//
کد خبر: 212522

چرا اصلاح‌طلبان همچنان بر خبر مخدوش استادیوم موج‌سواری می‌کنند؟

دوقطبی‌سازی، کارگاهی است که با یک سوژه کوچک آغاز می‌شود و در ادامه، سلبریتی‌ها بر پیاز داغ آن می‌افزایند، تا ضعف‌ها و کاستی‌های دولت و اصلاح‌طلبان دیده نشود.

 محسن صمیمی: پدرش می‌گوید «سحر یک مشکل عصبی داشت و تحت تاثیر برخی دوستانش اقدام به خودسوزی کرد و ما افرادی که از این ماجرا سوء استفاده می‌کنند و آرامش جامعه را به هم می‌ریزند را حلال نمی‌کنیم».

*پروژه مشترک سلبریتی‌های سیاسی، فرهنگی و ورزشی با ضد انقلاب

اما ماجرا چیست؟ در رسانه‌ها شایع شده سحر دختر جوانی بود که هفته گذشته بعد از اینکه برای گرفتن تلفن همراهش به دادسرا مراجعه کرد، به او گفته شد که باید 6 ماه حبس تحمل کند. او بعد از شنیدن این خبر از دادسرا خارج شد و درحالیکه فریاد می‌کشید، اقدام به خودسوزی کرد و با ۹۰ درصد سوختگی از نوع درجه ۳ به بیمارستان منتقل شد ولی در نهایت بر اثر جراحات درگذشت. به گفته خواهرش او برای دیدن بازی فوتبال استقلال و العین به ‌استادیوم آزادی رفته بود که آن‌جا توسط ماموران بازداشت می‌شود و همین موضوع به سرآغاز این ماجرا بدل می‌‌شود.

همه چیز آماده یک جنجال رسانه‌ای است. پای جنجال قدیمی اصلاح‌طلبان در مورد حضور زنان در ورزشگاه‌ها در میان است، موضوع مربوط به ورزش پرطرفدار فوتبال است و یک انسان که دست برقضا جوان و دختر هم بوده مقابل نهاد قوه قضائیه‌ای که مدت‌هاست سیبل ضد انقلاب است خودسوزی کرده. خبر درگذشت سحر خدایاری که پخش شد، جریان ضد انقلاب عنوان رسانه‌ای «#دختر_آبی» را هم برای این جنجال برگزید تا راحت‌تر فضای روانی جامعه را متاثر کند.

مرحله بعدی ورود سلبریتی‌های هنری، ورزشی و سیاسی به موضوع است. این اتفاق واکنش‌های زیادی از جمله معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهور،‌ پروانه سلحشوری و برخی از بازیکنان فوتبال را در پی داشت و رسانه‌های ضدانقلاب نیز هم صدا با آنها بر سر آن جنجال به پا کردند.

سلحشوری نماینده عضو فراکسیون امید مجلس در توییتر خود نوشت: «او تنها دختر آبی نبود. سحر دختر ایران بود. در جایی که مردانش برای زنان تکلیف تعیین می‌کنند و ابتدایی‌ترین حقوق انسانی‌ را از آن‌ها سلب می‌کنند، و زنانی که علیه زنان در این ظلم آشکار مردان را همراهی می‌کنند، همه ما در حبس و سوختن سحرهای این سرزمین مسئولیم».

اما فقط یک عضو فراکسیون اصلاح طلبان مجلس نبود که به این ماجرا واکنش نشان داد بلکه دولتی ها هم ورود جانانه ای به این موضوع کردند. کما اینکه علی ربیعی در نشست خبری خود گفت: خواست زنان در برای حضور در جایگاه‌ها و فعالیت‌های اجتماعی حرف درستی است، دولت موافق حضور زنان در ورزشگاه‌ها است، زیرساخت‌های لازم برای حضور زنان در همه ورزشگاه‌ها فراهم شده است و ابعاد موضوع خودسوزی دختر آبی بررسی خواهد شد.

*چالش یک دوقطبی در بحران مقبولیت

پرواضح است که درستی یا نادرستی حضور بانوان در ورزشگاه‌ها محل بحث نیست ولی سوالی که بی‌پاسخ می ماند این است که چرا پشت یک خبر مخدوش، این همه موج رسانه‌ای راه می‌افتد؟ مخدوش از این لحاظ که هم پدر و هم خواهر سحر خدایاری از بیماری روانی (دوقطبی) او خبر می دهند و پدر او نیز اساسا صدور حکم زندان برای سحر را دروغی بیش نمی‌داند.

پاسخ سوال واضح است؛ «بحران مقبولیت» نقطه‌ای است که هم اصلاحات و هم دولت الان بر روی آن ایستاده‌اند و اگر خود را از آن دور نکنند، بعید نیست که زلزله‌ انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ برای سال‌ها تفکر اصلاحات ـ اعتدال را به محاق ببرد.

صادق زیباکلام در جملاتی هم به چالش‌های اصلاحات و هم دولت اشاره کرده و می‌گوید: «اصلاح طلبان دولت آقای روحانی به ویژه شخص ایشان را برای ریزش محبوبیت شان در سال ۹۷ مقصر می‌دانند. اما من معتقدم اگر همه تقصیر‌ها را متوجه روحانی کنیم خودمان را گول زده ایم. درست است که عملکرد آقای روحانی از نیمه دوم سال ۹۶ منحنی سقوط اجتماعی اصلاح طلبان را رقم زد، اما اصلاح طلبان هم در سقوط محبوبیت اجتماعی شان مقصرند».

اما این چالش از کجا نشات می‌گیرد؟ جواب این سوال را در اظهارات غلامرضا انصاری فعال سیاسی اصلاح‌طلب می‌توان یافت. او می‌گوید:«هم فراکسیون امید در مجلس و هم اعضای شورای شهر نتوانستند انتظارات رأى دهندگان را تأمین کنند و طبیعتا این مسئله موجب انتقاد شخصیت‌های اصلاح طلب به عملکرد فراکسیون امید و شوراها شده است».

عطریانفر عضو ارشد حزب کارگزاران هم این گونه این چالش را شرح می دهد که «ما به عنوان چهره‌های اصلاح‌طلب در جبهه اصلاحات، اطلاعات دقیقی از آنچه در فراکسیون امید و پارلمان می‌گذرد، نداریم، اما پیام‌هایی که از سوی برخی نمایندگان شنیده‌ایم، نشان می‌دهد که عملکرد مدیریت فراکسیون امید در جریان رای اعتماد به وزرا، چندان رضایت بخش نبوده است».

در چنین شرایطی اگر یک نماینده فراکسیون امید و عضو هیات دولت بر آتش این ماجراجویی کاذب بدمند، امری طبیعی است. دوقطبی‌سازی کارگاهی است که با یک سوژه کوچک و بعضاً کم‌اهمیت کار خود را آغاز می‌کند و در ادامه سلبریتی‌های سیاسی، ورزشی و هنری آن بر پیازداغ آن می‌افزایند و به راحتی از کاه یک کوه می سازند تا ضعف‌ها و کاستی های دولت و اصلاح‌طلبان دیده نشود.

*سلبریتی‌هایی که سخنگوی اصلاح‌طلبانند

تکلیف سلبریتی‌ها هم در این میان مشخص است. حجاریان ماه‌ها قبل تاکید کرده بود که «باید حرفمان را از زبان سلبریتی‌ها بزنیم». او گفته بود «ممکن است، مردم جملگی اصلاح‌طلبان را پس بزنند و میان هسته سخت پالایش شده و دیگر اصلاح‌طلبان تمایزی نگذارند».

حال این افکار عمومی است که باید کلاه خود را قاضی کند و مفتون چنین موج‌سازی‌های دروغ و کاذب رسانه‌ای نشود.