ناگفته های آقای بازیگر از سریال پرطرفدار این شبهای تلویزیون
امیرحسین صدیق ضمن اشاره به ویژگیهای داستانی و محتوایی سریال «گیلهوا» درباره تجربه ایفای نقش یک کاراکتر ارمنی در این مجموعه و نیز دلایل دوریاش از اجرا در تلویزیون، توضیحاتی ارائه کرد.
امیرحسین صدیق بازیگر تلویزیون که این شبها در نقش یک کاراکتر ارمنی، سریال «گیلهوا» را روی آنتن شبکه یک دارد درباره این نقش بیان کرد:
این نقش و تجربه بازی در آن برایم جذاب بود، معملا در فیلمها و سریالها شخصیتهایی که اقلیت مذهبی هستند، کمتر حضور دارند. امتیاز «گیلهوا» این است که یک هموطن ارمنی، نقشی پررنگ در بطن ماجراها دارد. مضمون قصه، جذابیت دیگر این پیشنهاد برایم بود، درست است که «گیلهوا» در گذشته روایت میشود اما این گذشته خیلی دور نیست، شاید برای همه ما ایرانیها لازم باشد که بدانیم و به یاد بیاوریم که بر تاریخ و سرنوشتمان چه گذشته و دیگران، چه مشکلاتی برای ما به وجود آوردهاند.
وی با اشاره به تم میهنپرستانه سریال گفت: وقتی صحبت از خاک و ناموس میشود ایرانیها در طول تاریخ یک واکنش و رویکرد داشتهاند. در کنار هم، مسلمان، ارمنی، یهودی، ترک، لر، بلوچ برای حفظ این خاک تلاش کرده و شهید شدهاند و مضمون اصلی «گیلهوا» این همدلی و قهرمانی است.
ماجرای یاد گرفتن زبان ارمنی
صدیق درباره اینکه چطور زبان ارمنی را یاد گرفته است، توضیح داد: ما همیشه در همسایگی دوستان ارمنی بودهایم در محله مجیدیه زندگی میکردیم و با پسرهای این خانوادهها همبازی و دوست بودیم. بنابراین از کودکی با این لهجه و شیوه گویش آشنا بودم. برای پروژه «گیلهوا» مشاور لهجه و زبان داشتیم، آقای عاشوری حساسیت زیادی داشت که گویش درستی داشته باشم، امیدوارم که حاصل کار رضایت بخش بوده باشد.
این بازیگر درباره میرزا کوچک خان و قحطی که محورهایی از سریال را به خود اختصاص دادهاند بیان کرد: قبلا درباره قیام میرزا کوچک خان مطالعاتی داشتم، اما درباره قحطی تهران و پیامدهایش، پس از آشنایی با آقای عاشوری مطالعه کردم. خواندن این منابع برایم، از این منظر تکاندهنده بود که در فاصله تاریخی صد سال قبل، چه اتفاقهای تلخی برای ایرانیان رخ داده، قحطی دامن سرزمینمان را گرفته، عدهای به مردهخواری روی آورده بودند. «گیلهوا» این بخش تلخ از تاریخ را که اغلبمان فراموش کرده یا نسبت به آن کم اطلاع هستیم دوباره به خاطرمان میآورد.
وی در ادامه درباره همکاری با کارگردان جوان «گیلهوا» یادآور شد: اردلان عاشوری جوان باسواد و مطلعی بود، دستی بر نوشتن داشت و دغدغهاش برای ساخت این سریال، فرهنگی بود. اعضای گروه و اغلب بازیگران را میشناختم، سوابقشان مشخص و بیشتر دوستان حرفهای بودند. همیشه به جوانها اعتماد میکنم، به این دلیل بزرگ که خانم برومند به من اعتماد کرد زمانی که بسیار جوان بودم. اگر حسن نیت او نبود، کار برای من جوان سخت میشد. با جوانها کار میکنم اگر نتیجه مطلوب نشد، باب همکاری بسته میشود اما اگر حاصل کار امیدوارکننده باشد، خوشحالم که این فضا به وجود آمده و به آنها فرصت دادهام.
«گیلهوا» شعارزده نیست
بازیگر «مرضیه» درباره ویژگیهای «گیلهوا» برای مخاطب تصریح کرد: فکر میکنم تماشای سریال «گیلهوا» برای همه هموطنان جذاب است. این سریال موضوع بسیار مهم و داستان جذابی دارد، بدون شعارزدگی از صلح و میهن پرستی صحبت میکند. برای همه ما لازم است بدانیم همدلی و وحدت ما ایرانیان، چه تاثیری در سرنوشتمان دارد و چه خطاهایی میتواند سرزمینمان را دچار مشکل و بحران کند. تاریخی که در «گیلهوا» از آن صحبت میکنیم، دور نیست. از صد سال قبل حرف میزنیم، و نباید اجازه بدهیم تاریخ با اشتباه ما تکرار شود.
صدیق درباره کار در فضای روستایی نیز توضیح داد: در سالهای اخیر بیشتر در شهرستان کار کردهام و از این موضوع استقبال میکنم. پارسال به خاطر همکاری با دو مستند نیمی از ایران را زمینی سفر کردم و لذت بردم. کار در گیلان با همه زیباییهایش لذت بخش است و شما فرصت آشنایی با مناطقی را دارید که کمتر دیده شده است بنابراین حضور در «گیلهوا» برایم سخت نبود.
وی درباره شرایط پخش سریال «گیلهوا» گفت: این سریال مدتها آماده پخش بود و من کم کم نگران شده بودم که چرا پخش نمیشود. امیدوارم در پخش به خوبی دیده شود چون همه گروه برای ساخت این پروژه با عشق کار کردند و دوست دارند مردم به تماشای این سریال بنشینند و لذت ببرند.
بعید است در شرایط فعلی اجرا کنم
صدیق که تجربه اجرای «کتاب باز» را هم در کارنامه خود دارد درباره اجرای دوباه در تلویزیون گفت: در شرایط فعلی تلویزیون بعید میدانم دوباره اجرای برنامهای را بپذیرم، پیشنهادهایی داشتهام اما ترجیح دادم نپذیرم و فکر میکنم روزگار خوبی برای این کار نیست. آن مقطع برای من این کار جذاب بود، اما بعد از «کتاب باز» دوست ندارم به هر شکل و قیمت، برنامهای اجرا کنم.
وی درباره کم کاری خود در پروژههای تلویزیونی یادآور شد: برایم سخت است وارد گروههایی شوم که از کارگردان تا تهیهکننده و عوامل اصلی و دیگر اعضای گروه اهل کار سینما و تلویزیون نیستند، علاقهای به یاد گرفتن این امور هم ندارند. من با نسلی کارم را شروع کردم که نگاه و دغدغهشان به کار فرهنگی چیز دیگری بود، متاسفانه در این سالها افرادی وارد حوزه ساخت فیلم و سریال شدهاند که نه بازیگری را میشناسند و نه اطلاعی از هنر سینما و تصویر دارند. کار کردن با این افراد برایم دشوار است. البته گاهی هم در این شرایط گیر میافتم و خودم را شماتت میکنم. اما تلاش میکنم وارد این فضاها نشوم. همین که به روستا رفته و دور از هیاهوی زندگی در شهر بزرگ هستم، به این دلیل است که مجبور نشوم برای مخارج زندگی، تن به پذیرفتن هر پیشنهادی بدهم.