برای یاغی پرسپولیس/ عجب اسم بیربطی داشتی!
بازی امید عالیشاه را نمیشود دوست نداشت. خیلی از پرسپولیسیها شیفته دیدن او در زمین هستند؛ یکیشان علی پروین است. یعنی اگر آرین روبن را هم به ورزشگاه شهید کاظمی بیاورید، سلطان سرش را میچرخاند سمت جایی که عالیشاه ایستاده. هیچکدام از اینها اما برای عاقبتبخیری کافی نیست؛ نه برای امید و نه برای هیچ فوتبالیست دیگری. استعداد و توانایی فقط یک بال پرواز برای ستارههاست؛ بال دوم را اخلاق و رفتار حرفهای میسازد. محال است در تمام دنیا پرندهای وجود داشته باشد که فقط با یک بال پرواز کند. این همان نقطهای است که خیلی از فوتبالیستهای ایرانی در آن میلنگند؛ خیلی از استعدادهای سوخته که حالا شاید اسم عالیشاه را هم بشود به آنها اضافه کرد.
عید همین امسال پرسپولیس داربی را برد و بعد هم یک پیروزی شیرین جلوی پیکان دشت کرد. هواداران در اوج آسمان بودند که مصاحبه امید عالیشاه آمد: «نیمکتنشینی من دلایل فنی ندارد. به زودی همه چیز را افشا میکنم.» فصل تمام شد. شب قهرمانی، باز لباس و رفتار متفاوت امید توی ذوق زد. برانکو رفت، اما خبری از افشاگری موعود نشد. همه با خودشان گفتند حضور مربی جدید برای هر کسی بد باشد، به نفع عالیشاه تمام میشود، اما نشد. گابریل کالدرون در این پنج ماه پرفشار، پنجاه بحران را پشت سر گذاشت. کار او از نیمکتنشین کردن جلال حسینی، به بوسیدن دختر کاپیتان در جشن تولد شش سالگیاش رسید، اما مساله عالیشاه برای مرد آرژانتینی حل نشد که نشد. وقتی فهرست هجده نفره قرمزها برای بازی با پارس جنوبی اعلام شد و باز اسم امید در آن نبود، دیگر همه فهمیدند که شایعه مازاد شدن کاپیتان سوم در زمستان درست است؛ کسی که قدر تواناییهایش را نمیداند و طبق معمول باز زمانی سرش به سنگ خواهد خورد که خیلی دیر است.
دنیای برانکو و کالدرون هزار فرسنگ با هم فاصله دارد، اما آقای شماره دو میتواند مفتخر باشد که نخواستن او به وجه مشترک این دو مربی موفق از دو جهان کاملا متفاوت تبدیل شد. با این خلقوخو، آُسمان همه جا احتمالا برای عالیشاه به همین رنگ است. میگویند سپاهان مشتری اوست. اتفاقا بد هم نیست. یک نفر قبل از عالیشاه با همین شرایط به اصفهان کوچ کرده. اسمش محسن مسلمان است. اگر امید مسافر دیار زایندهرود شد، بد نیست با خودش ذرهبین ببرد و بهترین پاسور دو فصل قبل فوتبال ایران را آنجا پیدا کند! راست گفتهاند که آدم، هیچ دوست و دشمنی بزرگتر از خودش ندارد.