بازگشت یک شبه بایدن به برجام ممکن نیست
محمدحسین ملائک میگوید: بایدن نمیتواند یکشبه به برجام بازگردد. نزدیک به دو سال و نیم تحریمهای پیدرپی علیه ایران وضع شده است و همگی اینها نمیتواند در مدت دوهفتهای که بایدن روی کار میآید تا ضربالاجل مجلس برداشته شود.
روزنامه آرمـان ملی در گفت و گو با محمدحسین ملائک سفیر پیشین ایران در سوئیس می آورد: تروئیکای اروپایی در بیانیهای مدعی شد که برای حفظ برنامه جامع اقدام مشترک تلاش کردهاند و این توافق، یک دستاورد کلیدی در زمینه دیپلماسی چندجانبه و معماری عدم اشاعه در جهان به شمار میآید. ما با این اعتقاد که برجام بهطور قطع منجر به اعتمادسازی درخصوص ماهیت صرفا صلحآمیز برنامه هستهای ایران میشود و همچنین به صلح و امنیت بینالملل کمک خواهد کرد، بر سر این توافق مذاکره کردیم و برجام کماکان بهترین روش و در حال حاضر تنها راه برای نظارت بر برنامه هستهای ایران و محدودسازی آن است. به گزارش فرتاک نیوز،در این بیانیه ادعا شده است که اعلام اخیر ایران به آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر اینکه قصد دارد سه آبشار جدید از سانتریفیوژهای پیشرفته را در تاسیسات غنیسازی سوخت نظنز نصب کند، مغایر با برجام و بهشدت نگرانکننده است و با نگرانی زیادی از قانون اخیر تصویب شده در پارلمان ایران مطلع شدهاند که اگر به مرحله اجرا درآید، برنامه هستهای ایران را به میزان قابلتوجهی توسعه خواهد داد و دسترسیهای نظارتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را محدود خواهد کرد. این اقدامات، ناسازگار با برجام و تعهدات گستردهتر هستهای ایران است. این موارد در حالی مطرح میشود که در ابتدا طرفهای مقابل از جمله آمریکا و اروپا تعهدات خود را در قبال برجام عملیاتی نکردند و به دنبال عدم تعهد آنها ایران دست به کاهش تعهدات زد. هرچند در این میان برخی تصمیمات خاص در این برهه زمانی نیز جای سوال دارد. در راستای بررسی این مساله «آرمان ملی» گفتوگویی با محمدحسین ملائک، سفیر پیشین ایران در سوئیس داشته است که در ادامه میخوانید.
در حال حاضر تحرکات جدید در سیاست خارجه کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
امروز کشور در شرایط ویژهای قرار گرفته و روند دیپلماسی کشورمان از داخل دچار مشکلاتی شده است. باید توجه داشت که این شرایطی که امروز کشور درگیر آن شده نتیجه رقابتهای جناحی داخل کشور است یا سیاست کشور در مقابل طرفهای دیگر برجام است. در اتفاقاتی که امروز در حال رقم خوردن است، عنصر داخلی نقش مهمتری را ایفا میکند. ایران در مدت یک سال تعهدات خود در برجام را در قالب ۵ گام کاهش داده است. امروز مجلس ضربالاجلی تعیین کرده است که اگر اتفاقی رخ نداد ایران باید از پروتکل الحاقی خارج شود. اگر چنین مقولهای باشد، مفهوم آن این است که کشور مجددا از تعهدات خود براساس برجام میکاهد. حال اگر طرف مقابل در هفتههای آتی آماده مذاکره با ایران شد، مجموعه نهادهای عالی تصمیم میگیرند که با اعمال شرایط تازه به پای میز مذاکره بازگردند یا خیر. شکل قضیه این است که مجلس سطوح بسیار کمی را سنجیده است و به تمامی جوانب در طرح خود توجه نکرده است. احتمالا نتیجه کار مجلس ایجاد یک بنبست در آن مذاکراتی است که تصور میکند قصد ورود به آن را دارد تا گشایش احتمالی.
با روی کارآمدن بایدن در ایالاتمتحده با توجه به طرح مجلس به کدام سمت سوق داده خواهیم شد؟
بایدن نمیتواند یکشبه به برجام بازگردد. نزدیک به دو سال و نیم تحریمهای پیدرپی علیه ایران وضع شده است و همگی اینها نمیتواند در مدت دوهفتهای که بایدن روی کار میآید تا ضربالاجل مجلس برداشته شود. این تحریمها در سطوح مختلف است. بایدن قطعا در دو ماه ابتدایی نمیتواند به برجام بازگردد اما طبق مصوبه مجلس فقط او دو هفته وقت دارد. به دنبال خروج ایران از پروتکل الحاقی، قطعا اروپا طرف آمریکا را خواهد گرفت و قطعا ایران به مشکل خواهد خورد.
در صورتی که دولت بایدن در اوایل بهمن به صورت کلامی و حقوقی عنوان کند که به برجام بازخواهد گشت، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
مشخصا مجلس قبول نخواهد کرد و برای آنها معنی ندارد. عملا این دو هفتهای که به دولت بایدن وقت داده میشود، بیفایده است. بایدن با خلوص نیت و در بهترین حالت ممکن شاید بتواند پس از سه ماه از استقرار دولتش به برجام بازگردد. دولت بایدن اگر هیچ مانعی بر سر راهش نباشد حداقل به سه ماه وقت نیاز دارد در صورتی که بایدن با موانع داخلی و منطقهای بسیار زیادی روبهرو است و قطعا در مسیر او کارشکنی صورت خواهد گرفت. لابیهای داخلی آمریکا، کنگره و سنا نیز در این رابطه به بایدن نظر خواهند داد و مسیر پرپیچوخمی در مقابل او است. رژیم صهیونیستی و عربستان نیز قطعا موانعی ایجاد خواهند کرد. یا مجلس این را میداند که این همه موانع وجود دارد و بازگشت به برجام زمانبر خواهد بود و میخواسته مسیر را به سمت دیگری منحرف کند یا اینکه نمیدانسته است که این خود نیز جای بحث دارد که به چه علت تمامی جوانب بررسی نشده است. هم اصولگرایان و هم اصلاحطلبان علاقه دارند که خودشان پشت میز مذاکره باشند. مشخصا اصلاحطلبان در این عرصه میتوانند موفقتر باشند زیرا ابزار گفتوگوی بهتری در اختیار دارند. چهرههای اصولگرا همواره در تعیین چهره مذاکرهکننده نیز با مشکل مواجه بودند و به علت اینکه در این عرصه چهره شاخصی نداشتند حتی با یکدیگر نیز دچار اختلاف میشدند.