باجگیری شیطان از دخترجوان با فیلم سیاه
پرسه مجازی سرنوشت شومی را برای دختر 20 ساله رقم زد
پسرجوانی با فیلم برداری از صحنه سیاه دختر فریب خورده به باجگیری های شیطانی دست زد.
اواخر شهریور امسال دختر 20 ساله که شبنم نام دارد با گوشی موبایلش سرگرم گشت زنی در دنیای مجازی بود که وارد یک کانال تلگرامی شد و چند روزی بدون این که پیامی در گروه ارسال کند پیام های دیگران را مطالعه کرد تا این که تصمیم گرفت در گروه فعالیت کند.
شبنم در ابتدا چند متن عاشقانه به گروه ارسال کرد و یک ساعت از فعالیتش نگذشته بود که یک پیام شخصی از سوی پسر جوانی به دستش رسید.
پیام عاشقانه
پسر جوان با چرب زبانی توانست شبنم را راضی به جواب دادن به پیام هایش کند و دختر جوان که تا آن روز با هیچ پسری در ارتباط نبود با توجه به پیام های عاشقانه پسر جوان خیلی زود دلباخته امین شد.
امین در مدت زمان کوتاه با توجه به پیام های عاشقانه و چرب زبانی هایش خیلی زود توانست اعتماد دختر جوان را جلب کند و در ادامه برای این که بتواند با هم بیشتر در ارتباط باشند شماره تلفن دختر جوان را گرفت و پیام های مجازی به تماس های طولانی بین دختر و پسر جوان تبدیل شد.
امین در تهران زندگی می کرد و وقتی شنید شبنم اهل شهری است که خانواده عمویش در آن جا زندگی می کنند تصمیم گرفت برای دیدن او به سفر برود.
قرار شوم
شبنم ابتدا از ملاقات حضوری با امین ترس داشت اما بعد از یک مدت کوتاه که اسیر حرف های امین شده بود پیشنهاد ملاقات حضوری را پذیرفت.
امین وقتی شنید که شبنم حاضر است او را ملاقات کند با پسر عمویش تماس گرفت و اطلاع داد که به خانه آن ها می رود.
پسر جوان به بهانه دیدن پسر عمویش به سفر رفت و با پسر عموی جوانش هماهنگ کرد که عمو و زن عمویش را به بیرون خانه ببرد تا با دختر جوان قرار ملاقات را هماهنگ کند.
شبنم وقتی شنید قرار است به خانه پسرعموی امین برود ابتدا با این پیشنهاد مخالفت کرد اما امین ادعا کرد که جایی در شهر را بلد نیست که با هم بروند و می ترسد کسی آن ها را ببیند و آبروی هر دو برود.
دختر جوان که خام حرف های امین شده بود پذیرفت تا برای دیدن پسر جوان به خانه عموی امین برود.
ترس همه وجود شبنم را فرا گرفته بود تا این که به پشت در خانه عموی امین رسید، در خانه باز شد و پسر جوان با یک شاخه گل رز به جلوی در رفت و دختر جوان را به خانه دعوت کرد.
دختر جوان وقتی در برابر این صحنه قرار گرفت بیشتر از قبل به امین اعتماد کرد و وارد خانه شد، هنوز دقایقی نگذشته بود که امین تصمیم گرفت خواسته شومش را به اجرا بگذارد که در برابر مقاومت دختر جوان قرار گرفت.
امین در این صحنه با تهدید و زور خواسته شیطانی اش را به اجرا گذاشت و پس از اجرای نقشه اش شبنم را تهدید کرد اگر درباره این اتفاق حرفی بزند آبرویش را خواهد برد.
باجگیری شیطان
شبنم در سکوت کامل به خانه برگشت و چند روزی از پسر جوان خبری نبود و فکر می کرد دیگر خبری از امین نمی شود اما یک پیام به دستش رسید.
دختر جوان وقتی دید پیام از سوی امین است شوکه شد و با ترس پیام را باز کرد و با یک فایل فیلم روبه رو شد، صحنه رابطه شوم پسر جوان با شبنم فیلم برداری شده بود و شبنم وقتی این تصاویر را دید شوکه شد و آرزوی مرگ کرد که امین در پیام بعدی او را تهدید کرد که اگر کاری را که می خواهد انجام ندهد دست به انتشار این فیلم در فضای مجازی می زند.
امین خواست تا برای در امان ماندن آبرویش برای او پول واریز کند که شبنم با هر ترفندی بود توانست پول درخواستی را آماده کند و به حساب امین واریز کند، این اخاذی ها ادامه داشت و شبنم از ترس آبرویش از جیب پدرش پول برمی داشت تا این که یک روز پدر ش متوجه این ماجرا شد.
شکایت
پدر شبنم وقتی دید دخترش پول زیادی از جیب او برداشته است پیگیر ماجرا شد، شبنم ابتدا سکوت کرد اما وقتی دید پدرش دست بردار نیست سکوتش را شکست و پرده از اقدام شیطانی پسر تهرانی برداشت.
همین کافی بود تا پدر دختر جوان به اداره پلیس برود و از پسر جوان که دخترش را در دام شومش گرفتار کرده بود شکایت کند.
ماموران در گام نخست به خانه ای که دختر جوان هدف آزار و اذیت قرار گرفته رفتند و مشخص شد عمو و پسرعموی امین ازماجرای اقدام شوم پسر جوان بی اطلاع بودند به همین خاطر تیمی از ماموران با شگرد ویژه ای پسرفریبکار را از تهران به شهرشان کشیدند و پس از دستور قضایی موفق به دستگیری امین شدند.
امین که باور نداشت از تهران خارج شده است تا دستگیر شود، ابتدا خود را بیگناه دانست اما وقتی در برابر دختر جوان قرار گرفت به ناچار لب به سخن باز کرد و به ماموران گفت: ابتدا بدون هیچ نیت و قصدی با دختر جوان آشنا شدم اما وقتی فهمیدم همشهری خانواده پدری ام است تصمیم گرفتم برای ملاقات به خانه عمویم بروم.
وی افزود: وقتی شبنم وارد خانه شد شیطان در من نفوذ کرد و دست به این کار زدم و بعد از مدتی بی پولی تصمیم گرفتم برای رسیدن به پول از دختر جوان اخاذی کنم و از کاری که کردم پشیمانم.
بنا براین گزارش، تحقیقات از این پسر فریبکار از سوی پلیس ادامه دارد.
تحلیل کارشناس
دختران ساده لوح در دام اخاذان شوم
دکتر قربانعلی ابراهیمی جامعه شناس و استاد دانشگاه
پدیده اخاذی از دختران جوان در فضاهای مجازی پدیده ناپسند اجتماعی است که سال هاست آسیب های بی شمار اجتماعی و اخلاقی را سبب می شود. متاسفانه این پدیده ناپسند در عصر کنونی و در دهه های اخیر جنبه مادی گرفته و برخی افراد برای کسب درآمد به این کار اقدام می کنند.
اغلب دخترانی که به دام مردان و پسران شیاد می افتند به دلیل محرومیت و محدودیت های عاطفی در خانواده است که به سمت این مردان و پسران گرایش پیدا می کنند. این اتفاقات نوعی باج گیری جنسیتی به شمار می رود و پسران شیاد از سادگی دخترانی که کمبود عاطفه دارند سوء استفاده می کنند و با فریب آن ها به خاطر نداشتن آگاهی اخاذی می کنند تا به اهداف شوم خود برسند.
دخترانی که با چنین مصائبی رو به رو هستند در جامعه رو به افزایش است و چون آگاهی ندارند مورد سوء استفاده پسران شیاد قرار می گیرند و بعد از دوستی و ارتباط وقتی متوجه می شوند از آن ها عکس یا فیلم تهیه شده است از ترس آبروی شان اخاذی های مالی این مردان پلید را پاسخ می دهند و چون این مردان پلید شگردشان مادی گرایی است دختران ساده را به دام می اندازند و آن ها برای حفظ آبروی شان باج می دهند.
عده ای از این جوانان به خاطر کسب درآمد این شگردهای ناپسند اجتماعی را انتخاب می کنند و اغلب دخترانی که سطح آگاهی شان ضعیف است و خود را در جامعه و خانواده محدود می بینند و در سطح پایین اجتماعی زندگی می کنند زودتر فریب این قبیل باج گیری های جنسیتی را می خورند.
خانواده وظیفه آگاهی دادن به فرزندان را از سن کم دارد و باید آن ها را از حوادث این چنینی آگاه سازند تا در مقابل خطرات مصون بمانند. نقش آموزش و پرورش در این میان نیز مهم است مشاوران تحصیلی در مدارس وظیفه اصلی شان هدایت جوانان به ویژه دختران است.
متاسفانه چون تابوی جنسیتی در جامعه وجود دارد دختران قربانی هوس های شیادانی می شوند که از ترس آبروی شان مجبور به سکوت هستند. زیرا به لحاظ تعلیم و تربیت ضعف هایی داریم و کسانی که ضعف شخصیتی دارند زودتر فریب می خورند. دخترانی که کمبود عاطفی دارند فریب چرب زبانی پسران را می خورد و با برقراری ارتباط دوستانه به خلوت شیطانی آن ها کشیده می شوند و وقتی خود را در دام آن ها اسیر می بینند چاره ای جز باج دادن ندارند زیرا دختران در جامعه با تابوهایی رو به رو هستند و برای دفاع از خود نیازمند بازنگری قوانین حمایتی هستند.