موتورم را فروختم، اسلحه خریدم و ...
وضعیت مالی خوبی ندارم و هشتم گرو نهم است. همسرم بهبهانههای مختلف مدام بیپولیام را توی سرم میزد. حرفهای همسرم سوهان روحم بود و از اینکه هرچه تلاش میکردم مشکل بیپولیام حل نمیشد خسته شده بودم.
شب قبل از سرقت مجددا سر پول با او دعوایم شد و برای همین از خانه بیرون زدم. همه جوانب را در نظر گرفتم و حتی پیشبینی مرگم را هم کرده بودم. صبح آن روز در حالی که صورتم را پوشانده بودم اسلحهبهدست داخل مؤسسه مالی و اعتباری خیابان چمن شدم و با تهدید کارکنان و مشتریان آن حدود ٣میلیون تومان را سرقت کردم و بلافاصله با یک دستگاه موتورسیکلت فرار کردم. اینها گوشهای از اظهارات متهم پرونده سرقت مسلحانه از مؤسسه مالی اعتباری «ثامن» خیابان چمن ٨٩ است که۴روز پیش به این مجموعه دستبرد زد و بیش از ٢میلیون تومان به سرقت برد.
متهم اصلی این پرونده سرقت مسلحانه که ظهر روز سهشنبه، ٢٩ فروردین، بههمراه برادرش در منطقه رسالت مشهد دستگیر شده بود روز گذشته بهصورت تحتالحفظ به دادسرای انقلاب مشهد منتقل شد. درحالی که استرس و اضطراب فراوانی در چهره این مرد ٣٢ ساله موج می زد و مدام به افسر تحقیقات این پرونده می گفت «برادرم بی تقصیر است» به سراغش رفتم.
از کی تصمیم گرفتی دست به این اقدام مجرمانه بزنی؟
شش ماه پیش به فکر سرقت از بانک یا مؤسسه مالی و اعتباری افتادم و بعد از شناسایی محل موردنظر با تهیه یک قبضه کلت کمری نقشهام را عملی کردم.
اسلحه را چگونه تهیه کردی؟
اواخر مهرماه سال گذشته موتورسیکلتم را بهمبلغ یکمیلیونو٨٠٠تومان فروختم و با این مبلغ از یکی از افراد شرور منطقه رسالت که چندین سابقه کیفری دارد این اسلحه را همراه با ۵ فشنگ جنگی خریداری کردم.
به چه منظور این اسلحه را خریدی؟
کلت کمری را با هدف سرقت از مؤسسه مالی و اعتباری و نیز برای مقابله احتمالی با پلیس خریداری کردم که البته چند ماه پیش از این تصمیم منصرف شدم و اسلحه را به صاحبش برگرداندم، اما بهدلیل اینکه او پولم را نداد مجددا به سراغش رفتم و کلت را پس گرفتم.
موتوری را که برای سرقت از آن استفاده کردی از کجا آوردی؟
چند ماه پیش طلاهای زنم را به مبلغ ۴میلیون تومان فروختم و با پول آن یک سمند مدل پایین بهقیمت ٩میلیون تومان خریداری کردم که قرار شد ۴میلیون به مالک خودرو بدهم و بقیه پولش را نیز بهصورت اقساطی به او پرداخت کنم. چند ماه بعد از این ماجرا سمند را به فردی دیگر به مبلغ ١١میلیون تومان فروختم که خریدار در ازای ٢میلیون تومان از مبلغ خودرو یک موتورسیکلت طرح هندا بههمراه مبلغ یکمیلیونو۵٠٠هزار تومان به من داد و مقرر شد تا الباقی پول را ماهیانه بهصورت اقساطی پرداخت کند. من که تصمیم داشتم نقشه سرقت مسلحانهام را عملی کنم و از سویی برای این کار به یک موتورسیکلت تیزرو نیاز داشتم به یک فروشگاه موتورسیکلت مراجعه و موتور طرح هندایم را با یک آپاچی معاوضه کردم و قرار شد که مابقی پول آن را بهصورت ماهیانه به صاحب فروشگاه موتورسیکلت پرداخت کنم. بعد از خرید این موتور نقشهام را عملی کردم و با آن این سرقت مسلحانه را انجام دادم.
چرا پلاک موتورسیکلت آپاچی را عوض کردی؟
از همان ابتدا قصد خرید این موتور را نداشتم، بلکه تصمیم داشتم بعد از ارتکاب سرقت آن را به صاحبش برگردانم و موتورم را از او بگیرم؛ برای همین برای اینکه پلیس نتواند پلاک موتور را رهگیری و شناسایی کند شبانه پلاک یک دستگاه موتورسیکلت پارکشده در کنار خیابان را سرقت کردم و آن را با پلاک موتور آپاچیام عوض کردم.
در بین ۵ گلوله جنگیای که خریداری کرده بودی ٢ پوکه فشنگ کشف شده است. چه توضیحی درباره این موضوع داری؟
برای اینکه از سالم بودن اسلحه اطمینان پیدا کنم به بیابانهای اطراف مشهد واقع در جاده کلات رفتم و بدون اینکه کسی متوجه شود دو تیر شلیک کردم.
چرا این مؤسسه مالی را انتخاب کردی؟
این موسسه مالی و اعتباری در نزدیکی محل کارم قرار داشت و من هر روز از مقابل آن رد میشدم و تمام زوایای آن را بررسی میکردم؛ لذا در بررسیهایم متوجه شدم که این مجموعه فاقد نگهبان و مأمور پلیس است؛ برای همین نقشهام را عملی کردم.
در زمان ورود به این مؤسسه مالی و اعتباری با افراد درگیر شدی؟
خیر. هنگامی که وارد این مؤسسه شدم افراد را تهدید کردم و از آنان خواستم تا بر روی زمین دراز بکشند و بعد از آن پشت باجه رفتم و حدود ٣میلیون تومان وجه نقد را سرقت کردم و فرار کردم.
اگر مأموران در محل حاضر میشدند، بهسمت آنان شلیک میکردی؟
خیر. من قصد درگیری با پلیس را نداشتم؛ برای همین فشنگها و خشاب کلت را دور از چشم همسرم در خانهام مخفی کردم.
متهم که دیگر حرفی برای گفتن نداشت با دستور مقام قضایی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت و دادسرا را بهمقصد مرکز فرماندهی پلیس آگاهی برای ادامه تحقیقات ترک کرد.
معاون دادستان و سرپرست دادسرای انقلاب مشهد در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار ما با اشاره به دیگر ابعاد این پرونده گفت: مأموران پلیس آگاهی برادر کوچکتر متهم ردیفاول این پرونده را نیز بهعلت اینکه از تمام موضوع و نقشه شوم برادرش خبر داشته دستگیر و به دادسرا منتقل کردند و تحقیقات از این مرد جوان ادامه دارد.
قاضی حسن حیدری ادامه داد: با توجه به اینکه متهم از اواخر مهرماه سال گذشته یک قبضه اسلحه جنگی کلت کمری خریداری و آن را به مدت شش ماه پیش خود نگهداری کرده کارآگاهان پلیس آگاهی مسئولیت یافتند تا درباره جرائم احتمالی این سارق مسلح تحقیقات خود را ادامه دهند.
وی در پایان خطاب به بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری مشهد عنوان کرد: مسئولان مجموعههای مالی موظف و مکلفاند که مسائل امنیتی مجموعه خود را برای جلوگیری از حوادث اینچنینی جدی بگیرند، چرا که، اگر برای دادسرا احراز شود شعب بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری فاقد بستههای امنیتی هستند، با مسئولان آنان برخورد قضایی خواهد شد. علاوه بر این سارقان و افراد سوءاستفادهگری که قصد دستدرازی به مال و جان مردم را دارند بدانند که دادسرا بدون هیچ مماشاتی در چهارچوب قانون با آنان برخورد خواهد کرد