اردوغان، ترکیه را با خود به قهقرا خواهد کشاند؟
«این روزها به نظر میرسد که رجب طیب اردوغان، که به "مرد قوی" مشهور است، به طرز غیر معمولی مضطرب است. حتی سخنرانی پرطمطراقش در هفته پیش به مناسبت سومین سالگرد شورش شکست خورده نظامی هم نتوانست آشفتگیاش را پنهان کند. او میگوید که به عنوان رئیسجمهور اجرایی، در حال استفاده از تمام قدرتش برای بنای یک "ترکیه جدید" است؛ اما به نظر میآید که ترکیه قدیم، به طور سریعی دارد از او خسته میشود.»
روزنامه گاردین در تحلیلی آورده است: «اردوغان اظهار داشته است: "پانزدهم ژوئیه (تاریخ کودتا)، تلاشی بود تا ملت ما را به بردگی بکشاند؛ اما همانطور که ما از حفاظت آزادی و آیندهمان دست نمیکشیم، کسانی که دام پهن میکنند نیز از تلاششان دست نخواهند برداشت". لحن وی هنگام صحبت، عادی و حاوی سخنان ملیگرایانه آمیخته با داستانهایی هشدار دهنده از دشمنان داخلی و خارجی بود.
اردوغان اطمینان دارد که دشمنانش درصدد سرنگون کردن او هستند؛ او با رفتاری مشابه تمام دیکتاتورها، دیدگاههای خود را به مقامات دولتی نیز تعمیم میدهد. تازهترین شروران این داستان درام نیز همپیمانان اروپایی و آمریکایی ترکیه هستند که به گفته او، در جستجوی مطیع کردن وی و ملت در حال رشد ترکیهاند؛ با این حال آزادی، مفهومی تبدیلپذیر در ترکیه اردوغان است. از سال ۲۰۱۶، دهها هزار نفر از مظنونان به برنامهریزی شورش، محبوس و در انتظار محاکمهاند. بیش از ۱۰۰ هزار کارمند بخش عمومی، تعلیق و یا از کار برکنار شدهاند. پیش از برگزاری این سالگرد نیز طی یک پاکسازی دیگر، ۲۰۰ نفر از پرسنل نظامی و شهروندان، به خیانت علیه کشور متهم شدند.
اکنون مسئله مهم، سیستم دادگستری ترکیه است. انجمن حقوقی بریتانیا، گزارش ترکیه را تحت عنوان "ظلم و شکنجه سیستماتیک و گسترده اعضای حقوقی"، به شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه کرده است. خبرنگاران این کشور نیز موارد مشابهی از آزار و ارعاب را متحمل شدهاند. اغلب رسانههای ترکیه، اکنون با احتیاط به مواضع دولت نقد وارد میکنند.
علت نگرانی اردوغان، شاید سادهتر از اینها باشد؛ خلیفه مدرن ترکیه، طی ۱۶ سال بر موضع قدرت بودن، اقتصاد را به آستانه بدهی شدید کشانده است؛ سوءاستفاده از نفوذ کارگزاران منطقهای -که به نتایجی بسیار بد منجر شد- و قربانی کردن کردها برای شکستهای خودش، از دیگر موارد اضطرارش است؛ او مجبور به پرداخت تاوان این موارد است.
ترکیه پس از بحران فجیع ارزی سال پیش، در رکود اقتصادی باقی مانده است. نگرانیهایی نیز از فروپاشی اقتصادی قریبالوقوع وجود دارد، نرخ بیکاری و تورم بالاست و کسبوکارها نیز کمفعالیت هستند.
اردوغان هفته پیش، با برکنار کردن رئیس بانک مرکزی، نشان داد که بر استراتژی نامعتبرش مبنی بر رشد اقتصادی با پول قرض گرفته شده، مصر است.
برای اولین بار طی چندین سال، نفوذ سیاسی اردوغان مورد خطر واقع شده است. حزب حاکم عدالت و توسعه اردوغان، در انتخابات ماه مارس، در پنج تا از شش شهر بزرگ ترکیه، متحمل شکست شد. اردوغان ماه پیش نیز با شکست خوردن در انتخابات شهرداری استانبول، بار دیگر مورد تحقیر واقع شد؛ انحصاری بودن حکمرانی او، باعث شده است تا اعطای مسئولیت به دیگران با دشواری مواجه شود.
امور خارجه نیز بخش دیگر فاجعه است. اردوغان طی چند روز پیاپی، هم با آمریکا و هم با اتحادیه اروپا درافتاد. در مورد آمریکا، موضوع مناقشات، تصمیم ترکیه –که از اعضای ناتو به شمار میرود- مبنی بر خرید یک سامانه موشکی زمین به هوا از روسیه بود. شماری از تحلیلگران اظهار داشتند که اردوغان خواستار نشان دادن استقلال ترکیه بوده است؛ دیگران نیز این مسئله را به اختلال "پارانویا" نسبت دادهاند.
طبق گزارشات، او هنوز هم واشنگتن را مظنون حمایت ضمنی از کودتا و حفاظت از فتحالله گولن، رهبر متهم به طراحی کودتا که ساکن آمریکا است، میداند. انگیزه وی هرچه که بوده باشد، خرید سامانه موشکی روسی، باعث شده تا آمریکا فروش جنگندههای اف-۳۵ به این کشور را لغو کند و آن را به اعمال تحریمهای بیشتر تهدید کند.
هزینه این خرید برای صنعت دفاع ترکیه که بعضی قطعات هواپیماها را تولید میکند، حدود ۹ میلیارد دلار برآورد شده است. هزینه محتمل بیشتر، مسئله پرداخت به ناتو است. هفته پیش، وزارت امور خارجه ترکیه، هشداری مبنی بر بروز "آسیب جبرانناپذیر" داده است.
روابط همیشه وخیم اردوغان با اتحادیه اروپا که با بحران پناهندگان سوری شدیدتر شده است، دستخوش مسئله دیگری نیز شده است. پس از آنکه آنکارا، هشدار قبرس را مبنی بر عدم حفاری نفتی و گازی در آبهای مدیترانه شرقی –که قبرس ادعای مالکیت بر آن دارد- نادیده گرفت، انتظار اعمال تحریمهای بیشتر از سوی وزرای خارجه اتحادیه اروپا علیه ترکیه میرود.
اردوغان که به مجادلهگری معروف است، طی سالهای گذشته با بسیاری از همسایگان منطقهای خود نیز درافتاده است؛ از جمله سوریه، مصر، اسرائیل، یونان و عربستان سعودی. قطع روابط با آمریکا و اروپا در کمتر از یک هفته نیز برای استانداردهای آتشینمزاج او، یک دستاورد به شمار میرود! با این حال حامیان اردوغان مدعی شدهاند که این اقدامات، بخشی از برنامه عمدی برای ارتقای استقلال ترکیه در جهان است.
طبق این تحلیل، صمیمی شدن روابط اردوغان با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، آمریکا را متوجه آلترناتیوهای استراتژیک ترکیه کرده است. این موضوع میتواند به اقتصاد این کشور کمک کند و این نیز مستلزم تجارت با روسیه و صنعت توریسم است. این مسئله با سیاست آنکارا در سوریه نیز همسو است که طی آن، ترکیه علیرغم داشتن مواضع مخالف، با روسیه و ایران همکاری میکند.
این تمایل مشهود به سمت مسکو، میتواند حاکی از یک اشتباه محاسباتی دیگر نیز باشد. اردوغان میگوید که میخواهد هم پیمان آمریکا و نیز عضوی از ناتو باقی بماند؛ اما درخصوص قابل اطمینان بودنش، مورد شک است. در همین حال، روسیه و دولت سوریه، اقدام به حمله علیه شورشیان و اسلامگراها در استانهای ادلب، حلب و حماه در شمال غربی سوریه کردهاند. این یورش، با آتشبس توافقشده با اردوغان در ماه سپتامبر سال پیش مغایرت دارد؛ این آتشبس باعث شده بود تا ناحیهای غیر نظامی تحت نظارت ترکیه در خاک سوریه پدید بیاید. نیروای ترکیهای، طی دو حادثه جدا که ماه مه رخ داد، مورد حمله واقع شدند. همزمان با خشونتها علیه غیر نظامیان، نبرد در ادلب پس از این موضوع شدت گرفته است.
روسیه و سوریه نهایتا قصد دارند تا جنگ داخلی را با یورش به آخرین نواحی تحت تسلط شورشیان، به اتمام برسانند. هدف اردوغان، گسترش "نواحی امن" تحت کنترل ترکیه در سوریه است؛ این نواحی نزدیک به مرز این دو کشور است و هدف ترکیه از کنترل آن، بازدارندگی از "تروریستهای" کرد و نیز جلوگیری از سیل دیگری از مهاجرتها است. این دو هدف، رفتهرفته به نظر ناسازگار میآیند.
اردوغان طی مناقشه با آمریکا، اروپا، همسایگان عرب و احتمالا روسیه، و نیز کاهش روز افزون محبوبیتاش در داخل، در مسیری منزوی و ویرانگر به سوی بنبستی سیاسی و استراتژیک گام برمیدارد. مسئله قریب الوقوع این است که آیا او ترکیه را نیز با خود به قهقرا خواهد برد؟»