بیحرمتی به قلم و خبرنگار بهکام کی؟!
چه کسی پاسخگو این بیحرمتیها به خبرنگاران میباشد و بعداز واقعه تأسفبار برخورد ناشایست اداره ورزش و جوانان کرمانشاه که از ورود خبرنگاران برنا به دهکده المپیک تقریباً هفتهای نگذشته است که باز هم به طریق دیگری شاهد برخورد با خبرنگاران بودیم و این برخورد نیز باعث دلسردی این قشر زحمتکش شده که هر دفعه به روشی باعث رنجش خاطر این سربازان گمنام عرصه قلم را فراهم میکنند. هرچند هم گروهی مستندسازی مورد حمایت اداره ورزش استان کرمانشاه هم مزید بر این علت بوده و مشخص نیست که به این گروهها تاکنون چه مبالغی به عنوان پادداش و حقالزحمه یا هر طریقی دیگری پرداخت میکنند یا موبایل بهدستانی که مشخص نیست که مجوز قانونی دارند یا نه؟! همین مبایل بهدستهای که به ظاهر خبرنگار نیز باعث بینظمی در نشستها و مراسمهای خبری شدهاند از کجا حمایت مالی میشوند در هاله از ابهام است.
هرچند که باید اداراتی که با این گروههای خاص یا ویژهخوار کار کرده یا خواهند کرد هم در نشستی خبری بایستی پاسخگو باشند که در فرصتی دیگر به آنان خواهیم پرداخت، بگذریم. اما این خبرنگار نیاز به حامی دارد، حمایتی که حرفه و وجه خبرنگار را در جامعه خدشهدار نکند! موضوع یادداشت امروز این نوشتار است که باهم بخوانیم:
قلم بدست گرفتم که حرف حق بنویسم
هر آنچه که نتوان گفت بر ورق بنویسم
قسم به جان قلم خوردهام که نای قلم
به دست گیرم و تا آخرین رمق بنویسم
همگان با آیه شریفه«ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ» آشنایی داریم و بسیار هم از این آیه مبارک بهرهمند شدهایم. در بین تمامی مشاغل این قلم به لحاظ محتوایی و امانت به قشر خبرنگار به امانت سپرده شده است زیرا رسانهها و خبرنگاران وظیفه روشنگری، مطالبهگری و عدالتخواهی، معرفی ظرفیتهای استان کرمانشاه و ترویج امید به جامعه، دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی مقابله با تهاجمات نرم دشمن، پیگیری مشکلات مردمی و... را دارند.
خبرنگار پویاست، تحریریهنشین نیست، در دل شهر میگردد و تا در شهر نبیند نمیتواند بنویسد، به ندرت میتوان دریافت که خبری در گوشهگوشه این شهر باشد و خبرنگار نظارهگر آن نبوده باشد. خبرنگار نظارهگر واقعیتها بوده است، چه ساعتها که برای تنظیم خبرهای خود پاسی از شب را وقت گذاشته تا خبری نسوزد و سریع و به موقع اطلاعرسانی یا منتشر و چاپ شود.
اما متاسفانه در خیلی از موارد بیاحترامیهای زیادی در نشستها به خبرنگاران میشود ولی فقط سکوت میکنند!
داشتن چنین دیدگاهی که با پچپچها و در گوشی و ادا و اشارتها، رسانهها و خبرنگاران را از میدان به در کنیم، گمان و فکر اشتباهی بوده و از لحاظ قانونی و بهخصوص اخلاقی نیز رد میشود، بنابراین خدمتگزاران مردم در نظام جمهوری اسلامی باید بر این مسئله واقف باشند که خبرنگاران بر اساس رسالت دینی و ولایی خویش، هر وقت که لازم باشد حرف خواهند زد و با تنویر افکار عمومی، به بیداری اجتماعی جامعه از طریق اطلاعرسانی و آگاهیبخشی، کمک خواهند کرد.
اما گاها برخوردهای زننده مسئولان با رسانهها و خبرنگاران میتواند این ذهنیت و باور را در مخاطبان به وجود آورد که به دلیل عدم موفقیت در عملکرد سبب از میدان به در کردن خبرنگاران شوند.
خبرنگاری که در میان دست مزد پایین خبری، خبر از پاداش و افزایش حقوق کارمندان را پوشش داده، و یا وقتی خبر استخدامیها و جذب نیروها را برای جوانان شهر با تیتری امیدوار کننده در صفحه اول روزنامه و سایت یا خبرگزارهای خود ویژه کرده است، در حرفه خبرنگاری، خبر از استخدام هیچ کجا نیافته است؟ و حتی وقتی در میان گزارشهای مردمی از عدالتخواهی و گرفتن حق حرف میزدنند، خود حق نگرفتهشان را به روی کسی نیاوردهاند.
در حالی که با قلمشان چه کسانی را بزرگ نمایی و معروف کردند و خود در این حصار قلم حرفهای بزرگ ناگفته خود را فرو خوردند و در بیخبری گذاشتند زیرا مبادی آداب بودند و اخلاق حرفهای را رعایت کردهاند.
وقتی در مصاحبهها و نشستهای خبری مورد بیاحترامی برخی مسئولین و وقت نداشتنها، بغض خود را در میان همکاران فرو خوردند و در عوض از اخلاق خوش و حرفهای و ارتباط مطلوب با خبرنگاران و رسانهها نوشتند.
بیمهریهای این چنینی مسبوق به سابقه است و مطالب مذکور گوشه کوچکی از زندگی خبری خیلی از خبرنگاران است، خبرنگار نیاز به حامی دارد، حمایتی که حرفه و وجه خبرنگار را در جامعه خدشهدار نکند.
هر ساله مسئولان برای چند روزی هم که شده در روز خبرنگاران از «رسالت» و «نقش خطیر خبرنگاران» سخن گفتهاند و سخنانی که همگی در حرف و شعار خلاصه شده و هیچگاه به عمل تبدیل نمیشوند.
در پایان این یادداشت روی سخنم با مسئولان محترمی است که بدانید شما وامدار این مردم و رسانه هستید، لطفا ابتداً قبل از برگزاری نشستهایتان به ابتداییترین موضوع که علنی بودن و غیرعلنی بودن جلسه است، واقف باشید تا به حرمت قلم و شخص خبرنگار خدشهای وارد نشود. خبرنگار از شما انتظار حق جلسه، اضافه کار، حق مسکن، حق اولاد و ... ندارد و تنها انتظار خبرنگار احترام به جایگاه قلم است و فقط امیدوارم این یادداشت تلنگری برای همه ما باشد.