ظریف: کشورهای حوزه خلیج فارس از ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ به اندازه یک چهارم کل فروش اسلحه در جهان سلاح وارد کردند
وزیر امور خارجه ایران در «فروم دوحه» گفت: کشورهای حوزه خلیج فارس طی سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ به اندازه تقریبا یک چهارم کل فروش اسلحه در جهان سلاح وارد کردند و آمریکا، فروشنده این سلاح ها بوده است.
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران امروز (یکشنبه) در نشست «فروم دوحه» طی سخنانی ضمن ابراز خرسندی از حضور در این نشست و قدردانی از مهمان نوازی قطر برای تدارک این نشست گفت: در شرایطی که ما اینجا در قلب غرب آسیا از آرامش و امنیت برخورداریم، منطقه ما از آشفتگی شدیدی رنج می برد.
وی افزود: اعتقاد دارم ریشه اصلی بحران های چندگانه و مزمنی که ما با آنها روبرو هستیم در نوعی اختلال شناختی نهفته است: اختلالی که نه تنها کشورهای منطقه بلکه قدرت های جهانی را نیز مبتلا کرده است و به همین دلیل است که من فکر میکنم مجامعی همچون این نشست گرانمایه فرصتی بی همتا برای کشف فرضیات و واسازی انگاشته های ما فراهم می آورند و ما در قالب آن می توانیم راهی برای خروج از مخمصه کنونی منطقه ای پیدا کنیم.
وزیر خارجه ایران خاطرنشان کرد: اولین و مزمن ترین اختلال شناختی همان اتخاذ دیدگاه حاصل جمع صفر در قبال تحولات جهانی است. کم نیستند افرادی که همچنان بر این باورند که حتی در دنیای به هم تنیده ما - که همه چیز از تجارت و محیط زیست تا اطلاعات و حتی عواطف و احساسات ما جهانی شده اند- می توان با هزینه دیگران منفعت کسب کرد. این افراد می توانند امنیت را از طریق سلب امنیت همسایگان خود کسب کنند. این طریق هیچگاه به مقصد نرسیده است و هرگز هم نخواهد رسید.
ظریف گفت: امنیت - درست مانند تغییرات اقلیمی - مرز نمی شناسد.
رئیس دستگاه دیپلماسی اضافه کرد: نابرابری در قدرت، وسعت جغرافیایی، منابع طبیعی و انسانی و امثال آن در میان کشورهای منطقه ما به عواقب فاجعه باری انجامیده است. برخی از کنشگران جهانی به این نابرابری ها و رقابت های بی پایان در منطقه به عنوان یک فرصت و در واقع به عنوان بستری مناسب برای گسترش حضور نظامی خود و نیز فروش بیشتر سلاح به تقریبا تمامی طرفین در منطقه نگاه می کنند. اما این حضور بیگانه منجر به بهبود امنیت کنشگران خارجی و منطقه ای نشده و فی الواقع تنها به فجایعی همچون انهدام هواپیمای غیرنظامی ایران توسط ناو وینسنس در سال ۱۳۶۷ (۱۹۸۸) و ظهور افراط گرایی در نتیجه حضور آمریکا در عراق و افغانستان انجامیده است، عاقبتی که ما در اوایل سال ۲۰۰۱ آن را پیش بینی کرده بودیم.
وی افزود: در ارتباط با تجارت اسلحه، کشورهای حوزه خلیج فارس طی سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ به اندازه تقریبا یک چهارم کل فروش اسلحه در جهان سلاح وارد کردند که این میزان تقریبا دو برابر میانگین فروش اسلحه در مقایسه با پنج سال پیش از آن است. ایالات متحده، بدون تعجب، فروشنده تمامی این سلاح های کشنده بوده است. اما سوال اصلی این است: آیا این فروش هنگفت اسلحه به این منطقه عوایدی حتی نزدیک به هفت تریلیون دلاری که رییس جمهور ترامپ خودش پذیرفته که از سال 2001 در منطقه ما به هدر داده شده، به ارمغان آورده است؟ منصفانه بگویم که این فقط قدرت های جهانی نیستند که به طور انحصاری از این اختلال شناختی رنج می برند. متاسفانه همه رنج می برند.
ظریف گفت: برخی از بازیگران منطقه ای نابرابری ها را به عنوان فرصتی برای استیلای منطقه ای تلقی می کنند. حمله صدام حسین به ایران و کویت و محاصره قطر توسط سعودی ها و جنگ در یمن تنها نمونه هایی از این خطاهای فاجعه بار در استفاده از فرصت های سوءتعبیر شده برای استیلای منطقه ای است. و اکثرا در این منطقه، با بهره گیری از انباشت ثروت دلارهای نفتی، معتقدند که همه چیز خریدنی است.
ظریف با بیان اینکه یقینا اسلحه - از جمله پیچیده ترین سلاح ها - را می توان در مقادیر زیاد خریداری کرد، یادآور شد: مع الاسف حتی بعضی از سیاست های خارجی را نیز می توان به بالاترین پیشنهاد دهنده فروخت. اما به راستی آیا امنیت قابل خرید است؟ آیا ثبات منطقه ای را می توان ابتیاع (خریداری) کرد؟
وزیر خارجه ایران ادامه داد: هیچ یک از ما - و نه تنها جامعه جهانی در کل- از این پارادایم حاکم بهره نبرده است. ما در ایران- بسیار همانند دوستانمان در قطر- اعتقاد داریم که نیازمند یک تغییر اساسی در پارادایم حاکم بر منطقه مان از طریق اصلاح شناخت ها و توجه به لزوم ایجاد یک ترتیبات همکاری و امنیت منطقه ای تحت لوای سازمان ملل هستیم. این البته نکته جدیدی نیست زیرا ما این ترتیبات را از سال 1985 پیشنهاد داده بودیم. پیشنهاد آخر ایران که امسال توسط رییس جمهور روحانی تحت عنوان "پویش صلح هرمز"- یا اختصارا "HOPE" - ارائه شد در راستای تعهد درازمدت ما در ایجاد یک چهارچوب منطقه ای جامع و مانع برای تعامل سازنده است.
وی گفت: این پویش بر پایه تعریف مسئولیت و تشریک مساعی برای هر کدام از کشورهای منطقه به منظور برقراری صلح، ثبات و بهروزی برای ملت های منطقه و بهره برداری از آن است و با این فرض طراحی شده که منطقه و کل دنیا در بهره مندی از آزادی کشتیرانی و عبور و مرور دریایی و امنیت انرژی برای همه نفع مشترک و حیاتی دارد.
رئیس دستگاه دیپلماسی ادامه داد: ما با ارائه این پویش به دنبال تحقق آرزوی دیرینه در ارتقای همبستگی، تفاهم مشترک و روابط و همکاری صلح آمیز و دوستانه میان کشورهای منطقه هستیم تا از تمامیت ارضی، استقلال سیاسی و مرزهای بین المللی تمامی کشورهای منطقه اطمینان حاصل کنیم؛ تا در ریشه کنی تروریسم، افراط گرایی و تنش های قومی همکاری کنیم؛ تا تمامی اختلافات و کشمکش های منطقه ای را از طریق صلح آمیز و ارتقای ارتباطات و هشدار زودهنگام حل و فصل کنیم.
وی افزود: برای دستیابی به این اهداف ما پیشنهاد می کنیم به تمامی اصول مشترک همچون گفت و گو و احترام متقابل بر پایه مساوات و برابری، احترام به حاکمیت یکدیگر، عدم تهدید یا استفاده از زور و نیز عدم تخاصم و عدم دخالت در امور داخلی یا خارجی یکدیگر پایبند باشیم.
ظریف خاطرنشان کرد: ما در ایران بر این باوریم که یک دیدگاه منطقه ای جدید می بایست نتیجه مشورت های جمعی ما باشد. رییس جمهور روحانی در این زمینه افکار اولیه ما را با تمامی رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس به اشتراک گذاشته و از آنها دعوت کرده است با ارائه نظرات و پیشنهادات خود به غنای این ابتکار کمک کرده و در اجرای آن شرکت کنند. ما می بایست از نشست هایی همچون مجمع دوحه برای تبادل نظر جمعی در خصوص این اصول و تدوین یک نقشه راه استفاده کنیم.
وی اشافه کرد: ما می توانیم طیفی گسترده از حوزه های همکاری از امنیت انرژی تا کنترل تسلیحات، سیستم های هشدار زودهنگام و ایجاد یک منطقه عاری از سلاح های کشتارجمعی ترسیم کنیم. ما می توانیم اقدامات اعتمادسازی در حوزه های گوناگون از مدیریت آب تا ایمنی هسته ای یا حتی تماس ها و دیدار های نظامی پیشنهاد کنیم و بر سر اجرای آن به توافق برسیم. ما می توانیم این فرایند را با انعقاد یک پیمان جامع عدم تخاصم و عدم مداخله میان کشورهای حوزه هرمز شروع کنیم و تلاش هایمان در این راستا را به نتیجه برسانیم. ما قادریم ستاد هایی مشترک به منظور اجرای اقدامات عملی در جهت گسترش همکاری ایجاد کنیم. ما می بایست بخش های خصوصی و دانشگاهی مان را در طراحی و اجرای این ایده ها شرکت دهیم.
وی بیان کرد: درحالیکه بسیاری می توانند استدلال کنند که تغییر پارادایم بر پایه همکاری و اعتماد سازی شاید چندان واقع بینانه نباشد، اما آنها قادر نیستند ویژگی های پارادایم سیاست واقع گرایانه که طی چهار دهه گذشته بارها امتحان و به شکست انجامیده است را چندان تشریح کنند.
ظریف افزود: البته یک نکته قابل توجه نیز وجود دارد. همانند توافق هسته ای برجام، هیچ ایده خوبی را نمی توان توسط تنها یک طرف پیگیری کرد و هیچ توافقنامه ای را نمی توان به تنهایی توسط یکی از طرفین اجرا کرد. رفتار کوته بینانه مسری است. همه می توانستند از تغییر پارادایمی که برجام وعده داده بود - به عنوان یک پایه و نه سقف - بهره بگیرند؛ اما نمی توان تنها از یکی از طرفین انتظار همکاری داشت درحالیکه دیگران مسیری در جهت مخالف را می پیمایند.
ظریف در پایان خاطرنشان کرد: ما فرصتی در مقابل خود داریم تا سرانجام و به طور قاطع مسیرمان را تغییر دهیم و این تغییر مسیر در راستای بهبود زندگی و برای نسل آینده ما باشد.ما باید این فرصت را غنیمت شمرده و با تمام توان در مسیر اجرای آن گام برداریم.