نقدی بر رویکرد صداوسیما در ماجرای یک قتل
هنوز چند ساعت از اعلام خبر قتل و اعلام نام قاتل نگذشته است که فضای مجازی و رسانهها پر میشود از اعلام جزییات حادثه. در این میان رسانههایی که فضا را مناسب سوار شدن بر این موج میبینند، پیاز داغش را زیادتر میکنند و تا آنجا که میتوانند با فیلم و عکس در فضای رسانه میتازند و حتی کار به جایی میرسد که خبرنگار رسانه ملی با آلت قتاله جلوی دوربین میآید!
از زمان اعلام خبر قتل میترا استاد و در عرض چند ساعت، چندین ویدئو توسط صداوسیما و چند خبرگزاری دیگر منتشر میشود.
در یکی دیگر از ویدیوهای منتشرشده توسط صداوسیما، محمد علی نجفی با ظاهری معمول در حالی که در دفتر آگاهی تهران روی مبلی در برابر رییس پلیس آگاهی نشسته، مشغول نوشیدن چای است.
در ویدیویی دیگر که بخشهایی از آن قطع شده، نجفی از جزییات حادثه میگوید و اینکه فقط قصد داشته همسرش را بترساند. او در پاسخ به اینکه بهتر نبود درباره مشکلات خود شکایت میکرد؟ میگوید، حتماً بهتر بود اما ….
اما ویدئوی دیگری هم منتشر شده که خبرنگار صداوسیما در حضور چند مقام انتظامی، اسلحهای را مقابل دوربین گرفته و اینگونه عنوان میکند که اسلحهی ارتکاب جرم است و در حالی که گلولههای آن را خالی میکند و میشمارد، درباره تعداد گلولههای شلیکشده به مقتول توضیح میدهد.
چنین رویکردی از سوی صداوسیما و برخی رسانهها در همین چند ساعت اخیر با انتقادهایی مبنی بر انگیزههای سیاسی و همچنین اقدامات نامتعارف به لحاظ قانونی و حقوقی همراه شده است.
در همین راستا حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل سیاسی و رسانه در گفتوگویی با ایسنا، با اعتقاد بر اقدام غیرحرفهای صداوسیما نسبت پوشش خبری ماجرای قتل همسر محمدعلی نجفی اظهار میکند: گرفتن اسلحه توسط خبرنگار صداوسیما، شمردن گلولههای آن و اظهار نظر دربارهی جزئیات ماجرا اقدامی غیرحرفهای است که صداوسیما به آن دامن زد. بیشک این توضیحات باید توسط کارشناس آگاهی صورت میگرفت نه خبرنگار!
او درباره نحوه پرداخت صداوسیما به قتل همسر محمدعلی نجفی اظهار کرد: متأسفانه یکی از مشکلات ما این است که به جای اینکه قاضی قضاوت کند، همگی درباره فعل یک فرد به راحتی قضاوت میکنیم. اولاً این اقدامی که آقای نجفی انجام دادند یک شوک در رسانههای خبری ایران است و شکی در آن نیست اما در هر صورت قضاوت کردن آن هم کار درستی نیست. ما باید صبر کنیم و ببینیم قاضی در این مورد چه نتیجهای میگیرد.
وی درباره پوشش رسانهای حادثه قتل همسر محمدعلی نجفی، با اشاره به ارزش خبری این اتفاق که خبری استثنایی است و تمام ارزشهای خبری را دارد، گفت: این ماجرا هم ارزش خبری استثنا دارد، هم شهرت و هم دربرگیری و چند وجهی است. از طرفی صداوسیما هم مثل هر رسانه دیگری باید به این موضوع میپرداخت و نمیشود به آن ایراد گرفت که چرا به آن پرداخته است. اما اینکه چگونه بپردازد، خیلی مهم است. اولاً صداوسیما تلاش کرد مثلاً نشان دهد دنبال پیگیری خبر است. ثانیاً با خود متهم مصاحبه کرد که خود این به افکار عمومی کمک میکند که حداقل از زبان خود متهم بشنود که مشکل چه بوده است و چه مسئلهای اتفاق افتاده است که ایشان دست به چنین اقدامی زدهاند. منتها اینکه اسلحه را نشان بدهند و گلولههایش را بشمارند کاری غیرحرفهای به نظر میآید. هر چند شاید ذهن خبرنگار با شمردن گلولهها این باشد که آن شایعاتی که اسلحه از کجا آمده و چگونه به دست آقای نجفی رسیده است را پوشش دهد؛ در حالی که این موضوعات را باید بر عهده کارشناس فنی موضوع گذاشت نه خبرنگار. وظیفه خبرنگار انعکاس و پیگیری خبر است.
بهشتیپور با غیرحرفهای دانستن کار خبرنگار صداوسیما در به تصویر کشیدن گلولههایی که با آن شلیک شده است، اظهار کرد: هر چند خبرنگار تلاش میکرد شبهاتی که مطرح شده بود را پاسخ دهد - چرا که در همان اوایل شبهات مختلفی مطرح شده بود که کار چه کسی است - منتهی به بدترین شکل ممکن آن را جواب داد. در حالی که باید آن را به کارشناس اداره آگاهی محول میکرد که کارش این است و جزئیات را کارشناسی کند؛ چراکه اسلحه یک اسلحه ویژه است و جان کسی توسط آن از دست رفته است؛ بنابراین باید توسط کارشناس فنی بررسی میشد و به عنوان مثال کارشناس توضیح میداد که این اسلحه همان اسلحهای است که آقای نجفی با آن تیراندازی کرده است. اینکه خبرنگار اسلحه را به دست بگیرد به لحاظ حرفهای کار صحیحی نیست. خبرنگار باید این مسائل و موارد را ثبت میکرد و وظیفه کارشناس اداره آگاهی بود که موارد را بررسی و کارشناسی و توضیح دهد.
او با بیان اینکه این اقدام صداوسیما نسبت به پوشش ماجرای قتل، گاف خبری است، یادآور شد: این وظیفه کارشناس آگاهی بود که اعلام کند طبق بررسیهای صورت گرفته این اسلحه همان اسلحهای است که آقای نجفی با آن شلیک کرده است برای مثال ۱۳ گلوله داشته است، پنج تای آن شلیک شده و هشت تای آن موجود است. توضیحات باید به وسیله کارشناس فنی مطرح میشد و نه خبرنگار.
وی تأکید کرد: نمایش اسلحه و توضیحات درباره جزئیات ماجرا باید از سوی کارشناس فنی که در اداره آگاهی مستقر است و سالها کارش این بوده است بررسی و کارشناسی شود. خبرنگار صداوسیما به عنوان یک رسانه باید در این باره از کارشناس جزئیات را جویا میشد.
این کارشناس رسانه در ادامه درباره حجم این خبر و اهمیتی که داشته است، اظهار کرد: متأسفانه چون این اتفاق در چنین ردهای بیسابقه بوده است، خود به خود تمام رسانهها از جمله صداوسیما به آن میپردازند. اما نکتهای که وجود دارد این است که این موضوع ارتباطی به اینکه آن فرد از چه جناحی بوده است، ندارد. این فرد اگر از هر جناحی باشد مهم نیست، مهم این است که یک چنین کاری سقوط اخلاق در جامعه است. اتفاقی که به خانواده و روابط خانوادگی آسیب رسانده است و روابط اجتماعی را خدشهدار میکند. باید رسانههای ما در این جنبهها دقت کافی داشته باشند که چقدر این کار خطرناک است و چه چیزی باعث شده است در چنین سطحی چنین جنایتی انجام شود و یا در ابعاد خانواده، از طریق کارشناسان موضوع از جنبه اجتماعی بررسی شود.
بهشتیپور سپس یادآور شد: وارد جریانهای سیاسی نشویم و اهمیت ندهیم که چه کسی از چه جناحی اقدام به این کار کرده است؛ چرا که قبلاً سابقه داشته است که افراد از جناحها و گروههای مختلف جنایت کرده باشند. منتها این مسئله نباید بازی رسانهای شود چرا که ماجرای تلخی است و باید تلاش کرد که مانع از تکرار چنین حوادث تلخی شد. همچنین باید بررسی کرد که در خانوادهها و روابط اجتماعی چرا به اینجا رسیدهایم. سوال مهم این است که واقعاً چطور ما به اینجا رسیدهایم.
وی درباره اخباری که مطرح شده مبنی بر اینکه چرا از آقای نجفی با وجود قتلی که انجام داده، پذیرایی شده است، اظهار کرد: این اقدام کاملاً طبیعی است. مشخص است اگر این کار را در مورد دیگران نمیکنند به این دلیل است که قاتل با پای خودش آمده و خودش را معرفی کرده و این فرق دارد با قاتلی که او را دستگیر کرده باشند. با قاتلی که خودش آمده و خودش را معرفی کرده نباید برخورد تندی صورت بگیرد. در ارتباط با آقای نجفی هم محترمانه برخورد کردند. ایشان را به دادسرا تحویل دادند و لباس زندان را هم بعداً پوشیدند.
حسن بهشتیپور در پایان گفت: علت اینکه اداره آگاهی اجازه داد این ماجرا به شکل کامل تصویربرداری شود، به دلیل رفع شبهات بوده است و قاعدتاً خود آقای نجفی هم موافق بوده است که جزئیات را توضیح میدهد. نکتهای که مهم است این است که ما نباید قضاوت کنیم، رسانهها نباید قضاوت کنند. قاضی و بازپرس هستند که باید قضاوت کنند که اصل ماجرا چه بوده است.