//
کد خبر: 228258

تورم بنزینی؛ واقعیاتی که آشکار می‌شود

نویسنده: سيدعلي دوستي‌موسوي روزنامه‌نگار

تجربه ایران و جهان و واقعیات علم اقتصاد ثابت کرده که اثرپذیری قیمت‌ها از کالاهای پایه و فراگیری چون بنزین و به طور عام، سوخت، با بیانیه حرف و دستور و حتی بازرسی و تهدید و بگیر و ببند قابل خنثی شدن نیست.

باگذشت دو هفته از افزایش قیمت و سهمیه‌بندی بنزین و با وجود تلاش‌ها و انکارهای دولت، تورم بنزینی به آرامی در حال ظاهر شدن است.

این تورم به دوگونه حضور خود را علنی کرده است. اول با رشد قیمت برخی کالاها که مستقیماً به مقوله حمل و نقل بستگی دارند، مانند میوه، لبنیات، گوشت، مرغ، کرایه تاکسی و امثالهم.

در واقع هر کالایی که با خودروهای بنزینی نظیر وانت‌بار یا کامیونت‌ها در درون تهران و کلانشهرها حمل و جابه‌جا می‌شوند، از رشد قیمت بنزین تأثیر می‌پذیرند و این تأثیرپذیری بلافاصله و در همان لحظه ورود جنس به مغازه روی قیمت نهایی مصرف کننده اعمال می‌شود.

این تأثیر به گونه‌ای است که جای هیچ تردیدی بر جای نمی‌گذارد و اختصاص سهمیه بنزین یا افزایش آن هم تأثیری بر خنثی‌سازی این اثر قیمتی نخواهد داشت؛ چرا که خیلی ساده، راهی برای نظارت به رفتار رانندگان بخش حمل و نقل‌بار و مسافر درون شهری وجود ندارد.

اما راه دوم علنی شدن اثرات تورم بنزینی، تغییر جهت کلام مسئولین در قوای مختلف است.

مسئولینی که در هفته گذشته و در اوج داغ بودن مسأله بنزین و حواشی آن با قاطعیت اعلام می‌کردند قیمت هیچ کالایی با تأکید بر واژه «هیچ» تحت تأثیر رشد قیمت بنزین افزایش نخواهد یافت و از تدابیر مختلف و ریزبینانه و تلاش شبانه‌روزی و جلسات فشرده کاری سخن گفته و مصاحبه می‌کردند، اکنون خیلی آرام در حال تغییر نظر خود هستند.

به عنوان مثال وزیر صنعت یکی از همین مسئولان بود که بارها اعلام کرد رشد قیمت بنزین هیچ اثری بر قیمت‌ها ندارد و بارها در جلسات ستاد تنظیم بازار براین نکته اصرار ورزید.

اما جناب آقای رحمانی ابتدا در جلسه چند روز پیش مجلس درباره بررسی قیمت‌ها به تأثیر رشد قیمت بنزین بر بیشتر کالاهای پرمصرف اعتراف کرد و در گام دوم، در حاشیه همایش نقش فعالان اقتصادی در تحقق گام دوم انقلاب، از تاثیر رشد قیمت بنزین بر 50قلم از 100قلم کالای پرمصرف خبر داد و گفت که باید تأثیر واقعی سهمیه‌بندی بنزین بر قیمت برخی اقلام را پذیرفت!

این تغییر ادبیات در سخنان اخیر علی لاریجانی رئیس مجلس هم هویدا بود که اظهار داشت که رشد قیمت‌ها تحت تأثیر بنزین باید معقولانه باشد! بدین ترتیب کم‌کم دارد روشن می‌شود که اثرات تورم بنزینی بر قیمت کالاها مانند خورشیدی که از پشت ابر بیرون می‌آید، در حال آشکار شدن است و طیف آن هم برخلاف گفته آقایان نه تنها وسیع است، بلکه بر خلاف نظر رئیس کل بانک مرکزی و رئیس سازمان برنامه و بودجه، رشد آن بر تورم بسیار بیشتر از سالانه 4درصد اعلامی است.

از سوی دیگر اکنون مشخص می‌شود که برنامه‌ریزی‌ها حتی برای کاهش اثرات تورم بنزینی هم ناقص و شتابزده و بدون بررسی و ارزیابی لازم بوده است. مثال بارز در این خصوص، ارزیابی نادرست از سهمیه بنزین وانت‌بارها، تاکسی‌ها و پیک‌های موتوری بود که بعداً قرار شد سهمیه آنان افزایش یابد.

تأسف‌بارتر از همه موارد یادشده، اکنون این نکته آشکار شده است که همصدایی تمام مسئولین در تمام قوا و ایضاً اصناف و بخش خصوصی در بی‌اثر بودن رشد قیمت بنزین بر بهای کالاها و خدمات، یک «تاکتیک مصلحتی» و «حرف درمانی» برای کاهش نگرانی مردم بوده و چندان پشتوانه واقعی و حقیقتی نداشته است و اکنون خیلی زود نادرستی و ناراستی آن همه حرف و مصاحبه و بیانیه در حال آشکار شدن است.

تجربه ایران و جهان و واقعیات علم اقتصاد ثابت کرده که اثرپذیری قیمت‌ها از کالاهای پایه و فراگیری چون بنزین و به طور عام، سوخت، با بیانیه حرف و دستور و حتی بازرسی و تهدید و بگیر و ببند قابل خنثی شدن نیست.

اقتصاد و شاخص اصلی آن، قیمت، از محاسبات ریاضی واقعی بر پایه هزینه تمام شده و ترازوی عرضه و تقاضا ناشی می‌شود و حرف‌ها و وعده‌های زیبای سیاسیون بر آن بی‌تأثیر است.

لذا باید از مسئولین محترم در قوای سه‌گانه و بخصوص اعضای ستاد تنظیم بازار خواست به جای حرف‌های فضایی، کلی‌گویی‌ها، شعارها، تهدیدها و مصاحبه‌های متعدد اطمینان بخش، سعی در یافتن راه‌حل‌های خلاقانه و واقعی برای نظارت مؤثر بر بازار کرده و آن جایی که واقعاً کنترل رشد قیمت‌ها ممکن نیست، صادقانه از مردم کمک بخواهند.

مثلاً شهرداری تهران می‌تواند قیمت کرایه تاکسی در مسیرهای مختلف را محاسبه و اعلام کند و از مردم بخواهد بیشتر از این ارقام به راننده نپردازند یا از خودروهایی که این نرخ‌ها را رعایت نمی‌کنند، استفاده نکنند و سوار آن نشوند.

نظیر این راه‌حل‌ها فراوان است، اما دستیابی به آن مستلزم استفاده از عقل جمعی و دریافت پیشنهاد از مردم و نه تصمیم‌گیری چندنفر در اتاقی دربسته و ایضاً جلب اعتماد مردم برای همکاری در اجرا صداقت است؛ چیزی که متأسفانه در ماجرای رشد قیمت بنزین کمتر شاهد آن بوده‌ایم.