جدا شدگان از پرسپولیس برای استقلال بازیکن نشدند!
در مجموع می توان گفت آنهایی که از پرسپولیس مستقیم به استقلال رفتند (البته غیر از هاشمینسب) هیچکدام برای استقلال بازیکن نشدند.
فصل تمام شده و حالا میتوان به دور از فضای احساسی پیرامون عملکرد بازیکنان استقلال حرف زد. الان بهترین زمان برای تحلیل عملکرد آبیپوشان در فصل گذشته است. فصلی که در نهایت چیزی عاید استقلالیها نشد و همین مسئله لزوم تحول فنی، فردی و تاکتیکی میان بازیکنان و مربیان این تیم را بیش از پیش عیان میکند.
یکی از بازیکنانی که در نیمفصل استقلالی شد و کلی هم روی آن تبلیغات صورت گرفت، گادوین منشا بود. مهاجم سیهچردهای که خیلیها میگفتند به دلیل جدایی از پرسپولیس و آمدن به اردوگاه رقیب آنقدر انگیزه دارد که میتواند مرد شماره یک استقلال در دور برگشت لیگ هجدهم لقب بگیرد اما...
منشا نمایشی پایینتر از حد معمولی داشت و به هیچ عنوان نتوانست انتظارات را برآورده کند. این بازیکن در واقع همین نیمفصل را نیز نان تبلیغ جدایی از پرسپولیس را در استقلال خورد و حالا ثابت شده برانکو در مورد او چندان هم بیربط نمیگفت. منشا نان اقدام غیرمعمول خود را خورد. او ریسک کرد و از پرسپولیس به استقلال پیوست تا یکشبه منفور قرمزها شده و میان آبیها محبوبیت به دست آورد. اقدامی که قبل از این در فوتبال ما بیسابقه نبود، اما همچنان کاری غیرمعمول و البته کمسابقه به حساب میآید. به طور کلی اگر نگاهی به آرشیو انداخته و سابقه جدایی مهرههای پرسپولیس و پیوستن مستقیم آنها از این تیم به استقلال را مد نظر قرار دهیم متوجه این واقعیت مهم خواهیم شد که این انتقالات بیشتر از اینکه جنبه فنی داشته باشد از نظر تبلیغاتی مد نظر قرار گرفته و نفرات فوق معمولاً در استقلال جواب ندادهاند.
تجربه ناموفقی به نام انصاریان
در تابستان سال ۸۵ استقلالیها بابت جدایی علیرضا نیکبخت واحدی و پیوستن او به اردوگاه رقیب حسابی عصبانی بودند و میخواستند به هر طریق ممکن این حرکت را جبران کنند. در آن روزها اختلاف علی انصاریان با آری هان و قرار گرفتن نام این بازیکن در لیست خروج یک موهبت بزرگ برای استقلال محسوب شد. بهویژه آن که انصاریان در آن مقطع واقعاً محبوب بود. گفتگوهای ابتدایی با این بازیکن انجام شد و انصاریان پرسپولیسی، پیراهن استقلال را بر تن کرد. او یک فصل برای آبیها توپ زد (فصل ۸۶-۸۵) و انصافاً هم حاشیهای نداشت، ولی از نظر فنی کارایی چندانی نداشت و چهرهای کاملاً معمولی نشان داد. در واقع تمام علل حضور انصاریان در استقلال تحت تأثیر جداییاش از پرسپولیس بود. همان زمان هم همه استقلالیها میدانستند انصاریان پرسپولیسی است و حضورش در جمع آبیها دلایل دیگری دارد. همین الان هم علی همواره به استقلالیها احترام میگذارد، ولی خودش را پرسپولیسی میداند.
استثنایی به نام مهدی
در میان بازیکنانی که مستقیم از پرسپولیس به استقلال آمدهاند، مهدی هاشمینسب یک استثنا تلقی میشود. اول اینکه حضورش در جمع آبیها ۳ سال به طول انجامید و چندان هم کوتاه نبود. از طرف دیگر، یاغی بلافاصله پس از اینکه استقلالی شد در اولین شهرآورد دروازه پرسپولیس را باز کرد (همان بازی معروف دیماه ۱۳۷۹ که بازیکنان دو تیم با هم کتککاری کردند).
هاشمینسب در استقلال هم تقریباً مثل دوران حضورش در پرسپولیس درخشید و متفاوت از سایر نفراتی بود که پیراهن سرخ را از تن درآورده و آبی پوشیدند. مهدی همین حالا هم خودش را پرسپولیسی نمیداند، ولی بهطور کلی باید گفت آنهایی که از پرسپولیس مستقیم به استقلال آمدند (البته غیر از هاشمینسب) هیچکدام برای استقلال بازیکن نشدند.