هروویه میلیچ؛ کاش تو هم یاغی بودی!
در این فوتبال «یاغیپرور»، هرویه میلیچ فوتبالیستی کمحاشیه، سر به زیر و یک «حرفهای» به معنای واقعی است. او جزو انگشتشمار بازیکنهای خارجی در دو دهه اخیر است که خانوادهاش را برای زندگی به ایران آورده و آسیبی به اموال باشگاه استقلال و وسایل منزل نمیزند. فراتر از آن، میلیچ در آغاز همین فصل اثبات کرد که تا چه اندازه به اخلاق حرفهای پایبند است و در حالی که میتوانست قراردادش را یکطرفه فسخ کند و تمام مبلغ قراردادش را از طریق شکایت به فیفا دریافت کند، باوجود بدعهدی مدیران باشگاه، به تهران بازگشت. در فوتبال، داشتن رزومهای قوی برای موفقیت در یک تیم «شرط کافی» نیست. مارکوس نویمایر که تبدیل به یکی از بدترین خریدهای تاریخ استقلال شد، سابقه بازی در منچستریونایتد را در کارنامه داشت اما هرویه میلیچ که حضور در فیورنتینا و ناپولی در رزومهاش دیده میشود، فقط با تکیه بر «افتخارات گذشته» به استقلال نیامد. او در طول لیگ نوزدهم، یکی از بهترینهای تیم بود و در همین فصل هم به رغم اینکه به تدریج به نیمکت ذخیرهها منتقل شد، مطابق آمار موجود یکی از 5 بازیکن مؤثر استقلال بوده. به بیان دیگر، متهم کردن میلیچ به «بیکیفیتی» با هیچ متر و معیاری پذیرفته نیست و در تفکری که به مدافعان کناریاش به زحمت اجازه مشارکت در حمله میدهد، این مدافع کروات عملکرد قابل قبولی داشته.
در روزهایی که محمد نادری همچنان درگیر آسیبدیدگی است و در آخرین بازی استقلال، محمد دانشگر در پست غیرتخصصی دفاع چپ به کار گرفته شد، کنار گذاشتن میلیچ به بهانه اعتراض ملایم اینستاگرامی به نیمکتنشینی، از تصمیمهای عجیب و دوگانه کادرفنی است. اگر قرار بود با اعتراضهای مجازی با این شدت برخورد شود، این پرسش پیش میآید که چرا فرشید باقری که اعتراض به مراتب بیپرواتری بروز داده بود و خواهان صدور رضایتنامهاش شده بود، با هیچ تنبیهی مواجه نشد؟ میلیچ در همان پستی که از نیمکتنشینی گله کرده، به هواداران توصیه کرده از تیم حمایت کنید. در شرایط عادی، هیچ فوتبالیستی نیست که از نیمکتنشینی و تعویض خوشحال باشد. رفتار محمد صلاح را در همین چند هفته پیش به یاد بیاورید که چطور نسبت به تعویض واکنش منفی نشان داد. یک مربی احساساتی و بیتجربه، میتوانست بلافاصله این رفتار غیرحرفهای صلاح را تبدیل به بحران کند اما یورگن کلوپ در مصاحبه مطبوعاتی بعد از بازی، این مسأله را مدیریت کرد و گفت: اگر صلاح از تعویضش خوشحال باشد، تعجب میکنم.
برقراری نظم در رختکن، یک اصل غیرقابل انکار است اما حفظ نظم، الزاماً با برخوردهای چکشی مترادف نیست. تنبیه و اخراج، سادهترین ابزاری است که هر مربی میتواند از آن بهره بگیرد اما اگر قرار باشد مدام از این ابزار استفاده شود، عملاً کارایی خود را از دست میدهد و به نارضایتی در رختکن منجر خواهد شد. اینکه به محض کوچکترین تنشی، قرار باشد کادر فنی استقلال، بازیکنان را از تمرین منع کند و در اختیار باشگاه بگذارد، به مرور فاصله میان بازیکنان و کادر فنی را افزایش میدهد و تبدیل به شکافی میشود که دیگر قابل پر کردن نیست.
فراتر از نیاز این روزهای استقلال به در اختیار داشتن یک مدافع چپ قابل اعتماد، به یاد داشته باشیم که میلیچ در میان بازیکنان هم چهره محبوبی است و اینگونه برخوردهای شدید، جز درگیر کردن تمام مجموعه با حاشیههای بیثمر، حاصلی ندارد اما ماجرای کنار گذاشتن میلیچ، این شائبه را در میان هواداران ایجاد میکند که چه بسا این اتفاقات، مقدمهای برای خروج همیشگی او از استقلال باشد. حتماً به خاطر دارید که یک ماه پیش باشگاه استقلال بیانیهای منتشر کرد و در آن تأکید داشت مذاکره برای تمدید قرارداد با این بازیکن در جریان است. خود میلیچ هم تمایل دارد سالهای بیشتری را با پیراهن آبی بگذراند اما این فاکتور مهم را هم نمیتوان نادیده گرفت که با دلار بیست و چند هزار تومانی، مدافع اسبق فیورنتینا مهره گرانقیمتی به شمار میرود و این گزاره را تقویت میکند که با وجود محمد نادری، مدیران باشگاه استقلال تمایل چندانی برای حفظ او ندارند. اگر مجموعه باشگاه به این نتیجه رسیده باشد که حفظ این بازیکن از لحاظ اقتصادی به صرفه نیست، میتواند این مسأله را صادقانه با هواداران در میان بگذارد.
میلیچ در حالی از تمرین منع شده که استقلال کمتر از 10 روز دیگر باید در حالی دربی تهران را برگزار کند که محمد نادری هنوز به طور کامل به تمرینات گروهی اضافه نشده. میلیچ همانی است که در آخرین دربی تهران، با ارسال دقیقاش، استقلال را در دقیقه 92 از شکست نجات داد.