زمانی که پرسپولیس در جام ولایت بازی می‌کرد من با هادی هم اتاق بودم و در آن چند روز چند کلمه هم از هادی نشنیدم چرا که همیشه کم صحبت می‌کرد و همین مسئله گاهی باعث ناراحتی خبرنگاران هم می‌شد. چرا که هادی اهل مصاحبه نبود و جنجال نمی‌کرد. هر چند که بعدا همه فهمیدند هادی کلا شخصیت آرامی داشت.

آیا خاطره ای ازعید نوروز با هادی دارید؟

دقیقه به دقیقه،ثانیه به ثانیه با هادی بودم و همه آن لحظات برای من خاطره است،اما در خصوص عید نوروز با هادی خیلی شوق داشتیم،وقتی به خانه دوستان و آشنایان می رفتیم و تخم مرغ بر می داشتیم با هم یک مسابقه داشتیم آن هم این بود که تخم مرغهایمان را به هم میزدیم وتخم مرغ هر کس که می شکست باید تخم مرغش را به دیگری می داد،این نزدیکی من به هادی پس از فوتش واقعا سخت بود.برای همه خانواده درک رفتن هادی سخت است،البته بعد از2عید کمی عادت کرده ایم، اما باور کنید من هنوز از خودم می پرسم آیا واقعا هادی رفته؟

آقای نوروزی پدرتان می گوید بازیهای پرسپولیس به استادیوم می روید،پرسپولیس این فصل را چگونه می بینید؟

بله من تمام بازیهای پرسپولیس در آزادی و دیگر بازیها در شهرستان را تا جایی که بتوانم می روم،خدا رو شکر امثال تیم بسیارخوب است و همه طرفدارانش از این تیم راضی هستند.امیدوارم هر چه زودتر قهرمانی سرخپوشان مسجل شود.

دقیقه 24 چه حسی پیدا می کنید؟

من مانند زمانی که مرحوم برادرم در قید حیات بود به استادیوم می آیم،شاید باورش سخت باشد اما بعضی وقتها در افکار خودم فرو می روم و منتظرم هادی از رختکن بیرون بیاید،اما دقیقه 24 حس عجیبی دارم ،حس غریبی است از یک طرف برای زنده نگه داشتن یاد هادی خوشحالم واحساس غرور می کنم و از طرفی نبودن هادی ناراحتم می کند. هنوز هم باور نداریم که هادی دیگر در میان ما نیست من احساس می‌کنم که گمشده‌ای داریم و هر چه دنبال این گمشده می‌گردیم آن را پیدا نمی‌کنیم.

البته آنها بعد از قهرمانی و با جام به کپورچال می آیند،نظرتان چیست؟

جای خوشحالی دارد،من مطمئن هستم روح هادی هم از نتایج پرسپولیس راضی و خوشحال است.حالا آنها با جام به کپورچال بیایند که دیگر جای خود.

آرزوی شمادر سال جدید برای مردم ایران چیست؟

من بهترین آرزوها را برای مردم کشورم دارم،امیدوارم به هرچه که می خواهند دست پیدا کنند،تن سالم و دلی خوش برای همه مردم سرزمینم خواستارم.

وضعیت تسویه حساب باشگاه در خصوص مطالبات مرحوم برادرتان به کجارسید؟

ما خانواده‌ای هستیم که همیشه حفظ آبرو برایمان مهم است ،از طرف ما بنویسید که ما از مسولان باشگاه پرسپولیس راضی هستیم و آنها تا اینجا به قولهایی که دادند عمل کرده اند.

کلام آخر،اگر صحبتی مانده بفرمایید؟

صحبت که زیاد مانده از لطف و محبت مردم کپورچال تشکر می کنم، از مرام ومعرفت همه هواداران تشکر می کنم وامیدوارم روزیهانی جا پای پدرش بگذارد.