سکوت رسانههای محلی، در روزهای بیاعتمادی
رسانهها به عنوان رکن چهارم دموکراسی، زبان و صدای مردم جامعه هستند و این روزها با افزایش بیاعتمادی در فضای عمومی کشور بعد از حوادث اخیر، مردم تا حدودی اعتماد خود را نسبت به آنها از دست داده و به شبکههای اجتماعی اتکا کردهاند.
احساس بیاعتمادی بزرگترین آفت رسانههاست، در صورتی که مردم در بسیاری از مواقع اطلاع ندارند که این رسانهها در رابطه با روشنگری باید پیرو اظهار نظر مسئولان و در راستای اخبار از منابع رسمی کشور باشند و هر گونه اظهار نظر بدون منبع برای آنها میتواند بار قانونی به همراه داشته باشد.
همانطور که در حادثه اصابت موشک به هواپیمای اوکراینی شاهد این موضوع بودیم، تا زمانیکه مسئولان کشوری در روز سوم حادثه، خبر اصابت موشک به هواپیما را تایید نکردند، کمتر رسانهای در داخل کشور این موضوع را پوشش داد.
از سوی دیگر رسانههای بیگانه در این رابطه بسیار پررنگ عمل کردند و زمانی که مسئولان این خبر را تایدد کردند، مردم نسبت به رسانههای داخلی تا حدودی بیاعتماد شدند، کما اینکه این بیاعتمادی چند وقتی است که بر فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور سایه افکنده و کارشناسان از رواج آن ابراز نگرانی میکنند. متاسفانه دولت در موضوع اصابت موشک به هواپیما و افزایش 200 درصدی بنزین نشان داد که جمعهها از این اتفاقات مهم خبردار میشود و این به شکاف میان دولت و مردم دامن زده است.
اما آنچه که در این بین جای تامل دارد سکوت رسانههای محلی و استانی است که مشکلات کمتری در پوشش اخبار رسمی نسبت به روزنامههای سراسری دارند، در صورتی که آنها به مانند رسانههای سراسری فقط تریبون دولت شدهاند. عدم تمایل آنها به اطلاع رسانی درباره گرانی، افزایش نرخ تورم، بیکاری و تعطیلی مداوم شرکتها و کارخانههای تولیدی و باسابقه شهر و استانشان مزید علت شده تا مردم نتوانند صدای خود را از طریق رسانههای محلی و استانی به عنوان تریبونهای محلی به گوش مسئولان استانشان و کشور برسانند. از سوی دیگر تحریمهای یکجانبه آمریکا در کنار مواردی همچون نبود نقدینگی، مشکلات مالیات و بیمه، روند روبه کاهش امکان صادرات، تسهیلات بانکی با سود سرسام آور و ... باعث کاهش تولید و رکود در بازار شده و به تبع آن چرخ اقتصادی کشور به خوبی نمیچرخد و در نتیجه باعث تعطیلی واحدهای تولیدی و صنعتی در کشور و استانهای کم برخوردار همچون استانهای غربی کشور که بیشترین نرخ آمار بیکاری را دارا هستند، شده است.
آنچه که در این میان حائز اهمیت است نپرداختن بسیاری از رسانههای محلی و استانی به این اتفاق در استانشان است، به نحوی که کمتر حرف مردم و فعالان بخش خصوصی در رسانهها منعکس میشود. بیشک انعکاس صدای مردم در رسانههای سراسری و محلی، مرهمی بر آلام آنهاست. لذا ا ضرورت دارد که رسانهها بیش از پیش به مشکلات مردم بپردازند و پیگیر رفع مشکلات آنها باشند تا باعث ترمیم شکاف اعتماد مردم و رسانههای داخلی شود و دیوار بی اعتمادی میان آنها که هر روز بلند قدتر میشود، به صورت تدریجی فرو بریزد.
فردین کمانگر؛ رئیس کمیته حقوقی خانه مطبوعات و رسانههای ایران