//
کد خبر: 277510

ترامپ نهادها و رویه‌های سیاسی را زیر سوال می‌برد!

ترامپ خیلی واضح و صریح، نهادها و رویه‌های سیاسی را زیر سوال می‌برد و به نظر می‌رسد که علنی و واضح می‌خواهد به طرفدارانش اعلام کند که مشارکت انتخاباتی بی معنی و پوچ است.

«فرانکلین فوئر»، نویسنده و کارشناس پایگاه آمریکا «آتلانتیک» به بررسی و رویکرد عوام گرایانه و پوپولیستی «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا پرداخته است.

به گزارش فرتاک نیوز،یادداشت فوئر با عنوان «ترامپ چگونه علم سیاست را می کشد؟» در پایگاه تحلیلی آتلانتیک منتشر شده و نویسنده در ابتدای نوشته خود می گوید: بعد از آن که در اواخر هفته گذشته، حامیان و طرفداران دو آتشه ترامپ کاروانی از ماشین‌ها در پورتلند در ایالت اورگن را به راه انداختند، ترامپ در اظهاراتی آنان را «میهن پرستان» بزرگ توصیف کرد. ترامپ همچنین با تشویق طرفدارانش، مدعی هدفی خاص و ویژه برای آن ها شد. با این حال به نظر می‌رسد که آن چه ترامپ بدنبال حذف کامل آن است، خود «سیاست» است.

سیاست مفهومی است که در همه زمان ها و در همه جای زبان انگلیسی وجود دارد و به نظر می‌رسد تبدیل به بخشی از زندگی آمریکایی‌ها شده است، با وجود آن که وجود مفهوم سیاست در همه جوانب زندگی آمریکایی وجود دارد، اما این مفهوم کمتر به درستی و کامل تعریف شده است.

نویسنده در ادامه با تعریف سیاست، آن را مفهومی نشات گرفته از دوران باستان می داند و معتقد است که سیاست آن چیزی است که براساس آن جامعه می‌تواند به صورت صلح آمیز و مسالمت جویانه نظرات و منافع متفاوت و مختلف را تنظیم و حل و فصل کند.

به گفته فوئر: برای آن که سیاست بتواند نقش تسهیل کننده و ثبات ساز خود در جامعه را ایفا کند، شهروندان بایستی قواعدی را بپذیرند. بحث ها و مشاجرات، متقاعد سازی ها و تمایل به پذیرش شکست‌های موقت و گذرا، ابزار سیاسی هستند که بوسیله جامعه‌ای که تنش‌ها و درگیری‌های گریز ناپذیر را ارزیابی می کند، بکار گرفته می شوند. وقتی یک جامعه سیاست را کنار می زند و نادیده می‌گیرد، در واقع خشونت جای آن را خواهد گرفت. این شرایط تهدید آمیز را پیشتر ما در جریان شلیک پلیس به دو نفر از معترضان در «کنوشا» واقع در ایالت «ویسکانسین» را تجربه کرده‌ایم. این در حالی است که روسای جمهور در دیگر مناطق دنیا به دنبال حل تنش‌ها هستند، اما ترامپ گویی به صورت عمدی به دنبال تشدید تنش‌هاست.

در ادامه یادداشت آمده است: از زمانی که «دونالد ترامپ» تصمیمش برای ریاست جمهوری آمریکا را به صورت رسمی در سال 2015 اعلام کرد، او وعده داده که به کارهای سیاسی پایان دهد. این وعده ترامپ در همان ابتدا بسیار پیش پا افتاده و ابتدایی به نظر می‌رسید و بسیاری از رای دهندگان و روزنامه نگاران نسبت به این وعده ترامپ بسیار خوش بین بودند. این در حالی بود که نسل هایی از افراد و خانواده‌های ثروتمندی که پیش از این روی کار می آمدند، همگی وعده می دادند که ارزش‌های سیاسی را جایگزین روحیات تجاری خود کنند. از طرف دیگر، هنر تعامل و معامله همان چیزی است که هر رهبر بزرگ پارلمان مدعی است که آن را بکار خواهد گرفت، اما در مقابل ترامپ از همان ابتدایی که از قصدش برای ریاست جمهوری خبر داد و در طول دوره ریاست جمهوری اش طی چند سال گذشته نشان داده که لحن بیان و هدف او در واقع علیه سیاست است و همان طوری که ترامپ برای انتخاب مجدد تلاش می کند، استراتژی او برای پیروزی بیشتر و بیشتر با هدف براندازی و نابودی روند سیاسی در آمریکاست.

در ادامه یادداشت آمده است: اگرچه ترامپ به دنبال کسب پیروزی تمام عیار است، اما لفاظی‌ها و شعارهای او در حال حاضر بر بی اعتبار سازی فرایندهای سیاسی تاکید و تمرکز دارد. او خیلی واضح و صریح، نهادها و رویه‌های سیاسی را زیر سوال می برد و به نظر می رسد که علنی و واضح می خواهد به طرفدارانش اعلام کند که مشارکت انتخاباتی بی معنی و پوچ است. استدلال ترامپ این گونه است: از آن جا که فیس بوک و توئیتر نظرات خودش و هوادارنش را سانسور می کند، لذا حامیانش دسترسی به ابزار مدرن مهم برای جلب نظر و بسیج کردن دیگران ندارند و در روز انتخابات نیز آرای رای دهندگان به میزان زیادی از طریق رای گیری پستی شمارش نمی شود. با این حال از آن جا که به ادعای ترامپ انتخابات ناعادلانه خواهد بود، ترامپ تا کنون از اعلام نظرش درباره نتایج انتخابات خودداری کرده است.

نویسنده همچنین می گوید: در گذشته گروه‌هایی که گمان می کردند رای شان نادیده گرفته شده به تظاهرات و اعتراض روی می آوردند و به صورت مسالمت آمیز تلاش می کردند تا نخبگان و نهادهای سیاسی حاکمیت مردمی را در نظر بگیرند، اما در جهان بینی ترامپ این نخبگان و نهادهای سیاسی علیه او هستند و او نسب به آن ها بسیار بدبین است و با مشروعیت زدایی از سیستم سیاسی آمریکا به حامیان و طرفدارانش اعلام می کند که آن‌ها چاره ای برای بیان خواست‌ها و اهداف خود از مسیر و نهادهای سیاسی ندارند و مجبورند تا سیاست را کنار بزنند. ترامپ در طول دوره ریاست جمهوری خود به هوادارانش این چراغ سبز را نشان داد که بجای استفاده از روش‌های سیاسی، به تهدید و ارعاب و اتکا به اسلحه روی بیاروند.

در یادداشت آتلانتیک آمده است: ترامپ نتوانست مسببان حادثه شارلوتزویل را محکوم کند و با اعتراضات علیه قوانین کرونا و محدودیت های ناشی از آن همراه شد و در کنوانسیون ملی اخیر جمهوری خواهان از حامیان اسلحه در همان ابتدای کار حمایت کرد.

فرانکلین فوئر، نویسنده مطلب اما در ادامه معتقد است که ترامپ در مسیری که پیش گرفته است، به شدت تنهاست و از جمله آنارشیست‌های حامی ترامپ هرچند که تعدادشان کم است، اما تلاش می کنند تا تعداد خود را زیاد نشان دهند.

در ادامه نویسنده می افزاید: در میان روشنفکران سنت چپ، «غارت گری» شکلی از یک گفتمان سیاسی است، اما ترامپ وارث جریانی به طور کامل ضدسیاسی و سیاست زداست. حزب سیاسی ترامپ هم برای کسب اهداف پایانی خود، بجای روی آوردن به قواعد سیاسی مرسوم، از حقه‌ها و کلک‌های پارلمانی استفاده می کند، به عنوان نمونه جمهوری خواهان آمریکایی برای حفظ اکثریت خود، نامزد دیوان عالی را نپذیرفتند تا قدرت را همچنان در دست خود داشته باشند و ترامپ همین سنت بی قانونی را دنبال می کند، حتی اگر برایش خطر و هزینه بسیار داشته باشد. امروزه رسانه‌هایی مانند فاکس نیوز، مهمانان آن، روشنفکران محافظه کار و حتی خود ترامپ، شهروند مسلح را می ستایند و این نوع شهروند را بهترین امید برای اهداف خود معرفی می کنند.

نویسنده این یادداشت در پایان نوشته خود نسبت به سقوط آن چه او «دموکراسی آمریکایی» می خواند هشدار می دهد و معتقد است که اگرچه ترامپ بدنبال از بین بردن شیوه و فرایند سیاسی در آمریکاست و این راه را بهترین روش برای باقی ماندن در قدرت می داند، اما باید توجه داشت که وقتی روند سیاسی متوقف می شود، فقط گلوله اسلحه باقی می ماند. نویسنده با توصیف این وضعیت در واقع خواسته است تا نسبت به ترویج بی ثباتی و فروپاشی جامعه آمریکایی در ممیان تشدید ناامنی ها در نتیجه اقدامات ترامپ هشدار دهد.