معمای شاه ؛ معمایی که حل نشد!
گر چه تلاش ها و زحمات عوامل تولید معمای شاه قابل تقدیر است و از اینکه رسانه ملی توجه ویژه ای به تاریخ انقلاب آن هم در یک سریال طولانی مدت کرده است را می توان به فال نیک گرفت اما با ابراز تاسف باید گفت معمای شاه در قدو قامت پرداختن به مهمترین ژاندارم منطقه و رشادت های مردم ایران برای به ثمرنشستن مهمترین انقلاب اسلامی در جهان نیست.
سریال معمای شاه می کوشد زندگی پهلوی اول ودوم را در قالب یک داستان به مخاطب ارائه دهد و اشکال اولیه سریال نیز از همین ارائه داستان غیز جذاب نشات می گیرد داستانی که بیشتر تلاش کرده است تعریفی صرف از تاریخ باشد – حال اینکه این تاریخ به درستی راویت شده یا نه جای سوال است – اگر چه به ظاهر خط داستان معمای شاه روایت چالش های محمد رضا شاه با اطرافیان ، دولتی ها ، انقلابیون و مردم است اما این روایت به صورت خطی و با کمترین جذابیت و کششی تعریف می شود و بیشتر شخصیت هایی که در این سریال روایت می شوند نیمه کاره رها می شوند و مخاطب به لایه زیرین و عمق شخصیت ها وارد نمی شود و شخصیت همچنان در سطح می ماند و ما هیچ پیشینه ای از شخصیت ها نداریم. معمولا تمامی شخصیت های درباری مطرح شده در معمای شاه عموما سیاه هستند و همه به دنبال زد و بند و میگساری و ثروت اندوازی و قدرت طلبی هستند و توجه ای به منافع ملی و مردم ندارند و تک بعدی نشان دادن شخصیت ها در این سریال شاید یکی از دلایل عدم جذب مخاطب است و ما شاهد کنتراستی در شخصیت های آنان نیستیم.
بی توجه ای به عامه مردم و عدم نمود پیدا کردن تصمیمات غلط دربار در مورد مملکت را ما در مردم کوچه و بازار نمی بینیم و مردم در این سریال از سال قبل از 32 تا بعد از آن به لحاظ رفتاری ، پوششی و فرهنگی هیچ تغییری ندارند و ما تنها شبه هایی از مردم را می بینیم که به هنگام حضور یک بازیگر اصلی در کوچه و خیابان دیده می شوند که همیشه در حال عبور و مرور هستند! بدون هیچ نشانه ای از تصمیمات گرفته شده برآنان. زوایای تکراری دوربین ، نشان دادن صد باره خیابان ها که علی رغم گذشت سال های زیاد اما ما هیچگونه تغییر محسوسی را در خیابان ها و ماشین ها نمی بینیم از مواردی است که می تواند برای مخاطب آزار دهنده باشد.
تغییر یکباره بازیگران بویژه شاه از سال 44 به سال 49 و پیرشدن بازیگران تنها طی چند سال ! ( 5 سال) از نقاط ضعف سریال محسوب می شود. نقش شاهی را که حسین نورعلی از اول سریال تا سال 44 بازی می کرد و از قامت کوتاهی برخوردار بود به یکباره در سال 49 به امیر مهدی کیا با قامت بلندتر! سپرده می شود و یا نقش اسدالله عَلَم با بازی سپند امیرسلیمانی که از شاه خیلی جوان تر است به یکباره در سال 49 به سعید امیر سلیمانی ( پدر سپند) سپرده می شود که به لحاظ سنی بسیار پیر تر از شاه است و یا بازیگرانی دیگری که به یکباره پیر می شوند از ضعف های شخصیت پردازی و گریم محسوب می شود گریمی که در شبیه سازی پرسوناژها به شخصیت های تاریخی در بیشتر مواقع بسیار درخشان عمل کرده بود و از نقاط قوت محسوب می شد اما در این مقطع از سریال دچار افت می شود.
خانواده محمود وزیری که معمولا برای قوت بخشی به درام سریال اضافه شده است و هیچگونه وجه تاریخی ندارد و تاریخ انقلاب از زبان محمود وزیری نقل می شود و به نگارش در می آید خودش از خانواده مرفه محسوب می شود که تنها به نظاره وقایع کشور می نشیند و هیچگونه حضور فعالی در انقلاب ندارند و اتفاقا آدم محافظه کاری است که سعی می کند خانواده خودش را از درگیر شدن با عوامل شاه دور نگه دارد اما در یادداشت هایش مدافع مردم و مخالف شاه است بی آنکه در این میان تلاش و جانبازی کرده باشد! این درحالی است که علی رغم منابع و ماخذهای تاریخی که سریال خودش را وامدار آنان می داند برخی از گاف های تاریخی در این سریال مثال زدنی است مثل شخصیت «روحالله خالقی» که ما در جریان سریال این هنرمند را یک پیرمرد میبینیم در حالی است که طبق اسناد تاریخی مرحوم«روحالله خالقی» در سال ۱۳۲۰ ( زمان حضور وی در سریال) می باید جوان باشد! یکی دیگر از اشتباهات مربوط به اجرای شعر«ای ایران» با صدای بنان بود که این شعر در سریال حدود سالهای 1310 دیده می شود در حالی که بنان در این ایام می باید کودکی حدود 10 ساله باشد! و بر اساس اسناد تاریخی ، بنان شعر ای ایران را در سالهای ۱۳۲0 اجرا کرده است و...
اگر چه تلاش ها و زحمات عوامل تولید معمای شاه قابل تقدیر است و از اینکه رسانه ملی توجه ویژه ای به تاریخ انقلاب آن هم در یک سریال طولانی مدت کرده است را می توان به فال نیک گرفت اما با ابراز تاسف باید گفت معمای شاه در قدو قامت پرداختن به مهمترین ژاندارم منطقه و رشادت های مردم ایران برای به ثمرنشستن مهمترین انقلاب اسلامی در جهان نیست.