قتل برادرزن به خاطر اختلاف حساب مالی
تازه دامادی که برادر زنش را در کانکس کارگری در جنوب تهران قربانی اختلاف حساب مالی کرده بود در دادگاه از خود دفاع کرد.
اوایل پاییز سال 97 جسد خونین مرد جوانی به نام ایمان در کانکس کارگری در جنوب تهران پیدا شده .شواهد نشان میداد این مرد شبانه و با ضربه های متعدد چاقو از پا درآمده است. که ماموران پلیس به بررسی پرداختند و دریافتند ایمان که افغان بود از چند ماه قبل از شیراز به تهران آمده و در کانکس به عنوان نگهبان کار می کرد و شب ها را همانجا می ماند.
به گزارش فرتاک نیوز،در بررسی ها روشن شد وی قربانی جنایت یک آشنا شده و او از قبل قاتل یا قاتلان را می شناخته است.
جسد مرد جوان با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران پلیس به بررسی پرداختند .
نخستین سرنخ بعد از تماس از افغانستان
در مسیر تحقیقات، تماس تلفنی برادر ایمان از افغانستان، نخستین سرنخ را به پلیس داد . وی به ماموران گفت: برادرم مدتی بود با دامادمان به نام مجتبی اختلاف حساب مالی داشت .از وقتی مجتبی متوجه شده بود ایمان از شیراز به تهران آمده دنبال آدرسی از او می گشت. من گمان می کنم مجتبی در قتل برادرم دست داشته باشد.
وی ادامه داد: مجتبی که به تازگی با خواهرم ازدواج کرده ،حالا در تهران است ولی ما آدرسی از او نداریم .همین سرنخ کافی بود تا ماموران پلیس به ردیابی تلفن همراه تازه داماد بپردازند و نشانی وی را به دست بیاورند.
به این ترتیب مجتبی ردیابی و بازداشت شد و به قتل برادر همسرش به خاطر اختلاف حساب مالی اعتراف کرد .
در خواست قصاص برای قاتل در دادگاه
مجتبی در حالی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد که اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند .
مجتبی در تشریح جزئیات ماجرا گفت : چهارسال قبل با خواهر ایمان عقد کردم. اما با ایمان اختلاف حساب داشتم. او همان اوایل مرا فریب داد و از من پول هنگفتی گرفت. اما پولم را پس نمی داد .او مدتی قبل برای کار به ایران آمده بود و میدانستم در شیراز کار می کند .چند ماه قبل یکی از بستگان با من تماس گرفت و گفت ایمان به تهران آمده است .
وی ادامه داد: من هم بعد از مدتی همراه همسرم به ایران آمدیم. من با تلاش زیاد نشانی برادرزنم را پیدا کردم و با او صحبت کردم. او مرا به کانکسی که در آن کار می کرد دعوت کرد تا با هم صحبت کنیم و اختلافاتمان را حل کنیم.
این متهم در تشریح جزییات قتل گفت: من وقتی به محل کار او رفتم شب بود که به محض روبه رو شدن با من چاقو کشید و به سمتم حمله وی شد. درگیری میان ما بالا گرفته بود که با چاقو چند ضربه به او زدم و فرار کردم اما من واقعا قصد کشتن او را نداشتم.
این متهم در حالی که سرش را پایین انداخته بود گفت: باور کنید من با قصد قتل به برادرزنم قرار ملاقات نگذاشته بودم. من قرار گذاشته بودم تا با او صحبت کنم. اما او یکباره به سمتم حمله وی شد.
با پایان دفاعیات این متهم ، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند