استقلال پدر میخواهد؛ پدر!
حاشیههایی که برای استقلال ایجاد میشود مشخص نیست از سوی چه کسانی رهبری میشود، اما به طور کاملاً واضح قلب آبیها را نشانه گرفته است.
استقلال تهران پس از آن همه کشمکش و جنگ و جدل، برای چند روزی هم که شده در حال کشیدن نفسهایی عمیق است و به دور از جنجال به آیندهای که شاید امروز میتوانست آن را داشته باشد، میاندیشد و با چنگ و دندان در حال مرمت ویرانیهایی است که برخی افراد آن را برای آسمانیپوشان بر جای گذاشتند، اما به این نفسهای بریده بریدۀ استقلال نیز به نظر میرسد رحم نمیشود و هنوز هم همان جریان پلید در حال پیشروی در به جای گذاشتن ویرانیهاست!
استقلال، پدر میخواهد! پدری دلسوز و فداکار، پدری مانند زندهیاد ناصرحجازی، مثل منصور پورحیدری، مردانی که از عنصر خالص استقلالِ آبیِ پاک ساخته شده بودند و جز استقلال رویایی دیگر را در سر نداشتند، مردانی از جنس آبی آسمانی که از استقلال به شهرت رسیدند، جامها را بالای سر خود گرفتند و بازنده دست آخر زمین را ترک کردند، تا منافع استقلال حفظ شود و تمام پیروزیها را به پرچم استقلال بخشیدند تا خود دستخالی زمین را ترک کنند...
امروز استقلال با پسر محبوب خود، خلوت کرده و چون یک کودک نوپا که از روی پا ایستادن خود لذت میبرد، در حال تلاش برای ثبات بخشیدن به استقامت خود است، اما آنها هنوز هم زیر آماج حملات بیرحمانۀ دشمنان خودی و غیرخودی هستند؛ گویی که به استقلال اصلاً خنده نیامده است؛ نهایت بیرحمی اینجاست که سالهاست پای پلیدی ها بر روی گردن استقلال، راه نفس کشیدن را بر آنها تنگ کرده تا فقط به دنبال بقا باشند؛ چگونه میتوان از این آبی چرکمرده انتظار رویایی شدن را داشت؟!
در فضای مجازی به شکلی کاملاً مشهود، حالا فرهاد مجیدی هدف آن افرادی قرار گرفته که پیشترها، پرویز مظلومی، علیرضا منصوریان، وینفرید شفر و امیر قلعهنوعی را هدف قرار داده بود تا استقلال در حباب بحران از فضای نبرد خارج شود و رو به هپروت مدنظر دستهای تیره به پرواز دربیاید؛ چیدن بالهای این پرندۀ آبی هنر نیست، اوج گرفتن از سطح این آبی بیکران هنر است، به لبخند آن هواداری که با بغض از امید دوباره پس از شکست سخن میگوید، هم اگر رحم نمیکنیم، به شرافت اولیۀ انسانیت باید احترام بگذاریم!
مطرح کردن گزینههای مختلف برای سرمربیگری استقلال، در حالی که امروز کادر مدیریتی پراشتباه آبیها دیگر قصد مینگذاری در مسیر دستیابی به رویاهای این تیم را ندارد، فقط فرهاد مجیدی را تخریب نخواهد کرد، بلکه این سیکل ناقص و خاکستری، من و شما و فوتبال ایران را هم دچار ضرر خواهد کرد، فراموش نکنیم که سادهترین کار برای رقابت، تخریب است، این میدان نبرد، مرد رقابت میخواهد و دل شیر! پس اگر دل شیر نداریم، کفتار هم نباشیم! میتوانیم یک رهگذر باشیم...