موردی که خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس را غیرممکن می کند!
در دیار ما وقتی صحبت از ورزش حرفهای و باشگاههای حرفهای خصوصی میشود، نگاهها متوجه واگذاری آبی و سرخ است.
این کار هم با دخالت دولت شدنی نیست. کیست که این دو باشگاه را با دردسرهایش تحویل بگیرد.
ورزش حرفهای و توسعۀ آن که درآمدزایی و سرمایه انسانی اصل آن است کاملاً با ورزش دولتی مغایرت دارد. وقتی طرح جامع ورزش در دهه هشتاد کار شد، قرار شد سازمان تربیت بدنی، در داخل خودش مدیر ورزش آموزش داده و تولید کند. گرچه آن روز ورزش حرفهای صاحب یک تیتر در ورزش شد، ولی در این زمینه هیچ کاری صورت نگرفته و طرح جامع به بایگانی رفت.
ورزش حرفهای را ما اختراع نکردهایم، دنیا بیش از یکصدوپنجاه سال است که ورزش حرفهای دارد و گام به گام آن را اصلاح و تکمیل کرده است. دولت، در هیچ کجای ورزش حرفهای نقشی ندارد! دولتها به دلیل وظیفه خود در شکل گیری زیرساختها حضور دارند و کمک میکنند، یا در قالب بعضی از وزارتخانهها، شهرداریها و لاغیر.
امروز وقتی صحبت از ورزش حرفهای و باشگاه حرفهای است، صحبت از بخش خصوصی است و تا زمانی که دولت در این امر دخالت کند، چنین اتفاقی محقق نخواهد شد. در دیار ما وقتی صحبت از ورزش حرفهای و باشگاههای حرفهای خصوصی میشود، بلافاصله نگاهها متوجه واگذاری آبی و سرخ است. این کار هم با دخالت دولت شدنی نیست. کیست که این دو باشگاه را با دردسرهایش تحویل بگیرد و هزینه کند و قادر باشد با باشگاههایی مانند ذوبآهن، فولاد مبارکه، تراکتورسازی، نفت و... در بیفتد. کدام دیوانه یا سر به دیوار خوردهای خود را با شاخ گاو درگیر میکند. چگونه میشود پنجه در پنجۀ دولت انداخت و مبارزه کرد. جیب بخش خصوصی در برابر کیسۀ گشاد مدیران دولتی یارای مقاومت و رقابت ندارد. مگر اینکه انگیزهها و اهدافی همچون پولشویی در پس پرده باشد که از چشمان غیرمصلح کارشناسان مخفی است.