محمد رستمی فعال فرهنگی و دوستدار طبیعت؛
آیا بلوط برایمان نان و آب میشود!؟
اگر بلوط ودرختان دیگر نبودند در این کوهساران زاگرس که آتشفشانی نیست اکسیژن این دیار را چه چیز دیگری تأمین میکرد پس بلوط در زاگرس نه تنها آب ونان میشود بلکه اکسیژنی میشود بهر ادامهی حیات.
گاهی وقتی سخن از طبیعت و درختان و بلوط این مقاوم ایستاده بر صخرههای کوهساران میرود، فعالان زیست محیطی آستین همت بالا میزنند اهالی قلم در مجاز وجلیدهها داد سخن میدهند و از داغ رنجوری بلوط قصههای غمناک باز میگویند اندک افرادی هم پیدا میشوند که چه با خود در اندرون و چه با دیگران در آشکار بگویند این همه تأکید بهر بلوط برای چیست مگر این بلوط نان و آب میشود برای مردم!؟
پاسخشان هم بسی ساده و هم بسی دشوار است.
آری بلوط هم نان میشود هم آب میشود و هم اکسیژنی برای حیات.
اگر ریشههای بلوط در دل سنگ خارا راهی به سوی سفرههای زیر زمینی در بلندای کوهساران نمیگشودند و قطرات باران را چون گوهری قیمتی به دل خاک نمیسپردند نه چشمهها خندان لب بودند و نه رودها نالان...
اگر بلوط نبود آبی بر این رودخانهها جاری نمی شدند و مزارع زرد طلایی نمیرقصیدند در باد
آری بلوط نان آور سفرهها هم هست...
اگر بلوط ودرختان دیگر نبودند در این کوهساران زاگرس که آتشفشانی نیست اکسیژن این دیار را چه چیز دیگری تأمین میکرد پس بلوط در زاگرس نه تنها آب و نان میشود بلکه اکسیژنی میشود بهر ادامهی حیات.
این جنگلها ریههای این زمیناند حیف نیست تیغ بر صورتشان کشیم، تیشه بر ریشهشان زنیم، آهشان را ز دود برفراشته بر آسمان به نظاره بنشینیم!؟
حیف نیست این زیبا نقش و نگار هستی را بر هم بزنیم!؟
پس بیایید نه بر تنهی این پشت و پناه زندگیمان تبر زنیم و پشت یار بشکنیم نه نانآور بیمزد ومنت خویش را از سر سفرهی طبیعت بر داریم...