غلامعلی رجایی: روحانی از فرصتهای به دست آمده به خوبی استفاده نکرد
غلامعلی رجایی، مشاور سابق هاشمی رفسنجانی گفت: اصلاحطلبان با توجه به عملکرد دولت، مجلس دهم و شورای شهر نمیتوانند کارنامه قابل قبولی را درباره عملکرد خود به مردم ارائه کنند.
غلامعلی رجایی، مشاور سابق هاشمی رفسنجانی و فعال سیاسی اصلاحطلب با روزنامه آرمان ملی گفتگویی کرده که در ادامه بخشهایی از آن آمده است.
پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری سال 96 و تشکل دولت دوم اعتدالگرا خود یک گام جلوی دیگر برای تعمیق گفتمان اعتدال در کشور بود.
واقعیت این است که آقای روحانی از فرصتهای به دست آمده به خوبی استفاده نکرد. این در حالی بود که فشارهای خارجی و تحریمهای بینالمللی نیز دولت را با تنگناهای جدیدی مواجه کرد. در کنار تحریمهای بینالمللی اتفاقاتی بین ایران و کشورهای همسایه مانند عربستان رخ داد که معادلات منطقهای را تغییر داد. ارتباطی که به قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور منجر شد و تا به امروز طولانی شده و به نظر میرسد برای نزدیک کردن مواضع تا حدود زیادی دیر شده است.
در موضوع مدیریت داخلی نیز آقای روحانی میتوانست عملکرد بهتری داشته باشد. عملکرد آقای روحانی باعث شده امروز اصلاحطلبان بین دو لبه قیچی قرار بگیرند. یک لبه شورای نگهبان است که کاندیدای مورد نظر جریان اصلاحات را ردصلاحیت میکند و لبه دیگر عملکرد دولت آقای روحانی است که منتسب به جریان اصلاحات میشود و مردم از اصلاحطلبان به عنوان حامی این دولت میخواهند در مقابل عملکرد دولت پاسخگو باشند.
آقای روحانی باوجود توفیقاتی که در مدیریت کشور بدون فروش نفت به دست آورده اما در عمل موفق نشده مشکلات معیشتی مردم را حل کند که در شرایط کنونی مهمترین مشکل مردم است. سیاستهای اقتصادی نامناسبی که دولت آقای روحانی در پیش گرفته نهتنها وجهه دولت اعتدال را تحتالشعاع قرار داده؛ بلکه به وجهه اصلاحطلبان نیز در بین مردم آسیب زده است.
آقای روحانی باید پایگاه اجتماعی خود را حفظ و به شکلی عمل میکرد که این پایگاه اجتماعی را پس از خود به جریان اصلاحات تحویل میداد. این در حالی است که چنین اتفاقی رخ نداده و امروز اصلاحطلبان با چالش پاسخگویی در مقابل عملکرد دولت آقای روحانی مواجه هستند.
اصلاحطلبان نباید رویکردی در پیش میگرفتند که شهردار تهران سه بار تغییر کند. هر چند برخی اتفاقات غیرقابل پیشبینی در این زمینه رخ داده اما اصلاحطلبان میتوانستند از اصولگرایان در مدیریت شهر تهران کمک بگیرند و شرایطی را به وجود بیاورند که اصولگرایان نیز در شورا حضور داشته باشند.
اگر از همان ابتدا اجازه میدادند فردی مانند محسن هاشمی به عنوان شهردار تهران انتخاب شود هم وضعیت تهران بهتر بود و هم نیاز به تغییر شهردار وجود نداشت. با این وجود انتخابهای دیگری در دستور کار قرار گرفت که پس از مدتی اصلاحطلبان مجبور به عقبنشینی در مقابل هرکدام از آنها شدند.
اصلاحطلبان با توجه به عملکرد دولت، مجلس دهم و شورای شهر نمیتوانند کارنامه قابل قبولی را درباره عملکرد خود به مردم ارائه کنند.
دوران «کاندیدای اجارهای» برای اصلاحطلبان به پایان رسیده است. جریان اصلاحات در وضعیتی است که باید پایگاه اجتماعی خود را تقویت کند.
اصلاحطلبان باید تنها در شرایطی وارد کارزار جدی انتخاباتی شوند که دارای یک یا چند گزینه صددرصد اصلاح طلب باشند. در غیر این صورت باید از گزینه متوسط غیراصلاحطلب حمایت کنند که در آینده نمیتوانند از عملکرد وی حمایت کنند.