اگر به تاریخ آلمان نازی علاقه دارید، این فیلمها را تماشا کنید
از روایت غمانگیز زندگی یک پیانیست تا سقوط حکومت خونین هیتلر و البته فروپاشی دانمارک در چند ساعت؛ اینجا همه آنچه سینما درباره آلمان نازی به تصویر کشیده را میتوانید پیدا کنید.
آلمان با درگیریهای گسترده در دو جنگ جهانی، بخش مهمی از تاریخ معاصر اروپا و جهان است. امروز بزرگترین اقتصاد اروپا با ویروس مرگبار کرونا دست و پنجه نرم میکند اما سالها پیش، برلین و شهرهای اطراف آن از صدای رژه تانکهای ارتش نازی میلرزیدند. با این حال تنها چند سال پس از سقوط آلمانی که هیتلر برای تبدیلکردن آن به بزرگترین امپراطوری تاریخ تلاش میکرد، سینماگران آزاد بودند تا داستانهایی بیطرفانه و گاه اغراقآمیز از جنایتهای این حکومت تاثیرگذار در تاریخ معاصر را روایت کنند.
فیلمهای بسیاری درباره تاریخ آلمان نازی ساخته شده که تعدادی از آنها صرفا یک روایت تراژدیک از زندگی مردمانی است که زندگی خود را تحت تاثیر تمامیتخواهی حکومت نازی باختهاند. اما همه فیلمهای آلمان نازی درباره سقوط غمانگیز هزاران انسان بیگناه به درون باتلاق خونخواری نیست. عناوینی جنگی، درام و حتی کمدی هم در قفسه فیلمهای تاریخ سینما درباره آلمان نازی میدرخشند که شاید از وجود آنها بیخبر هستید. آنچه درباره همه فیلمهایی که درباره تاریخ آلمان نازی ساخته شده مشترک به نظر میرسد، لحن نسبتا تند سینماگران در انتقاد و به تصویرکشیدن حکومت هیلتر است. چراکه سالها پس از سقوط حکومت نازی، اهالی سینما این فرصت را داشتند تا انتقام میلیونها انسان آواره و هزاران قربانی ارتش هیلتر را بگیرند.
بنابراین اگر به تاریخ آلمان نازی علاقه دارید، این فیلمها را تماشا کنید. فیلمهایی که تعداد از آنها در لیست بهترین آثار تاریخ سینما هم حضور دارند.
The Book Thief (کتاب دزد)
نمره منتقدان: ۵۳ از ۱۰۰
مارکوس سوزاک با نگارش رمان «کتاب دزد» عنوانی شایسته درباره یکی از جنایتهای فراموشنشدنی آلمان نازی به یادگار گذاشت که در سال ۲۰۱۳ به یک فیلم سینمایی به همین نام تبدیل شد. ارتش نازی به عنوان حکومتی که کتابها را بزرگترین دشمن خود میدانست، مردم را ترغیب میکرد تا آنها را به آتش بکشند اما این سیاست نمیتوانست زندگی لیزل ممینگر را تحت تاثیر قرار دهد. لیزل که مادر و برادرش را از دست داده توسط زوجی میانسال به فرزندی پذیرفته میشود. آنها پی میبرند که دخترشان سواد خواندن و نوشتن ندارد و تصمیم میگیرند به او کمک کنند تا لذت ادبیات را تجربه کند با این حال حکومت خونخوار آلمان در برابر آنها ایستاده است. لیزل در ابتدا به سختی کتابهای اندکی را برای مطالعه پیدا میکند اما دنیایی از کتابهای ارزشمند منتظر او هستند.
فیلم «کتاب دزد» با داستانی نسبتا متفاوت به یک درام قدرتمند، تاثیرگذار و جالب تبدیل میشود که زاویهای متفاوت از حکومت آلمان نازی را به تصویر میکشد. در دورانی که نازیها بر آلمان حکومت میکردند، گردهماییهایی برگزار میشد تا مردم کتابهای متضاد با باورهای حکومت را به آتش بکشند. «کتاب دزد» به زیبایی هرچه تمامتر نشان میدهد چگونه این سیاست نادرست، در زیرزمین خانه مردم آلمان شکست خورده بود.
A Hidden Life (یک زندگی مخفی)
نمره منتقدان: ۸۰ از ۱۰۰
جدیدترین ساخته ترنس مالیک که عناوین ارزشمندی را کارگردانی کرده به این دلیل یک عنوان متفاوت درباره تاریخ آلمان نازی است که تلاش میکند با هوشمندی از ارائه یک روایت تاریخی فرار کند. بنابراین با فیلمی روبرو هستیم که بدون اشاره به جزییات تاریخ آلمان نازی، جنایات آن را به تصویر میکشد تا تماشاگر تصور کند داستان فیلم در روزگار معاصر با او رقم میخورد.
«یک زندگی مخفی» درباره کشاورزی است که زندگی آرام و بیدردسری در اتریش دارد. او به همراه همسر و فرزندانش امرار معاش میکند اما هنگامی که جنگ شروع میشود باید راهی دورههای آموشی شود. کشاورز داستان ما ماهها دور از خانه به آموختن مهارتهایی مجبور میشود که هیچ علاقهای به آنها ندارد و همین هم باعث میشود به دنبال راهی برای فرار از ارتش نازی باشد. اما این راه ممکن است جان او را به خطر بیاندازد.
The Pianist (پیانیست)
نمره منتقدان: ۹۵ از ۱۰۰
ولادیسلاو اشپیلمان، یک نوازنده یهودی پیانو بود که در دوران جنگ جهانی دوم در لهستان زندگی میکرد. او برای رادیو این کشور پیانو مینواخت اما زمانی که آلمان نازی لهستان را تصرف کرد، زندگی برای یهودیان سختتر از قبل شد. اشپیلمان در طول جنگ جهانی شاهد آزار و اذیت یهودیان بود. اگرچه پدر و مادر، خواهران و برادر اشپیلمان کشته شدند اما او موفق شد تا سال ۱۹۴۵ زندگی مخفیانه خود را در لهستان ادامه دهد. او در سال ۲۰۰۰ و در ۸۸ سالگی در ورشو درگذشت. این فیلم براساس کتاب خاطرات اشپیلمان ساخته شده و رومن پولانسکی، کارگردان مشهور لهستانی، فیلم «پیانیست» را بهترین ساخته خود میداند.
آدرین برودی، بازیگر محبوبی که به انتخابهای وسواسیاش در سینما شهرت دارد برای هنرنمایی در نقش ولادیسلاو اشپیلمان جایزه بهترین بازیگر نقش اول اسکار را برنده شد. فیلم «پیانیست» دو جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه اقتباسی اسکار را هم درون کارنامهاش قرار داده تا یکی از بهترین فیلمهایی باشد که درباره جنایتهای حکومت آلمان نازی ساخته شده است.
Downfall (سقوط)
نمره منتقدان: ۷۷ از ۱۰۰
فیلم «سقوط» یکی از معدود عناوین این لیست لقب میگیرد که توسط سینماگران آلمانی ساخته شده است. با این حال باز هم با عنوانی تحسینبرانگیز و تاثیرگذار مواجه هستیم که نشان میدهد بسیاری از مردم آلمان از گفتن حقیقت درباره پیشوای پیشین کشورشان امتناع نمیکنند. این فیلم در سال ۲۰۰۴ در آلمان اکران شد و شاید مشهورترین ساخته سینمای آلمان درباره تاریخ آلمان نازی باشد که حتی نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان هم شد. بسیاری از رسانههای مشهور دنیا فیلم «سقوط» را یکی از بهترین فیلمهای تاریخی سینما میدانند.
این فیلم روایتگر روزهای آخر حکومت نازیها میشود و از زبان منشی شخصی هیتلر، تراودل یونگه داستان خود را پیش میبرد. در فیلم «سقوط» میتوانید آخرین ساعات حکومت آلمان نازی را با جزییات مثالزدنی تماشا کنید.
Jojo Rabbit (جوجو خرگوشه)
نمره منتقدان: ۸۰ از ۱۰۰
داستان درگیری نازیها و یهودیها همیشه یکی از موضوعات موردعلاقهی کارگردانان بوده و به نظر میرسد «جوجو خرگوشه» یک روایت تکراری و فاقد خلاقیت باشد اما فیلم ثابت کرده حرفهای جالبی برای مطرحکردن دارد. داستان «جوجو خرگوشه» درباره پسرکی ساده و مهربان است که تحت تاثیر تبلیغات حکومتی آلمان نازی، عاشق هیتلر شده اما تصور او از او هیتلر، به انسانی مهربان و دوستداشتنی و البته خیالی در ذهنش محدود میشود. این درام جذاب و دوستداشتنی زوال حکومت هیتلر را با نمکیترین حالت ممکن به تصویر میکشد. اگر دوست دارید از یک فیلم سینمایی درسهای تاریخی را در میان شوخیهای جالبش بیاموزید، «جوجو خرگوشه» شاید بهترین انتخاب باشد.
متفاوتترین تجربه کارگردانی تایکا وایتیتی (او را بیشتر برای کارگردانی فیلمهای ابرقهرمانی میشناسیم) به فیلمی سرشار از نمادهای کودکانه اما هوشمندانه تبدیل شده که نه تنها دوست دارد لبخند را روی لبهای تماشاگرش حفظ کند بلکه برای به فکر انداختن او هم تلاش میکند. اگر از تماشای فیلمهای اکشن و غمانگیز درباره تاریخ آلمان نازی خسته شدهاید، فیلم «جوجو خرگوشه» یک عنوان واقعا متفاوت است.
Schindler's List (فهرست شیندلر)
نمره منتقدان: ۹۷ از ۱۰۰
فیلم «فهرست شیندلر» براساسی کتابی به نام کشتی شیندلر ساخته شده است. کتاب و فیلم، روایتگر داستان واقعی زندگی مردی به نام اسکار شیندلر هستند. او یک کارخانهدار آلمانی بود که تصمیم گرفت زندگی خودش را وقف یهودیانی کند که در دوران آلمان نازی تحت فشار حکومت وقت در سراسر اروپا آزار و اذیتهای بسیاری را تجربه میکردند. اسکار شیندلر در این مسیر ثروت خودش را از دست داد اما تا جایی که در توانش بود از یهودیانی که مورد حمایت قرار داده بود، دفاع کرد. بنابراین این فیلم براساس حوادثی واقعی ساخته شده است.
لیام نیسون، بازیگری که بیشتر به دلیل هنرنماییاش در فیلمهای اکشن شناخته میشود در سال ۱۹۹۳ با هنرنمایی در نقش اسکار شیندلر تواناییهای خودش در هنر سینما را ثابت کرد. فیلم «فهرست شیندلر» به اعتقاد بسیاری از منتقدان سینما میتواند بهترین فیلمی باشد که درباره جنایتهای آلمان نازی ساخته شده است. این فیلم به کارگردانی استیون اسپیلبرگ نامزد ۱۲ جایزه اسکار شد و در نهایت ۷ جایزه را کسب کرد.
Enemy at the Gates (دشمنی در پشت دروازههای شهر)
نمره منتقدان: ۶۱ از ۱۰۰
این فیلم مانند بسیاری از فیلمهایی که درباره تاریخ آلمان نازی ساخته شده فیلمنامهای براساس واقعیت دارد و به روایت زندگی واسیلی گریگوریویچ زایتسف میپردازد. او یکی از ماهرترین تک تیراندازان ارتش سرخ روسیه بود و از سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۵ توانست بیش از ۴۰۰ نفر از نظامیان ارتش آلمان را با تیراندازی به قتل برساند. با این حال واسیلی هرگز جان خود را در جنگها از دست نداد.
داستان فیلم «دشمنی در پشت دروازههای شهر» در پاییز سال ۱۹۴۲ میگذرد. جایی که ارتش آلمان نازی به دروازههای استالینگراد میرسد و برای تصرف این شهر وارد عمل میشود. اما واسیلی زایتسف، تک تیرانداز ماهر روسی که با حمایت دولت روسیه به یک قهرمان محلی تبدیل شده باید از استالینگراد دفاع کند. با این حال او با یک رقیب بزرگ روبرو است؛ سرگرد کونیگ در میان نیروهای آلمان به تیراندازی حرفهای شهرت دارد. در میان آتش جنگ جهانی، زایتسف و کونیگ برای کمک به ارتش کشورهای خود به جان یکدیگر میافتند.
April 9th (نهم آوریل)
نمره منتقدان: ۶۶ از ۱۰۰
استودیوهای سینمایی آمریکا و سینماگران آلمان در روایتهای گوناگون از تاریخ حکومت نازی فیلمهای متعددی ساختهاند. اما یکی از فیلمهای متفاوت این لیست عنوانی محصول کشور دانمارک است. فیلم «نهم آوریل» در سطح و اندازه سینمای دانمارک تلاش میکند تا یکی از روزهای تاریخی این سرزمین صلحطلب و دورافتاده را به تصویر بکشد؛ نهم آوریل ۱۹۴۰. روزی که خورشید همگام با نیروهای آلمان به سرزمین دانمارک یورش برد. هیتلر برای حکومت بر اروپا هیچ محدودیتی نداشت و دانمارک هم یک سرزمین آسان برای فتح به نظر میرسید.
فیلم نشان میدهد که چگونه سربازان معمولی دانمارک که هیچ شناختی از جنگ و تسلیحات نظامی نداشتند، تلاش کردند تا مانع نفوذ ارتش شکستناپذیر آلمان به خاک کشور خود باشند. در دهه ۴۰ میلادی دانمارک حتی وسایل نقلیه قدرتمندی هم درون ارتش خود نداشت و بیشتر سربازان این کشور با دوچرخه آماده رزم میشدند. تضاد ترسناک قدرت دو کشور آلمان و دانمارک در آن روزها به خوبی در فیلم «نهم آوریل» به تصویر کشیده شده است.
Look Who’s Back (ببین کی برگشته)
نمره منتقدان: ۷۱ از ۱۰۰
شاید «ببین کی برگشته» طعنهآمیزترین فیلمی باشد که آلمانیها درباره تاریخ کشور خود و البته حکومت آلمان نازی ساختهاند. تنها کافی است شناخت اندکی از داستان فیلم به دست آورید تا مطمئن شوید چرا لقب طعنهآمیزترین برای «ببین کی برگشته» انتخاب درستی به نظر میرسد. این فیلم کمدی که در سال ۲۰۱۴ در آلمان اکران شد درباره بازگشت هیتلر به دوران معاصر ساخته شده و نشان میدهد که پیشوای فاشیستهای آلمان ناگهان از خواب ابدی بیدار میشود و خودش را در دنیای مدرن آلمان پیدا میکند.
در نگاه نخست به نظر میرسد ما با فیلمی کمدی روبرو هستیم اما واقعیت این است که فیلم «ببین کی برگشته» حقایق تلخ و مهمی از تاریخ آلمان را به تصویر میکشد که شاید توضیحدادن آنها بدون تضاد تاریخی فیلم غیرممکن باشد.
Fury (خشم)
نمره منتقدان: ۷۶ از ۱۰۰
تعداد بسیار زیادی از فیلمهایی که درباره آلمان نازی ساخته شده روایتهایی تاریخی و درام هستند. با این حال «خشم» یک اکشن ماجراجویانه است که تاریخ را در حاشیه قرار میدهد تا به یکی از بهترین فیلمهای جنگی چند سال اخیر سینما تبدیل شود. بنابراین با عنوانی هالیوودی مواجه هستیم که تفاوت زیادی میان روایتهای تاریخی و اکشنهای هیجانانگیز قائل شده اما در مدت زمان ۱۳۵ دقیقهای فیلمنامهاش در عین حال که تلاش زیادی برای سرگرمکردن تماشاگرش میکند ترسی هم از روایت ویرانیهای ارتش هیتلر ندارد.
داستان فیلم «خشم» به ماههای پایانی جنگ جهانی دوم تعلق دارد. جایی که آتش جنگ در برخی نقاط اروپا در حال خاموششدن است اما متفقین برای ضربهزدن به ارتش آلمان همه نیروی خود را به کار گرفتهاند و در میان آخرین ضربات جنگ وحشتناک جهانی، یک فرمانده و نیروهایی که در اختیار دارد سوار بر تانکی فولاد زره به دل آتش حملهور میشوند.