گفتوگو با نیکی مظفری، بازیگر فیلم «نقطه کور»
از موقعیت پدرم سوءاستفاده نمیکنم
نیکی مظفری جزو آن دسته از بازیگران جوانی است که به دلیل نسبت خانوادگی با چهرهای سرشناس، کار سختی برای اثبات استعداد و تواناییاش در سینما دارد. با این حال دختر مجید مظفری با حضورهای تئاتری و انتخابهای آگاهانه سعی میکند ضمن افتخار به پدر هنرمندش، به هویت مستقلی در بازیگری برسد.
او این روزها فیلم «نقطهکور» ساخته مهدی گلستانه را بر پرده سینماها دارد و نقش شخصیتی به نام نرگس را بازی میکند. مظفری در این فیلم با بازیگرانی چون محمدرضا فروتن، هانیه توسلی، شقایق فراهانی، خاطره اسدی و محسن کیایی همکاری کرده است.
«نقطه کور» دو سال پیش در جشنواره فیلم فجر حضور داشت؛ فکر نمیکنید اگر فیلم زودتر در سینماها به نمایش درمیآمد و بازیتان زودتر دیده میشد، اتفاقات بهتری برایتان میافتاد و نقشهای خوبی به شما پیشنهاد میشد؟
من از زمانی که فیلمبرداری «نقطهکور» تمام شد، پیشنهادات برای بازی در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی کم نداشتم، اما طبیعتا اکران هر فیلمی اگر بموقع و در زمان طلایی باشد، میتواند اتفاقات بهتری برای بازیگران و دیگر عوامل آن رقم بزند؛ ضمنا یکی از دلایلی که پیشنهادها به همکاری منجر نشد، بحث کمبود بودجه بود که باعث شد پروژههایی که میتوانستند به کارهای خوبی تبدیل شوند، در همان مرحله پیشتولید باقی بمانند. پروژههایی هم بود که من و سازندگان آثار نتوانستیم برای همکاری به توافق برسیم.
چقدر حضور بازیگران سرشناس به عنوان همکار و همبازی، شما را برای پذیرفتن پیشنهاد ترغیب میکند؟
سینما یک کار گروهی است و نمیتوان شخصی به آن نگاه کرد. من هم سعی میکنم در انتخابهایم به این مساله توجه کنم، ضمن اینکه به عنوان فردی کمتجربهتر نسبت به دیگران، ترجیح میدهم در این سالهای اولیه حضورم در سینما، با گروهی شناخته شده کار کنم که پشتوانه خوبی دارند تا بتوانم از آنها یاد بگیرم و کار هم به خاطر حضور این عوامل حرفهای بخوبی دیده شود.
از طرف دیگر هم به ماجرا نگاه کنیم؛ قرار گرفتن در جمع بازیگران چهره و سرشناس، مجال دیده شدن را به شما میدهد؟
مگر میشود آدم در یک کاری که در مجموع خوب باشد، دیده نشود؟ همه دوستان و همکاران یک پروژه سینمایی همیشه تلاش میکنند بهترین کار را ارائه دهند؛ این اتفاق در فیلم «نقطه کور» هم افتاد. من هم به عنوان بازیگر در این فیلم مثل دیگر کارها ضمن یادگرفتن از همکارانم، سعی کردم خودم را به آنها برسانم.
پدرتان فیلم را دیده است؟
بله.
چه نظری درباره بازی شما داشت؟
پدرم همیشه مشوق من است و انگیزه لازم را به من میدهد. البته جاهایی هم خیلی رک است و بدون اینکه حتی پیشبینی کنم، مرا نقد میکند؛ نقدهایی که سازنده و کارشناسانه است و بسیار به کارم میآید. اگر قرار باشد در این کار ماندگار شوم، باید نقدپذیر باشم؛ چه از طرف ایشان و چه از طرف دوستان و دیگر افراد صاحبنظر، اما پدرم این فیلم را دوست داشت و نظرش درباره بازی من و دیگر بازیگران کار مثبت بود.
آقای مظفری در دو سال اخیر جشنواره فیلم فجر، مدیر کاخ مردمی بود. احیانا به عنوان دختر مدیر، سوءاستفادهای از این موقعیت نکردید؟!
(میخندد) من حتی از این موقعیت استفاده هم نکردم، چه برسد به سوءاستفاده. چون دقیقا در همان زمان، سر اجرای تئاتر «کابوسهای حضرت اشرف» (حسین پاکدل) در مجموعه ایرانشهر بودم و اگر هم میخواستم، نمیتوانستم بروم فیلمهای جشنواره را ببینم، اما روزهای شنبه که تئاتر تعطیل بود، به پردیس ملت میرفتم و به پدرم در انجام یکسری از کارها کمک میکردم.
تجربه فعالیت در تئاتر، چقدر در تلویزیون و سینما به کمک شما میآید؟
بازیگری در تئاتر مثل یک کلاس درس از تمامی جهات میماند؛ چه به لحاظ روحی، فیزیکی، فن بیان، اطلاعات عمومی و... قطعا این موارد به اضافه آگاهی و شناختی که در تئاتر به دست میآید، خیلی در مدیوم تلویزیون و سینما مفید خواهد بود. تجربههای تئاتری که با کارگردانهای بنامی چون حسین پاکدل، ایوب آقاخانی و هادی مرزبان داشتم، بدون تردید در تلویزیون و سینما به کمک من آمده است.
فکر نمیکنید دایره انتخابی برخی تهیهکنندهها و کارگردانها برای نقشها محدود است و آنها مثلا برای یک شخصیت خانم جوان فقط به گزینههای معدودی فکر میکنند و نقشها به بازیگران خاصی میرسد؟
من اینطور فکر نمیکنم؛ چون به عنوان بازیگر اینقدر باید تلاش کنم و در کارهای خوبی حضور داشته باشم که من هم جزو آن گزینهها قرار بگیرم. اتفاقا کارهای پرسروصدایی هم بوده که من جزو کاندیداهای ایفای نقش در آنها بودم، اما به دلایلی این اتفاق نیفتاد. من اصلا به این چیزها فکر نمیکنم.
در فضای مجازی هم حضور پررنگی دارید و بزنم به تخته 221 هزار نفر فالوئر دارید! با کژرفتاریهای احتمالی برخی کاربران در این محیط چه میکنید؟
هیچ. چه کار میتوانم بکنم؟ فقط برخی مواقع که الفاظ رکیکی را به کار میبرند و صراحت کلامشان خیلی بالا میزند، من به خاطر این که بیشتر از این اذیت نشوم و خانواده و دوستانم هم ناراحت نشوند، آنها را بلاک میکنم.
کار جدید چه خبر؟
سر یک تمرین تئاتر هستم که اگر انشاءالله همه چیز خوب پیش برود، طی چند روز آینده روی صحنه میرود. البته چون این کار روابط عمومی دارد، اجازه بدهید من نامی از این تئاتر نبرم و خبر اجرای آن از این طریق اطلاعرسانی شود.
برنامه خاصی برای مسیر بازیگری خود دارید، مثلا بگویید سالی یک تئاتر بازی میکنم یا فقط در نقشها و کارهایی با این مختصات حضور پیدا خواهم کرد؟
نه، چون به خاطر اینکه اگر بخواهم خودم را در چارچوب خاصی محدود کنم و بنا را بر برنامهریزی ذهنی خودم بگذارم، شاید برخی کارهای خوب را از دست بدهم. من خودم را به جریان کاری که دارم و پیشرویم است، سپردهام و تلاش میکنم بهترین اتفاق برایم بیفتد.
نمایشگاه کتاب هم این روزها برگزار میشود. چقدر اهل مطالعه هستید؟
سعی میکنم هر ماه یک کتاب بخوانم.
آخرین کتابی که خواندید، چیست؟
الان چند وقت است روی درست خواندن اشعار فارسی و آثار شاعرانی چون حافظ تمرکز کردهام. برای من پیش آمده کتاب حافظ را باز کردهام، اما نتوانستم آن را درست و روان بخوانم. با خودم فکر کردم چقدر بد است که من نمیتوانم با تسلط این اشعار را بخوانم، برای همین بتازگی روی این موضوع وقت میگذارم.