یک فضای ناجوانمردانه علیه سرمربی آرژانتینی پرسپولیس
سه باخت در شش بازی باعث شده بسیاری از هواداران پرسپولیس به شدت از دست گابریل کالدرون شاکی باشند؛ حتی اگر قرعه هفتههای آغازین این مربی بسیار دشوار بوده باشد و حتی اگر روند کیفی و فنی سرخپوشان رو به رشد به نظر برسد.
فشارها مخصوصا در ساعات ابتدایی بعد از شکست برابر شهر خودرو آنقدر زیاد بود که انگار دنیا برای پرسپولیسیها به پایان رسیده؛ اما اینکه چرا چنین فضایی وجود دارد، میتواند چند دلیل داشته باشد. در واقع کالدرون در پرسپولیس با مشکلات زیادی مواجه است که سه تا از آنها رسما «مصیبت عظمی» هستند!
هوادار پرتوقع
پرسپولیس پیش از کالدرون سه سال پیاپی قهرمان شده و نتایج این تیم طوری بوده که هواداران انگار کلمه «باخت» را از فرهنگ لغاتشان پاک کردهاند. همین مساله تحمل شکستهای تیم کالدرون را بسیار دشوار میکند. این در حالی است که سایر تیمها بیکار نیستند و هر فصل بیش از گذشته خودشان را برای پایین کشیدن پرسپولیس تجهیز میکنند. در دوران حضور برانکو هم کسب قهرمانی برای پرسپولیس سال به سال سختتر شد. در همین فصل آخر حضور مربی کروات، پرسپولیس هیچ فاصلهای تا قبول شکست برابر مدعیان نداشت. این تیم در مشهد برابر پدیده به یک پیروزی کاملا ناسزاوارانه دست یافت، در اصفهان و تهران اسیر سپاهان شد و هیچکدام از دو بازی رفت و برگشت برابر تراکتورسازی را نبرد. حالا اما همه از کالدرون تازهوارد انتظار دارند به روند شکستناپذیری برابر مدعیان ادامه بدهد و در این مسیر مثل بازی مشهد حتی مقهور «بدشانسی» هم نشود. این وسط ظاهرا فقط نتیجه است که اهمیت دارد؛ بیاعتنا به اینکه مثلا تراکتورسازی با سه کاپیتان تیم ملی و چهار بازیکن گرانقیمت خارجی و البته قرعهای به مراتب آسانتر، به لطف پیروزیهای ناپلئونی بالانشین شده است. تیم دنیزلی در سه بازی آخرش گلگهر، سایپا و پارس جنوبی جم را یک بر صفر برده، اما ظاهرا همینمقدار هم برای در امان ماندن از انتقادات کافی بوده است.
مساله جلال
خیلی از منابع خبری نزدیک به پرسپولیس و برانکو تایید میکنند که اگر مربی کروات امسال هم در جمع سرخپوشان باقی میماند، بزرگترین تصمیمش قرار دادن نام جلال حسینی در لیست مازاد بود. طبعا هواداران پرسپولیس مایل نیستند این مطلب را بپذیرند، اما منابعی که حتی پیش از پایان فصل گذشته این خبر را داشتند، اصلا پرت و بیراه نیستند. دلایل این تصمیم هم متنوع بوده و کمتر جنبه فنی داشته است. موضوع به طور سربسته این است؛ تصویری که هوادار از بیرون میبیند، با جایگاهی که جلال داخل تیم دارد بسیار متفاوت است و همبازیان حسینی خیلی دل خوشی از او ندارند. کالدرون هم «دیوانه» نیست که بیجهت کاپیتان و رهبر تیمش را نیمکتنشین کند. این وسط عمر حضور برانکو در پرسپولیس به اجرای تصمیمش در مورد جلال قد نداد، اما حالا این کالدرون است که باید هزینه حذف یا کمرنگ کردن کاپیتان را بدهد. اگر برانکو این کار را میکرد، با توجه به نتایج فوقالعادهاش و نیز تجارب مشابه مربوط به حذف امثال مسلمان و رضاییان، قطعا افکار عمومی تعامل بیشتری با او به خرج میداد. چالش با جلال اما برای کالدرون تازهوارد پروژه بسیار سنگینی به شمار میآید و طبیعی است که خیلی از هواداران پشت او باقی نمانند.
بیکاری برانکو
این یکی را اصلا دستکم نگیرید. اگر الان برانکو خوش و خرم در حال کار با الاهلی عربستان یا هر تیم دیگری بود و امکان بازگشت او به پرسپولیس وجود نداشت، شاید بخش بزرگی از این فشارها روی کالدرون به وجود نمیآمد. در آن صورت هواداران پلن دوم برای تیمشان نداشتند و ترجیح میدادند سازگاری بیشتری نسبت به نتایج و عملکرد مربی آرژانتینی به خرج بدهند. الان اما خانهنشینی پروفسور یک وضعیت وسوسهکننده برای خیلی از هواداران به وجود آورده و آنها با خودشان فکر میکنند باید باشگاه را برای اخراج کالدرون و برگرداندن برانکو تحت فشار قرار بدهند. قربانی بزرگ این داستان هم سرمربی فعلی پرسپولیس است؛ مردی که در یک فضای خشمگین غیرمنطقی، مجال ساختن تیمش از او گرفته شده. عوام بدون توجه به هزینههای مالی هنگفت و مسایل حقوقی پیچیده، تصور میکنند همین امشب باید برانکو را جانشین کالدرون کرد؛ آن هم بدون توجه به این دو سوال مهم که آیا برانکو راحت میآید؟ و اگر بیاید، راحت نتایج گذشته را تکرار خواهد کرد؟