«بیگانه در خانه» و دوربین موذی
نمایش «بیگانه در خانه» به کارگردانی محمد مساوات از آثار حاضر در جشنواره تئاتر فجر با تلفیق سینما و تئاتر به طرق مختلف، در بستر حریم شخصی یک زوج، مفهوم بیگانگی را به چالش میکشد.
نمایش «بیگانه در خانه» آخرین تجربه محمد مساوات کارگردان جوان و خوش فکر تئاتر کشورمان است که از روز پنجشنبه ۱۰ بهمن ماه ادامه اجراهای خود را بعد از تئاتر مستقل تهران و انصراف از ادامه اجراهایش در آن تماشاخانه در سالن اصلی تئاترشهر از سر گرفته است.
البته اجرای روزهای ۱۰ و ۱۱ بهمن ماه این نمایش در قالب اجرای عمومی است و از روز شنبه ۱۲ بهمن ماه و با آغاز اجراهای بخش صحنهای جشنواره سی و هشتم تئاتر فجر نمایش « بیگانه در خانه » به مدت ۷ شب در بخش رقابتی جشنواره روی صحنه خواهد بود.
«بیگانه در خانه» را از نظر فضاسازی، طراحی صحنه و دکور و تأکید بر مفهوم بیگانگی میتوان در ادامه نمایش قبلی مساوات یعنی «این یک پیپ نیست» دانست و حتی خود کارگردان نیز در چند صحنه مختلف مخاطب را به نمایش قبلی اش ارجاع میدهد و در صحنههای پایانی نمایش نیز همچون اثر قبلی ۴ دقیقه و ۳۳ ثانیه سکوت مطلق جریان دارد. البته با وجودی که تکنیک و فرم به کار گرفته شده در «بیگانه در خانه» برای مخاطبان جذاب است و نمایش را میتوان یکی از آثار قبل توجه سال ۸۸ به حساب آورد اما در مقایسه این ۲ اثر با یکدیگر به نظر میرسد محمد مساوات در این نمایش نسبت به کار قبلی اش تا اندازهای برگشت به عقب داشته است چون از لحاظ حجم خلاقیت و انتقال درست مفاهیم مد نظر و رو دست زدن به مخاطب در نمایش «این یک پیپ نیست» با اثر کاملتری روبرو بودیم اما در «بیگانه در خانه» بعد از فروکش کردن هیجان مخاطبان از دیدن تکنیک جذابی که برای ارائه نمایش انتخاب شده است خیلی زود دست کارگردان برای مخاطب رو میشود و میتواند اتفاقات بعدی را زودتر از کاراکترها پیش بینی کند.
مساوات در آخرین اثرش دست به خلاقیتی نوآورانه زده و دوربین را به عنوان یک عنصر نامرئی در مواجهه با اهالی خانه و مرئی برای مخاطبان وارد صحنه کرده است. تلفیق تئاتر و سینما در این نمایش و سنگینتر بودن کفه سینما نسبت به تئاتر در کار، مخاطب را با فضایی وهم آلود مواجه میکند؛ دوربینی که به عنوان یک بیگانه در خانه میچرخد و وارد حریم خصوصی این زوج مهاجر ایرانی میشود و مخاطبان نیز از طریق یک پرده سینمایی با دیدی بهتر آنچه را که روی صحنه رخ میدهد و در مواردی به دلیل طراحی صحنه نمایش و استتار بازیگران درون خانهای که با همه جزئیاتش طراحی شده و تماشاگران تنها از بیرون پنجرهها و بالکن میتوانند آنها را ببینند، درک میکنند.
در واقع کارگردان برای مخاطبان نمایش حق انتخابی قایل نیست تا از میان آنچه روی پرده به نمایش گذاشته میشود یا آنچه در پایین پرده و روی صحنه نمایش رخ میدهد، یکی را انتخاب کنند چون ناخودآگاه به دلیل وسعت پرده و جذابیت دوربین روی دست موذی که به همه جای خانه سرک میکشد و کاراکترها را دنبال میکند و حتی در مواقعی ترجیح میدهد شخصیتی را از ویزور دوربینش حذف و تنها چهره آن دیگری را به تصویر بکشد، مخاطب به سمت دیدن تصاویر سینمایی کشیده میشود.
کارگردان در این نمایش به مفاهیمی چون هویت، بیگانگی، دروغ، فضای مجازی، ناتوانی در برقراری و بیان احساسات و… پرداخته است. اجرای نمایش کلاژی از تئاتر و سینماست و مساوات در بخش تصویری ادای دینی به فیلمهای ژانر دلهره و ترسناک همانند سری فیلمهای «فعالیت ماورالطبیعه» و البته آثار آلفرد هیچکاک داشته است و حتی در صحنهای از نمایش کاراکتر زن داستان درحال دیدن فیلم «روانی» هیچکاک است. نوع فضاسازی و انتقال مفاهیم از خود بیگانگی و ماسکی که افراد برای دیگری به چهره میزنند و همچنین تلاش برای نفوذ در روح و روان دیگری به سینمای اینگمار برگمان نزدیک است و مساوات برای اثبات علاقه و یا تاثیر پذیری اش از این کارگردان شناخته شده در صحنهای از نمایش زوج جوان داستان را در حال دیدن فیلم «پرسونا» برگمان نشان میدهد که البته در ادامه میبینیم آنها علاقه چندانی به ادامه دیدن فیلم ندارند.
رومینا مومنی، محمد علیمحمدی، علی حافظ پور و دینو زمام حدده بازیگران این اثر نمایشی هستند که در واقع دینو زمام حدده که نقش پیرزن آلمانی همسایه این زوج جوان را ایفا میکند و یکی از نیروهای بیگانه حاضر در اثر به حساب میآید و از طرف دیگر به عنوان راوی نمایش نیز شناخته میشود، همان نوید محمدزاده است که کارگردان با آگاهی ترجیح داده حضورش در این نمایش ناشناس بماند و نام دینو زمام حدده را با به هم ریختن حروف اسم و فامیل محمدزاده خلق کرده است البته درست است که چهره این پیرزن خمیده و مزاحم آلمانی با ماسکی تیره پوشانده شده اما مخاطبان آشنای تئاتر از تن صدای محمدزاده میتوانند حضور او را در نمایش تشخیص دهند.
این نمایش برای اجرای در یک سالن بلک باکس طراحی شده تا مخاطبان از نزدیک و نفس به نفس با فضای نمایش و دلهره حضور یک بیگانه در خانه و تکنیکی که مساوات برای انتقال این مفهوم انتخاب کرده روبرو شوند از همین رو ادامه اجراهای نمایش در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر و در یک صحنه قاب عکسی باعث فاصله تماشاگران با اجرا شده است.