سایه سنگین سیاست بر سر گردشگری ایران
توسعه گردشگری، حاصل امنیت، امکانات و تبلیغات است. در این میان، تحولات ناخوشایند سیاسی، دسترنج سالهای سال زمینهسازی فعالان حوزه گردشگری کشور برای دستیابی به توسعه را بلاتکلیف به حال خود رها خواهد کرد.
یازدهمین دوره ریاست جمهوری و فضای دیپلماسی پس از آن، گردشگری کشور را وارد دوران جدیدی کرد؛ دورانی نهچندان طلایی، اما برگرفته از اوضاع به سامان سیاسی آن روز در عرصه بینالملل، بارقههای امید به توسعه را در تصمیمگیری برنامهریزان این حوزه ایجاد کرد. گردشگری ایران با اتکا به دیدگاه مبتنی بر اعتدال و با شعار تدبیر و امید از رخوت سالهای گذشته بیرون آمد و با استقبال سلایق مختلف گردشگران در سراسر دنیا مواجه شد. گردشگرانی که حالا دیگر فراتر از طیف سالخوردگان و بازنشستگان، ایران را با طبیعت بکر و اقلیم چهار فصل، مقصد مناسبی برای ماجراجویی میدانستند. این موضوع از دید فعالان و دستاندرکاران این حوزه پنهان نماند و برنامهریزیها برای ورود تورهای گردشگری از نقاط مختلف دنیا به بار نشست.
همزمان با وقوع تحولات سیاسی حاصل از مذاکرات ایران با گروه ۱+۵ و امضای توافق برجام، چرخهای اقتصاد کشور بیش از پیش بر مدار تجربه فرصتهای جدید قرار گرفت. در این میان، صنعت لطیف و متأثر از شرایط گردشگری، مسیر توسعه را هدف قرار داد. برجام بهعنوان توافقی که میتوانست نویدبخش روزهای خوش توسعه برای صنعتی باشد که جز در سایه وجود زیرساختها، امنیت و ارتباطات مثبت بینالمللی به بار نخواهد نشست، زمینهساز حضور شمار زیادی از گردشگران از کشورهای اروپایی و آمریکایی شد.
اما دیری نپایید که افق روشن گردشگری ایران در سایه تحولات سیاسی دستخوش تغییر شد و درست زمانی که برنامهریزان و دستاندرکاران داخلی و خارجی با راهکارهای علمی و کاربردی سعی در حرکت چرخهای این صنعت داشتند، با لغو غیرقانونی برجام از سوی ایالات متحده آمریکا در شوک جدید فرو رفت. این موضوع به همین جا محدود نشد بلکه با تحریمهای پیدرپی آمریکا علیه اقتصاد ایران، عرصه بر فعالیتهای گردشگری ایران تنگتر شد. هرچند دستاندرکاران و فعالان تلاش کردند تا با پیشبینی راهکارهای قانونی از جمله لغو روادید با برخی کشورها، صدور ویزای فرودگاهی و کشف بازارها و تعریف مقاصد جدید در کشورهای همسایه و نزدیک، از اثرات تحریمها بر اقتصاد ایران کاسته و بر قدرت گردشگری بهعنوان تنها راهکار برونرفت کشور از اقتصاد وابسته به نفت تأکید کنند؛ اما وسعت و دامنه وقایع و تنشهای سیاسی در روزهای پس از آن و صحبت از احتمال بروز هر نوع درگیری نظامی در خاورمیانه، نفس گردشگری کشور را بار دیگر بهشماره انداخت.
قطعاً در چنین فضای پرالتهاب سیاسی، توسعه گردشگری که حاصل امنیت، امکانات و تبلیغات است به محاق رفته و آنچنان که باید بهعنوان رکن مهم توسعه اقتصادی، پاسخگوی انتظارات نخواهد بود؛ چنانچه بنابر اعلام انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران «در روزهای اخیر بیش از ۷۰ درصد تورهای ورودی به ایران درخواست کنسلی دادهاند و احتمالاً در روزهای آینده شاهد کاهش تعداد گردشگران ورودی خواهیم بود.»
لغو برنامه پروازی برخی ایرلاینهای خارجی به مقصد ایران پیشامد دیگری است که در نتیجه تحولات ناخوشایند سیاسی، دسترنج سالهای سال زمینهسازی فعالان حوزه گردشگری کشور برای دستیابی به توسعه را بلاتکلیف میگذارد، چرا که اثر تصمیمات سیاسی بر روند اقتصاد گردشگری غیرقابل انکار بوده و صلح و ثبات سیاسی نقش کلیدی را در توسعه گردشگری ایفا میکند.