سریالی که تاریخ آمریکا را به چالش جدی می کشاند
نتفلیکس اخیرا سریالی مستند نمایشی را با موضوع تبعیض نژادی در آمریکا و بی عدالتی در حق اقلیتهای این کشور، عرضه کرده است.
نتفلیکس اخیرا سریال مستند ۶ قستی به نام «اصلاح: جنگ برای آمریکا» را با بازی بازیگر مشهور رنگین پوست آمریکایی ـ ویل اسمیت ـ تولید و پخش کرده است.
در این سریال بازیگران دیگری همچون ساموئل ال. جکسون، ماهرشالا علی و پدرو پاسکال نیز بازی میکنند.
موضوع سریال درباره اصلاح ماده ۱۴ قانون اساسی آمریکا است. طبق این اصلاحیه هر شخصی که در آمریکا متولد میشود یک شهروند آمریکای محسوب شده و از تمامی حقوق برابر با دیگر شهروندان بهرهمند میشود. اما این اصلاحیه به قیمت خون هزاران آمریکایی تمام شد و بیش از یک قرن طول کشید تا به صورتی حقیقی و فعال مورد استقاده قرار بگیرد. جامعه آمریکا همچنان تلاش میکند تا این ماده از قانون آمریکا عادلانه تر به کار برده شود.
برای فهم بهتر این اصلاح قانون، داستان سریال جدید به دورانی برمی گردد که قانون اساسی آمریکا پس از استقلال از انگلیس نوشته شد. در آن زمان نه تنها حقوق نژادهای مختلف بلکه حقوق زنان نیز به کلی نادیده گرفته شده بود و فقط یک مرد سفیدپوست از حق رأی و دیگر امتیازات برخوردار بود. علاوه بر این، آن دوران برده داری نیز در آمریکا شایع شده بود.
بر اساس شواهد تاریخی، یکی از مهمترین اهداف جنگ داخلی آمریکا، القای برده داری بود و آبراهام لینکلن، رییس جمهوری که اصلاحیه متمم چهاردهم را امضا کرد، از مهترین حامیان آفریقایی تباران آمریکا بود؛ اما این سریال حقیقتی دیگر را برملا میکند.
سریال «اصلاح: جنگ برای آمریکا» بر اساس مستندات تاریخی این حقیقت را افشا میکند که هدف آبراهام لینکلن در اصل بازگرداندن ایالات جنوبی آمریکا که در پی استقلال و جدایی طلبی بودند، بوده است. او در حقیقت با لغو برده داری و برخورداری سیاهان از حقوق مساوی با سفیدپوستان موافق نبوده است، اما پس از کشته های زیادی که جنگهای داخلی آمریکا بر جای گذاشت، لینکلن ناچار به قبول لغو برده داری و اعطای حقوق برابر به سیاهان آمریکایی شد.
نتیجه این جنگ که به رهایی بردگان انجامید، معنایی اخلاقی به جنگهای داخلی آمریکا بخشید و این طور عنوان شد که آمریکایی ها برای رهایی برده ها از اسارت جنگیدند و نه مسایل اقتصادی.
مورخانی که در ساخت این سریال همکاری داشتهاند، ثابت کردهاند که برابری حقوق اقلیتها در آمریکا توهمی بیش نیست که به زبان آوردن آن بسیار آسان تر از اجرای آن در حقیقت است.
لینکلن رهایی رنگین پوستان آمریکایی را روی ورق امضا کرد اما طولی نکشید که قوانینی دیگر برای آنها به وجود آمد؛ مثلا آفریقاییها تنها اجازه فعالیت در مشاغلی خاص را داشتند، از آنها مالیاتهایی ناعادلانه دریافت میشد، آنها حق تحصیل در مدرسه سفیدپوستان را نداشتند و ازدواج یک سیاهپوست با یک سفیدپوست جرم تلقی می شد. پس از آن قوانین آپارتاید و گروه نژادپرست کو کلاکس کلن هم به وجود آمد که هدف آنها آزار و اذیت سیاهپوستانی بود که در پی حقوق برابر با سفیدپوستان بودند.
یک قرن پس از اصلاح ماده ۱۴ قانون اساسی آمریکا، در عمل هنوز هم سیاهپوستان آمریکایی حقوقشان را به دست نیاورده بودند تا اینکه مارتین لوتر کینک، رهبر جنبش حقوق مدنی آمریکاییهای آفریقایی تبار، به میان آمد و سیاستمداران آمریکایی که در رأس آنها رییس جمهور آمریکا جان اف کندی قرار داشت، از او برای به دست آوردن آرای سیاهپوستان استفاده کردند؛ او حداقل توانست قوانین نژادپرستانه آپارتاید را لغو کند.
سریال جدید نتفلیکس تنها به بی عدالتی در حق سیاهپوستان نپرداخته است بلکه موضوعات دیگری چون برابری حقوق زنان که هنور در این کشور محقق نشده است، ظلم در حق آسیایی ها به ویژه چینیهایی که به دزدیدن شغلهای آمریکاییها متهم شده و با خشونت از کشور تبعید میشدند، مسلمانان عرب زبانی که به تروریست بودن متهم می شوند و نیز مکزیکیهایی که به عنوان نیروی کار ارزان قیمت به جای آفریقاییها در آمریکا استخدام میشدند نیز میپردازد.
سازندگان این سریال عنوان کرده اند که هدف این مجموعه زیر سوال بردن کشورشان نبوده است بلکه آنها در پی این هستند که قانون برابری در آمریکا که سالها پیش به امضا رسیده است، در کشور به درستی اجرا شود. اجرایی نشدن این قانون تنها تقصیر سیاستمداران آمریکایی نبوده بلکه بسیاری از شهروندان آمریکایی که در قرن ۲۱ با افکار قرنهای گذشته زندگی میکنند نیز باعث شده اند این برابری در عمل اتفاق نیفتد.
تماشای این سریال برای مخاطبان نتفلیکس در کشورهای مختلف فرصت خوبی است تا به دور از چهره زیبایی که از آمریکا در رسانهها نشان داده شده است با حقیقت این کشور آشنا شوند؛ همچنین فرصتی است برای فیلمسازان در دیگر کشورها تا به بازاندیشی در تاریخ کشورشان و روایتهایی که مورد اتفاق همه قرار گرفته است، بپردازند.