روایت «امید» از مهمانان ابدی یک آسایشگاه در مستند «پروژه ازدواج»
کارگردان مستند «پروژه ازدواج» معتقد است دلیل عدم برقراری ارتباط بخشی از مخاطبان با سینمای مستند استفاده ناصحیح از عنصر «داستانگویی در مستند» است.
حسام اسلامی مستندساز نامآشنای کشورمان با اثر جدیدی به سیزدهمین جشنواره سینما حقیقت آمده است؛ او که سابقه ساخت مستندهای زیادی را دارد پیش از این نیز با فیلم «متهمین دایره بیستم» در همین جشنواره حضور داشت که توانست جوایز زیادی را به خود اختصاص دهد؛ فیلم جدید این کارگردان «پروژه ازدواج» است؛ مستندی که در فضای یک آسایشگاه بیماران دنبال میشود و به دنبال کشف حقیقتی جدید است. این اثر در روز دوم جشنواره رونمایی شد و به همین دلیل گفتوگویی با کارگردان آن داریم:
حسام اسلامی، کارگردان مستند «پروژه ازدواج» درباره فیلم خود که در یک محیط آسایشگاهی تولیدشده است صحبت کرد و گفت: فیلمهای مستند زیادی وجود دارد که در محیطهای بسته و به ویژه آسایشگاهها ساخته شده باشد و شاید بتوان گفت که یک زیرمجموعه از فیلمهای مستند همین آثار هستند؛ باید اشاره کنم با موسسه «سرای احسان» که این فیلم در آنجا ساخته شده است سالها است آشنا هستم و برای تلویزیون چندین اثر مستند از همین مکان ساخته بودم؛ با این حال همیشه این دغدغه را داشتم که مستندی با نگاه جدید از اینجا بسازم و در فضایی نو آن را ترسیم کنم که متفاوت با نمونههای قبلی داخلی و خارجی باشد؛ دوست داشتم که در چنین فضایی یک قصه را دنبال کنم؛ قصهای که در کنار نمایش زندگی روزمره و کسالتبار آدمهای آنجا بتواند مخاطب فراگیری را درگیر کند و حتی کسانی که خیلی علاقهمند به این موضوع نیز نیستند را با خود همراه کند.
وی ادامه داد: دقت کنید اکثر افرادی که در آنجا هستند تا آخر عمرشان باید در همان مکان بمانند اگرچه بسیاریشان جوان هستند؛ البته آنان از نظر عقلی و جسمی به افراد سالم بسیار نزدیک هستند و تنها بهخاطر یک اختلال کوچک، زندگیشان به این آسایشگاه کشیده شده است؛ باتوجه به اطلاعات قبلی که از این مرکز داشتم میدانستم که رابطه عشقی و احساسی بین آقایان و خانمهای اینجا به وجود آمده است؛ برهمین اساس بسیار دوست داشتم یک فیلم عاشقانه بسازم و این موضوع را با خانم عطارزاده که کارگردان دیگر این اثر است در میان گذاشتم.
او اضافه کرد: خاطرم هست دو سال و نیم پیش که میخواستم فیلم خود را آغاز کنم این سوژه را با مدیر مرکز، دکتر رمضاننژاد مطرح کردم؛ او به من گفت که از قضا قصد داریم با امکانسنجی علمی به این پرسش پاسخ بدهیم که «آیا افراد حاضر در این مکان میتوانند باهمدیگر ازدواج کنند یا خیر؟» همین مساله باعث شد که اهداف مشترکی پیدا کنیم؛ ما به دنبال ساخت فیلم عاشقانه بودیم و دکترهای آنجا به دنبال امکانسنجی علمی برای ازدواج بین آقایان و خانمهای آن بودند و ماحصل آن یک فیلم عاشقانه علمی شد؛ داستان فیلم با یک تعلیق آغاز میشد و حتی خود ما هم تا روزهای آخر نمیدانستیم که آیا ازدواج رخ میدهد یا خیر.
این کارگردان و مستندساز در مورد نقش پژوهش در این فیلم مستند گفت: دقت کنید که با مساله بسیار مهمی روبهرو هستیم چرا که با اطلاعات پزشکی مواجهیم؛ باید بگویم من و خانم عطارزاده قبلا در مجموعه مفصل دیگری درباره بیماران اعصاب و روان کار کرده بودیم؛ مستندی که بسیار علمی بود و براساس پژوهشهای روانشناسان پیش میرفت. همین مستند به ما کمک کرد که به لحاظ علمی با چنین موضوعی درگیر شویم و مسائل اخلاقی، علمی، روانشناسی و پزشکی این ماجرا برایمان ناآشنا نباشد.
کارگردان مستند «متهمین دایره بیستم» که پیش از این نیز جوایزی را در جشنواره سینما حقیقت کسب کرده است در مورد فضای امید یا ناامیدی در مستند پروژه ازدواج گفت: فکر میکنم مخاطب باید بگوید که با دیدن این فیلم ناامید میشود یا امیدوار اما چیزی که میتوانم اشاره کنم قصد خود من است؛ دوست داشتم که این فیلم فضای امیدواری داشته باشد؛ به عبارت دیگر فارغ از اینکه چه داستانی را انتخاب کنم و چه اتفاقی بیفتد، احساس میکردم که وظیفه من به عنوان فیلمساز این است که ناامیدی ایجاد نکنم هرچه قدر که آن قصه و آن واقعیتی که رخ میدهد تلخ باشد؛ البته باید بگویم که در پروسه تولید فیلم هم خودمان مکررا ناامید میشدیم و دوباره امید به ما برمیگشت؛ همیشه این سوال در ذهنمان بود که بالاخره چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ با این حال اتفاقی که در پایان فیلم رخ داد روزنه امید را برای خود من باز کرد.
حسام اسلامی به نقش داستانگویی در فیلم مستند برای جذب بیشتر مخاطب اشاره کرد و گفت: در طول چند دهه سینمای مستند ما یک جریان قوی و پررنگ وجود داشته و آن هم فرار از قصهگویی در مستند بوده است؛ این مساله چند سالی است که در حال تغییر است و مستندسازها در حال تعریف کردن قصه هستند و معتقدم این مساله هیچ تضادی با مستند بودن آن فیلم ندارد؛ متاسفانه اشتباهی در ترجمه ابتدایی کلمه «مستند» و «داستانی» رخ داده است که هنوز هم در باور بسیاری از مستندسازان و مدیران رسانهای جاافتاده است؛ در همه دنیا وقتی میخواهند سینما را تقسیمبندی کنند از عبارت Fiction film و Documentary film استفاده میکنند؛ در موردDocument خیلی ایرادی وجود ندارد و ما هم لفظ مستند را بهکار میبریم اما در مورد عبارت دیگر آن را داستانی ترجمه کردهایم در حالی که معنای واقعی آن تخیلی و ساختگی است؛ پس هر واقعیتی هم میتواند یک داستان داشته باشد و میتواند از تمام ابزارهای قصهگویی استفاده کند.
وی ادامه داد: مستند قصهگو یک اتفاق رایج در همه دنیا است و همه ما شیفته داستانشنیدن هستیم و چرا نباید از آن استفاده شود؟ جریان اصلی مستندسازی ما در سالهای قبل با مخاطب ارتباط برقرار نمیکرد چرا که بسیار پیچیدهگو بود و اگر متنی داشت بسیار غامض یا شاعرانه بود؛ این مساله باعث میشد که مخاطب نسبت به مستند زده شود و علاقهای به آن نداشته باشد؛ این موضوع در حالی است که در تمام دنیا سینمای مستند جذاب است و مردم برای دیدنش پول میدهند؛ معتقدم به دلیل همان تعبیر اشتباه آمدهایم و سینمای مستند و داستانی را جدا کرده و میگوییم که فیلم مستند نباید داستان داشته باشد در حالی که با ترجمه لغات متناظرش همخوانی ندارد.