//
کد خبر: 200184

خبر خوش برای کولبران بالاخره اعلام شد

چند سال است درباره ساماندهی فعالیت کولبران وعده و وعید می‌دهند، اما "در" برای کولبران همچنان بر همان پاشنه‌ای می‌چرخد که قبلا می‌چرخید. رضا، کولبر تحصیل‌کرده‌ اهل مریوان می‌گوید: جوانان اینجا از سر ناچاری کولبری می‌کنند.

«هفته‌ای چهار یا پنج بار می‌رویم آن ور مرز، اما در بهترین حالت دو مرتبه بار به ما می‌خورد و در قبال جنسی که می‌آوریم، پول دریافت می‌کنیم. باید جنس باشد، صاحب بار به تو اعتماد کند و مهمتر از آن مطمئن شوی در کمین نمی‌افتی. اگر در کمین بیفتیم، جنس‌ها را می‌گیرند و علاوه بر اینکه مزدی نمی‌گیریم، اعتماد صاحب بار هم از بین می‌رود و ممکن است دیگر راحت به ما جنس ندهند که بگذاریم روی کول‌مان و بیاوریم این ور مرز.»

این روایت کوتاه رضاست از وضعیت شغلی‌اش؛ داستانی که سال‌هاست آن را زندگی می‌کند. روز او با این فکر شروع می‌شود که باید خودش را به موقع برساند آن ور مرز و در راه کوهستانی پر پیچ و خم که قدم برمی‌دارد، در این فکر است که آیا امروز باری لب مرز هست و کسی آن را به او می‌سپارد تا روی کولش بگذارد و بیاورد پای ماشین‌هایی که آماده هستند جنس‌های قاچاق را ببرند به شهر و به فروش برسانند یا نه؟ او به فکر کمین است و به فکر خطراتی که تازه وقتی بار را پیدا می‌کند و روی کولش به سمت داخل حمل می‌کند، تهدیدش می‌کنند.

رضا ۳۶ ساله، یکی از ۸۰ هزار کولبری است که در مرز‌های غربی کشور کار می‌کند. حکایت کولبران، حکایتی پیچیده است؛ کولبری شغلی خطرناک و سخت است و پولی که بابت آن پرداخت می‌شود، ناچیز است. با این همه، این شغل غیررسمی است و از بیمه و امنیت شغلی هم خبری نیست. در سال‌های اخیر وعده‌های مختلفی درباره رسیدگی به وضعیت کولبران داده شده؛ از اجرای طرح‌‌هایی برای ساماندهی و رسمی کردن کولبری تا بیمه کردن کارگرانی که در شرایط سخت بار‌های ۲۰ و حتی ۴۰ کیلویی را روی کول‌شان می‌گذارند و بیشتر از ۱۰ کیلومتر آن را حمل می‌کند. این وعده‌ها یا عملی نشده یا در سطحی عملی شده که فایده چندانی برای کولبران نداشته است. نتیجه اقدامات در این زمینه تقسیم کولبران به کولبران رسمی و غیر‌رسمی بوده است. کولبران رسمی ساکن روستا‌های مرزی هستند و به واسطه محل سکونت‌شان به صورت موقت اجازه حمل بار را پیدا کرده‌اند. آنها اجازه دارند بار‌های مجاز و به اصطلاح «گمرکی شده» را حمل کنند؛ بار‌هایی که کم هستند. عمده بار‌هایی که کولبران در مرز‌های غربی حمل می‌کنند، بار‌های غیر مجاز هستند و افرادی که به این کار مبادرت می‌کنند اصطلاحا کولبران غیر رسمی یا غیر مجاز خوانده می‌شوند؛ همان‌هایی که در کمین می‌افتند و هر از گاهی اخباری درباره کشته یا زخمی شدن‌شان بر اثر حوادث طبیعی و غیر‌طبیعی مخابره می‌شود.

 هر کیلو بار = ۶ هزار تومان

رضا اهل مریوان است. او لیسانس روان‌شناسی از دانشگاه دولتی اصفهان دارد. اصالتا کارگر ساختمانی است، اما کار که نباشد کولبری می‌کند و حالا هم که کار نیست. به هر حال باید خرج زن و بچه‌اش را بدهد. رضا  می‌گوید: مریوان حتی یک کارگاه ندارد که ۱۰ یا ۲۰ نفر در آن کار کنند. مشاغل خانگی هست که بی‌رونق‌اند و کشاورزی که زیاد نیست و خیلی صرف نمی‌کند. جوانان اینجا مجبورند کارگری کنند و وقتی کار نباشد، چاره‌ای نمی‌ماند جز اینکه کولبر شوند.

    اطلاعات مرکز آمار نشان می‌دهد نرخ بیکاری در استان‌های غربی که کانون فعالیت کولبران است نسبت به میانگین بالاتر است. کرمانشاه در اکثر مواقع بالاترین نرخ بیکاری را در کشور دارد و نرخ بیکاری در کردستان و آذربایجان غربی نیز دو رقمی و بالاتر از میانگین است.

رضا ادامه می‌دهد: باید هر روز مسیری ۱۰ تا ۱۵ کیلومتری را طی کنیم، به روستا‌های آن طرف مرز برویم، اگر شانس بیاوریم کسی را پیدا کنیم که بارش را به ما بسپارد تا بیاوریم این طرف مرز.

آنطور که او می‌گوید نرخ حمل بار بر اساس کیلوگرم و مسافتی که باید طی شود، تعیین می‌شود. بسته به جنسی که به کولبران می‌سپارند هر کیلو شش تا ۱۲ هزار تومان خرج حمل بار می‌خورد. کولبرانی که جثه‌ای قوی دارند تا ۴۰ کیلوگرم بار هم حمل می‌کنند، اما دیگرانی مثل رضا نهایتا می‌توانند بار ۲۰ کیلویی بردارند.

این کولبر اهل مریوان عنوان می‌کند: مسیر‌های پنج کیلومتری هم برای حمل بار هست، اما چون این مسیر‌ها عمدتا بسته هستند مجبوریم مسیر ۱۰ تا ۱۵ کیلیومتری را طی کنیم؛ مسیری کوهستانی و صعب‌العبور. درنهایت پولی که برای هر بار کولبری گیر‌مان می‌آید ۲۰۰ هزار تومان است و دستمزد ما در بهترین حالت در ماه بین یک میلیون و ۵۰۰ هزار تا دو میلیون تومان می‌شود؛ پولی بخور و نمیر.

رضا می‌گوید: جوانان اینجا از سر ناچاری کولبری می‌کنند. می‌گویند این کار غیر قانونی است و اینکه جنس قاچاق را وارد کشور می‌کنیم درست نیست. من اینها را قبول دارم، اما چاره چیست؟ الان سال‌هاست که وعده می‌دهند وضعیت کولبران را سر و سامان می‌دهیم، اما فقط یک اجازه موقت آن هم به تعدادی محدود داده‌اند که خود آنها را هم راضی نمی‌کند و بسیاری از کولبران رسمی، کولبری غیر رسمی هم می‌کنند.

 بیمه‌ای در کار نیست

چند روز پیش جلال محمود‌زاده (نماینده مردم مهاباد در مجلس) گفت: هر چند قرار بود شرکتی برای کولبران تاسیس تا واردات کالا به صورت قانونی انجام شود و درآمد آن به کولبران اختصاص یابد و از سویی تحت پوشش تامین اجتماعی قرار گیرند، اما متاسفانه تنها ۱۵ هزار کولبر تحت پوشش بیمه قرار گرفتند و مابقی به فراموشی سپرده شدند. البته پس از مدتی کولبران بیمه شده را از پوشش بیمه خارج کردند.

بیمه کولبران موضوعی است که در سال‌های اخیر با افزایش اظهار نظرات درباره لزوم توجه به کولبران مناطق غربی کشور مورد توجه قرار گرفت.

اسفند سه سال پیش رسول خضری (نماینده پیرانشهر) گفت که با موافقت وزیر کار، کولبران از نیمه دوم فروردین (۹۶) بیمه تامین اجتماعی می‌شوند. دو سال بعد، یعنی در خرداد ۹۷، حیدری، مدیرکل امور مرزی وزارت کشور عنوان کرد: کولبری فعالیتی موقت است و امتیازات در نظرگرفته‌شده نیز برای مردم مرزنشین موقت است، بنابراین بحث بیمه برای آنها منتفی است.

رضا درباره بیمه کولبران می‌گوید: کولبری را نمی‌شناسم که بیمه شده باشد.

همچنین میکاییل صدیقی (فعال صنفی کارگری در مریوان) با بیان اینکه بیمه‌ای در کار نیست به ایلنا می‌گوید: چند سال پیش طرحی در این زمینه مطرح شد که البته مربوط به کولبران رسمی بود، اما تا جایی که اطلاع دارم همان طرح هم اجرا نشد و اساسا بیمه‌ای به نام بیمه کولبری وجود ندارد.

او ادامه می‌دهد: جوانان در استان‌های غربی به دلیل بالا بودن نرخ بیکاری مجبور به کولبری هستند و ما سال‌هاست که در زمینه ساماندهی وضعیت کولبران شاهد وعده و وعید‌هایی هستیم که اجرا نمی‌شوند.

وعده‌ها کی محقق می‌شوند؟

قاچاق کالا یکی از مشکلات مهم اقتصاد ایران به شمار می‌رود و مسئولان در دولت‌های مختلف تلاش ویژه‌ای برای مقابله با این پدیده دارند، اما آنطور که برخی کارشناسان می‌گویند در بسیاری موارد جای خشکاندن ریشه قاچاق یا بستن مبادی اصلی، با آن نوع قاچاقی مقابله می‌شود که معیشت مرزنشینان به آن وابسته است. ته‌لنجی و کولبری نوعی از قاچاق است که البته حجم چندان زیادی از کل قاچاق را هم به خود اختصاص نمی‌دهد. برآورد‌ها نشان می‌دهد حجم ته‌لنجی و کولبری نهایتا سه میلیارد دلار است. این برآورد مربوط به زمانی است که حجم قاچاق ۲۵ میلیارد دلار اعلام می‌شد. بر این اساس سهم ته‌لنجی و کولبری از کل حجم قاچاق به کمتر از ۱۵ درصد می‌رسد. با وجود این، بسیاری از مرزنشینان در استان‌های غربی و جنوبی کشور با واسطه و بی‌واسطه از این طریق امرار معاش می‌کنند. می‌توان در این زمینه اقدامات موثری انجام داد. اگر بناست که جلو کولبری را بگیریم، باید فکری به حال شغل و معیشت مرزنشینان کنیم.

    چند سال پیش طرحی در این زمینه مطرح شد که البته مربوط به کولبران رسمی بود، اما تا جایی که اطلاع دارم همان طرح هم اجرا نشد و اساسا بیمه‌ای به نام بیمه کولبری وجود ندارد.

اطلاعات مرکز آمار نشان می‌دهد نرخ بیکاری در استان‌های غربی که کانون فعالیت کولبران است نسبت به میانگین بالاتر است. کرمانشاه در اکثر مواقع بالاترین نرخ بیکاری را در کشور دارد و نرخ بیکاری در کردستان و آذربایجان غربی نیز دو رقمی و بالاتر از میانگین است. چنین وضعیتی باعث شده جوانان در این استان‌ها جذب مشاغلی مانند کولبری شوند. آنها با این کار از  دو جهت ضربه می‌خورند. اول اینکه مشغول به کاری سخت با دستمزد پایین هستند. از طرف دیگر فعالیت آنها غیر قانونی و غیر رسمی محسوب شده و با خطرات مختلفی رو به‌روست، تا جایی که در مواردی به جان باختن آنها ختم می‌شود. بعد از چند سال که درباره ساماندهی فعالیت کولبران وعده و وعید داده می‌شود، باید بالاخره فکری جدی برای آنها کرد و حدود ۸۰ هزار نفر را از شرایط برزخی نجات داد.

 

منبع: کارگر آنلاین