//
کد خبر: 29336

دکتری از فنلاند با لباس پاکبانی در جوانرود + عکس

پنجمین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا، این روزها با شگفتی‌ها و پدیده‌های خبرساز زیادی مواجه شده است، از کسب کرسی نخست شورای شهر در «خرم آباد» و «بیجار» توسط یک «جوان روشندل» و یک «دستفروش» گرفته تا ورود 415 زن به شوراهای شهر و روستا در استان محروم سیستان و بلوچستان و نیز پاکبانی که موفق به ورود به شورای شهر رشت شد.

اما این بار پدیده این دوره از انتخابات شوراهای شهر یک جوان تحصیل کرده جوانرودی است که با داشتن مدرک دکترای علوم سیاسی از دانشگاه لندن، لباس پاکبانی به تن کرد تا تبلیغات انتخاباتی‌اش را از سطح شهر جمع‌آوری کرده و به مخازن زباله بریزد.

اقدام نمادین و زیبای این نامزد شورای شهر که اتفاقاً موفق به کسب کرسی شورای شهر هم نشده، روز گذشته بازتاب گسترده ای در بین کاربران شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها یافت چرا که بدون تردید او نخستین نامزد انتخاباتی در ایران است که یک روز بعد از پایان رقابت‌ها، آن هم در شرایطی که بسیاری از شهرهای کشورمان به صحنه‌های  آشفته پوسترهای تبلیغاتی بدل شده و رنج و زحمت پاکبانان را صدچندان ساخته، حالا به منظور حفظ محیط‌زیست شهری و رعایت حقوق شهروندی همشهریانش و پاکبانان مسئولیت پاکسازی پوسترهای تبلیغاتی‌اش در شهر را برعهده گرفته و خودش شخصاً با پوشیدن لباس نارنجی دست بکار شده است.

لقمان بهروزی،کاندیدای 29 ساله ‌شورای شهر جوانرود که عشق به خدمتگزاری در وطن چند ماه قبل او را از فنلاند به ایران کشانده تا با کسب کرسی شورای شهر بتواند شرایط زندگی را برای مردم شهر جوانرود بهبود بخشد در گفت‌وگو با ایران در توضیح این اقدام خود می‌گوید: 7 نفر موفق به ورود به شورای شهر جوانرود شدند و من با اختلاف 400 رأی و کسب 3936 رأی، نفر نهم شدم و اتفاقاً یکی از برنامه‌ها و اهداف من مسائل فرهنگی بود؛ یعنی به مردم شهر وعده داده بودم که اگر به شورا راه پیدا کنم برنامه‌ای تدارک می‌بینم تا شهردار و همه اعضای شورای شهر ماهی یکبار لباس پاکبانی به تن کرده و خیابان‌ها را پاکسازی کنند.

این کار هم باعث می‌شود مردم بدانند که ما مدیران و مسئولان پشت میز نشین نیستیم و هم اینکه باعث می‌شود مردم نیز در پاکسازی شهر و حفظ محیط زیست شهری شان مشارکت بیشتری داشته باشند تا بار سنگین پاکیزه کردن شهر حداقل تا حدی از روی دوش پاکبانان زحمتکش برداشته شود اما متأسفانه فضا برای رقابت در اینجا اصلاً مناسب نبود و تا حدی مسموم به نظر می‌رسید، یا بهتر بگویم بسیاری از اقداماتی که توسط برخی کاندیداها انجام شد تا رأی جمع کنند من انجام ندادم چون برای من خط قرمز بود و هنوز هم هست چون من به سیستم اروپا عمل کردم. مثلاً اینکه برخی از کاندیداها اقوام خود را از روستاها آوردند تا به آنها رأی دهند. از طرف دیگر من تبلیغات کاغذی نداشتم تا چهره شهر زشت شود و از بنر استفاده کردم. اما طبق قانون که اعلام کردند بنرها 1 متر در 70 سانتیمتر باشد من 600 بنر به همین اندازه تدارک دیدم ولی کاندیداهای دیگر بنرهایشان گاه تا 10 الی 20 متر هم می‌رسید!

اگر موقعیتی برای خدمت در ایران باشد می‌مانم

لقمان بهروزی در پاسخ به اینکه چرا به کشور برگشتید گفت: همیشه این حس در من بود حالا که به جایی رسیدم پس باید برگردم و به مردم شهر و کشورم خدمت کنم، من همیشه عاشق ایران بودم و هستم، با اینکه الان اینجا هیچ شغلی ندارم اما همه تلاشم را می‌کنم تا شغلی پیدا کنم تا این میل به خدمتگزاری در من از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل شود حالا چه جوانرود باشد چه هر گوشه دیگری از ایران عزیز، امیدوارم بتوانم در گوشه ای از ایران خدمت کنم ولی اگر شغلی پیدا نکنم مجبورم برخلاف میل باطنی‌ام دوباره به فنلاند برگردم.

بهروزی خاطرنشان می‌کند: من 5- 6 سال است که در خارج از کشور زندگی می‌کنم ابتدا لیسانسم را در رشته حقوق در دانشگاه پیام نور گرفتم و بعد در رشته حقوق بین‌الملل موفق به اخذ مدرک فوق لیسانس از دانشگاه لندن شدم و بلافاصله در رشته علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در همین دانشگاه برای مقطع دکترا پذیرفته شدم و تا چند وقت دیگر هم دفاع می‌کنم اما در فنلاند زندگی می‌کردم.

در شهر «توکو» که من زندگی می‌کردم حدود 180 هزار نفر جمعیت داشت به دلیل ارتباطاتی که با شهرداری شهر توکو داشتم بارها به من پیشنهاد شد که برای عضویت در شورای شهر توکو کاندیدا شوم اما چون عاشق ایران و شهرم جوانرود بودم به اتفاق همسر و فرزندم تصمیم گرفتم به ایران بازگردیم این در حالیست که هر دوی ما آنجا خیلی موقعیت‌های اجتماعی و شغلی مناسبی داشتیم.

او افزود: همسرم با اینکه 18 سال است در فنلاند زندگی کرده و همانجا بزرگ شده و آنجا نیز در شغل پرستاری مشغول بکار بود اما به احترام من، مخالفتی نکرد و آن همه امکانات و توسعه یافتگی در کشوری اروپایی همچون فنلاند را رها کرد تا به جوانرود بیاید و اینجا زندگی کند، جوانرود یک شهر کوچک در نقطه صفر مرزی است که متأسفانه من خجالت می‌کشم بگویم از حداقل امکانات شهری هم برخوردار نیست، فضای سبزش در حد زیر خط فقر است و سیستم جمع‌آوری و دفع پسماندش کاملاً غیراصولی و به شیوه سنتی است و در این شهر تنها یک بازارچه مرزی وجود دارد که مردم خودشان با تلاش خودشان آن را بوجود آورده‌اند. برای همین من برنامه‌هایم را برای 4 سال کاری در شورای شهر در 4 محور «توسعه فضای سبز»، «ساماندهی بازارچه»، «ساماندهی پایانه حمل و نقل» و «ترافیک» تدارک دیدم. از سوی دیگر در برنامه‌هایم اعلام کردم با توجه به اینکه ارتباطات خوبی با شهرداری و شورای شهر توکو در فنلاند دارم تلاش می‌کنم که با جلب سرمایه خارجی وضعیت شهر را بهبود ببخشم و حتی ارتباط خواهرخواندگی یکی از شهرهای فنلاند با شهر جوانرود را فراهم کنم تا از طریق تقویت مناسبات و روابط خارجی بین مدیران دو شهر بتوانیم برای توسعه زیرساخت‌ها در شهر جوانرود گامی مثبت برداریم.

بهروزی در ادامه گفت: برای همین شعار انتخاباتی‌ام را «این تاریخ کهن، نگاهی نو می‌طلبد» انتخاب کردم تا بتوانم وضعیت شهر را از این نابسمانی نجات دهم. بهروزی ادامه داد: اما به هر حال این امکان به دلایلی که گفتم مهیا نشد ولی اگر هر جای دیگری از ایران این موقعیت برای خدمت مهیا شود در ایران می‌مانم. در غیر این صورت مجبورم ترک وطن کنم.او همچنین یادآور شد: «روزی که تصمیم گرفتم بنرهای تبلیغاتی‌ام را از سطح شهر جمع کنم راستش اصلاً فکر نمی‌کردم این موضوع اینقدر ابعاد رسانه‌ای پیدا کند چون به نظرم این ابتدایی‌ترین وظیفه شهروندی ماست که هرکس باید بداند و بپذیرد شهری را که خودش زشت و کثیف کرده خودش هم پاکسازی کند.»

اقدام محیط زیستی این نامزد شورای شهر اگرچه در نوع خود بی‌نظیر بود اما از نگاهی دیگر هم حائز اهمیت است. اینکه این روزها، گویی کردها در مسیر حفظ محیط زیست گوی سبقت را از دیگر مناطق ایران ربوده و پیشقراول بسیاری از اقدامات و تحرکات اجتماعی و زیست محیطی شده‌اند، از نهضت شکستن اسلحه‌های شکاری و حمایت از حیات وحش در اکثر شهرهای کردنشین گرفته تا نجات جنگل و اطفای حریق تا سر حد مرگ و سوختگی تا مرز 75 درصد و نیز برگزاری عروسی‌های سبز و محیط زیستی،!کاش این رفتار مترقی و مسئولانه این جوان کرد در بین همه نامزدهای انتخاباتی بعد از این نهادینه شود.

 

منبع: بهداشت