دختر مرد بازاری دردسر ساز شد

چندی قبل ساکنان محله ای قدیمی در تماس با پلیس Police از قتل Murder پیرمرد بازاری خوشرویی در مقابل خانه اش خبر دادند. بررسی ها نشان می داد عامل یا عاملان جنایت، پیرمرد را با ضربات چاقو به قتل رسانده اند. تحقیقات میدانی آغاز شد و با اینکه همه کسبه بازار Store و همسایگان مقتول معتقد بودند پیرمرد خوشرفتار بود و دشمنی نداشت اما یکی از همکاران او از خواستگاری گفت که بارها مزاحم مقتول شده بود.

با این سرنخ کارآگاهان دختر مقتول را احضار کردند. سیما که هنوز غم از دست رفتن پدر را باور نداشت و مدام گریه می کرد، وقتی اسم حمید را به عنوان مظنون قتل پدرش شنید، ناباورانه گفت: «حمید پسر خوبی است. با او چند وقت پیش در محله مان آشنا شدم. چند باری به خواستگاری ام آمده اما هر بار پدرم او را به بهانه ای رد کرده بود... اما او هرگز نمی تواند پدرم را...»

با اظهارات این دختر، پلیس حمید را برای بازجویی احضار کرد. پسر جوان که به گفته اهالی محل تندخو و مشکوک بود، وقتی پا به کلانتری گذاشت، سعی داشت با نمایشی هنرمندانه خود را خونسرد و بیگناه جلوه دهد. او ابتدا همه چیز را انکار کرد اما در بازجویی های تخصصی لب به اعتراف گشود و گفت: «من و سیما از مدتی قبل با هم آشنا شده و قصد ازدواج داشتیم اما پدرش حاضر نبود او را به من بدهد. هر بار بهانه ای می آورد و ردم می کرد. حسابی از او کفری بودم. به همین دلیل از دو تا از دوستانم خواستم سراغش بروند و از او زهرچشم بگیرند. اما آنها وقتی پیرمرد را دیدند هول کردند و با چاقو چند ضربه کاری به او زدند و فرار Escape کردیم. وقتی فهمیدیم پیرمرد مرده، دوستانم از من چند میلیونی پول گرفتند و از شهر خارج شدند. قرار بود من برای شان پول بفرستم. باور کنید ما فقط می خواستیم او را بترسانیم، قصد کشتنش را نداشتیم.»

با این اعترافات ماموران پلیس مخفیگاه دو متهم دیگر را نیز شناسایی و هر دو را در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کردند