در بازار بورس بمانیم یا خیر؟
بورس یکی از بازارهایی است که امروزه روندی رو به سقوط دارد و سهامداران را نگران کرده است. با توجه به شرایط فعلی ممکن است برای شما نیز این سوال پیش آید که بهتر است سرمایه ی خود را از بورس خارج کنید و یا صبر کنید. این متن با هدف پاسخگویی به این سوال نگارش شده است.
با توجه به شرایط فعلی بورس و ضرر بالای آن این سوال ممکن است برای تمامی سهامدارانی که نگران سرمایه ی خود هستند پیش بیاید.
به گزارش سرویس اقتصادی فرتاک نیوز، هزاران تحلیلگر در سراسر کشور و حتی آن سوی مرزها تحلیل های متفاوتی از اوضاع می کنند و همین امر موجب شک و تردید برای خارج کردن یا نکردن سرمایه از بازار بورس می شود.
در این مقاله سعی داریم به صورت ساده و البته ملموس به توضیح شرایط فعلی بورس بپردازیم. با بررسی شاخص بورس نتایج کلی بگیریم و به شما کمک کنیم که به صورت قاطعانه برای سرمایه ی خود تصمیم بگیرید و آن را به بهترین نحو مدیریت کنید.
با روند جاری بورس آشنا شویم
هر شخصی که وارد بازار بورس می شود باید خود را مسئول و مدیر سرمایه ی خود بداند. همه ی ماجرای مدیریت سرمایه به خیره شدن به صفحه ی شخصی بورس نیست. شما در قبال سرمایه ای که در یک بنگاه سرمایه گذاری می کنید مسئول هستید که به خوبی از اخبار و شرایط اقتصادی و سیاسی آگاه باشید. هر شخص باید بداند که سرمایه ی او در چه کشوری در کدام بنگاه با چه میزان امنیت و چه میزان تولید قرار دارد.
اگر شما هم از آن دسته افرادی باشید که همراه فراموش می کنند که اخبار روز را پیگیری کنند پس مطمئن باشید که در نگهداری سرمایه ی خود به خوبی عمل نخواهید کرد.
برای مثال در طول چند ماه گذشته با افزایش سوددهی بورس افراد زیادی سرمایه های خود را وارد این بازار کردند. عدم توجه به شرایط اقتصادی کشور و همچنین طمع یک شبه پولدار شدن روند رشد بورس را به سرعت وارونه کرد.
با دخالت دولتی در فروش سهام شاخص بورس به سرعت روند صعودی پیدا کرد. اما چرا همه ی این ها یک شخص آگاه به شرایط را به بازی سهام خریدن نکرد؟
بورس هر کشور آینه تمام قدی از سلامت اقتصادی آن است. سرمایه گذاری های کلان از فروش سهام شرکت های بزرگ و کوچک تهیه می شود و همین امر توسعه اقتصادی و رونق تولید را تضمین می کند. سرمایه اما با شروطی پا به بازار بورس می گذارد. امنیت چه سیاسی و چه اقتصادی شرط اول جذب سرمایه است. اگر هر بازاری ثبات خود را از دست بدهد سرمایه از آن گریزان می شود. این یک قاعده ی کلی است. به خاطر همین امر است که هیچکس به کسی که نمی تواند پول قرض گرفته شده را پس بدهد پول نمی دهد.
همین مثال خرد را در سطح کلان در نظر بگیرید. کشوری که در سطوح بالا مقروض است و توانایی جبران سرمایه را ندارد به طبع توانایی جذب سرمایه نیز ندارد. در این مراحل دولت ها دست به استقراض می زنند. دولت کره ی جنوبی چهل سال پیش مقروض ترین کشور جهان بود. استقراض دولت ها هرگز در جای مناسبی خرج نمی شود به همین دلیل در چرخه ی معیوبی کشور بیشتر و بیشتر مقروض می شود.
در پی جذب سرمایه برای اداره ی امور ممکن است دولت ها دست نیاز به سمت مردم دراز کنند. در این حالت در صورت مشروعیت داشتن دولت مردو پول خود را برای دولت سرمایه گذاری می کنند.
اگر دولت از مشروعیت کمی برخوردار باشد معمولا جریان سرمایه ای به سمت دولت جاری نمی شود. دولت ها گاه با سیاست هایی سرمایه ها را جذب بازاری خاص می کنند و این امر برای کشوری که مشکلات گسترده اقتصادی دارد فقط زمانی ممکن است که دولت مستقیما بازاری را به صورت مصنوعی وارد مرحله ی سود دهی کند.
اگر بخواهیم مثال بزنیم بازار بورس مثال کاملی است. در نظر بگیرید که بنگاهی سهام خود را با مبلغ مشخصی در بورس به اشتراک عام بگذارد. تا این مرحله همه چیز عادی است. اما در نظر بگیرید که واحد تولیدی توانایی تولید نداشته باشد و به جای 200 سهم تقریبی 2000 سهم را به اشتراک بگذارد. دخالت مصنوعی زمانی آغاز می شود که این واحد های ورشکسته سود دهی دارند. در این شرایط است که تحلیلگران سقوط بورس را پیش بینی می کنند.
هر چه رشد بورس در این شرایط با سرعت بیشتری رخ دهد، سقوط آن نیز سریع تر است. شخصی که تصمیم دارد سرمایه ی خود را وارد بازار کند باید این روند های کوچک اما مهم را به خوبی بداند. تا اینجا از روند اصلی بازار بورس اکنون آگاه شدید.
سرمایه ی خود را از بورس خارج کنیم یا خیر؟
هیچ تحلیلگری نمی تواند به شما دستور دهد که چگونه سرمایه ی خود را مدیریت کنید.همانطور که توضیح داده شد تحلیلگران متفاوت با جهت گیری های متفاوت توده ها را به حرکت در می آورند. مهم آن است که شما چه هدفی دارید. آیا می خواهید نقش قربانی جریان های تند و تیز اقتصادی را بازی کنید یا این که می خواهید رشد کنید و سرمایه ی خود را به خوبی مدیریت کنید؟
جواب تمام سوالات شما در مقالات مخالف داده شده است. دیدگاه شما می تواند رفتار های اقتصادی شما را مشخص کند. ممکن است شما با توجه به روحیه حمایت گر خود ضرر را به بهای کمک به دولت بپذیرید و یا بر طبق منطق اقتصادی به سود و توسعه ی سرمایه ی خود فکر کنید.
تحلیلگران در واقع وظیفه دارند که راه های مختلف را به شما نشان دهند.هیچکس نمی تواند جای هوش تجاری شما را بگیرد. شما نماینده ی طرز تفکر خود هستید.
نتیجه آن که کسی که باید پاسخ این پرسش شما را بدهد کسی جز خودتان نیست.توصیه ما به شما این است که بیشتر بخوانید و بیشتر تحقیق کنید. با منطق خود شرایط را به قضاوت بنشینید. فریب ظواهر امر را نخورید و بنا بر تجربه و اخبار موثق امور را تحت کنترل بگیرید.
نتیجه گیری
سرمایه به صورت منطقی در پی ثبات و امنیت است. بازار های بزرگی نظیر بورس دارای شفافیت مالی هستند اما دولت به راحتی می تواند با رشد مصنوعی سرمایه های مورد نیاز خود را از مردم دریافت کند. رشد مصنوعی نتیجه ی فروش سهام بیش از ظرفیت یک بنگاه تجاری غیر فعال است. رشد مصنوعی بورس هر چه بیشتر باشد، سقوط آن نیز سریع تر است. تصمیم برای خروج سرمایه از بازار بورس فعلی تصمیمی شخصی است که تمام عواقب آن از سوی فرد سرمایه دار پذیرفته می شود.