//
کد خبر: 302697

پرسپولیس، استقلال و تراکتور چگونه تیم‌های دیگر را به بن‌بست رساندند؟!

« سرخابی‌ها، تراکتور، ذوب‌آهنو دیگر تیم‌های بزرگ مانع از موفقیت تیم‌های دیگر می‌شوند»

امروزه فوتبال دقیقا اشل کوچکی از جهان و اتفاقات آن است که به خوبی می‌توان همه آنچه که در دنیای امروز اتفاق می‌افتد را در فوتبال هم دید.

دیکتاتور‌ها و قدرتمندان در چندین دهه اخیر توانستند با شوخی به نام برابری و عدالت، خواسته‌های خود را در یک بسته‌بندی فریبنده به نام دموکراسی در اختیار ملت‌ها قرار دهند و کسی هم صدایش در نیاید که این دیکتاتوری است و در واقع بدین شکل بدون هیچ‌گونه اعتراضی به مقاصد خود دست پیدا کنند.

بخشی از این قدرت،‌ نظام‌سرمایه‌داری است که با استثمار لایه‌های ضعیف‌تر جامعه به دنبال رسیدن به زیاده‌خواهی‌های خود است.

به گزارش فرتاک نیوز،در لیگ برتر ایران هم این اتفاق به تلخ‌ترین شکل ممکن در حال رخ دادن است.اگر در فوتبال سرمایه را  تعداد هواداران، توجه رسانه‌ها و منابع مالی در نظر بگیریم تیم‌هایی همچون سرخابی‌های پایتخت، تراکتور و اصفهانی‌های لیگ برتر در گروه سرمایه‌داران برتر قرار خواهند گرفت.

در فصل‌ گذشته و این فصل شاهد ظلم آشکار این تیم‌ها به شهر‌خودرو، نساجی، آلومینیوم و حتی نفت‌مسجد سلیمان بودیم که تیم‌های بزرگ در میانه راه با اغوای سرمربیان این تیم‌ها که خوب نتیجه گرفته بودند، آنها را به تیم خود کشاندند و دقیقا نقطه افولشان را رقم زدند.

شهر‌خودرو( همان پدیده مشهد) قبل از نیم‌فصل لیگ نوزدهم سرمربی موفق خود یحیی گل‌محمدی را دو دستی تقدیم سرخپوشان تهرانی کرد و هرچقدر پرسپولیس پس از آن خوب کار کرد، دیگر خبری از آن تیم مقتدر مشهدی نبود و تیمی که نماینده کشورمان در لیگ قهرمانان آسیا بود، اینک در رده دهم جدول جا خوش کرده است.

بدون شک پدیده نیم‌فصل دوم لیگ نوزدهم نساجی مازندران بود، تیمی دوست‌داشتنی که هوادارانش سال‌ها منتظر ماندند تا تیم محبوبشان به لیگ برتر راه پیدا کند.

در حالی که کسی به  فکرش خطور پیدا نمی‌کرد که محمود فکری در لیگ برتر سرمربی‌گری کند، نساج‌ها در نیم‌فصل دوم به او‌ اعتماد کردند و فکری بسیار عالی‌ کار کرده و نتایج قابل قبولی بدست آورد، اما در ابتدای لیگ بیستم استقلال فکری را از چنگ مازنی‌ها درآورد و نه تنها فکری موفق نبود، بلکه نساجی در انتهای جدول در حال دست‌وپا زدن است و در این فصل تا کنون سه سرمربی را روی نیمکت خود دیده ولی خبری از روز‌های خوب نیست و نکته جالب این است که استقلالی‌ها پس از رفتن فکری اینبار سرمربی شاهین بوشهر را که در لیگ یک خوب نتیجه می‌گرفت به خدمت گرفتند و بازهم یک تیم دیگر را دچار بحران احتمالی کردند.

آلومینیوم اراک تیم تازه صعود کرده به لیگ برتر دیگر قربانی نظام‌سرمایه‌داری فوتبال ایران است و درحالی که نیم فصل اول را در میان شگفتی همگان با رتبه ششم و چهار امتیاز اختلاف با رتبه سوم به پایان رساند، تراکتور سرمربی‌اش را به تبریز کشاند و یک تساوی با تیم قعر جدولی و شکست در خانه با شش گل حاصل رفتن خطیبی از اراک و شرایط آشفته حاکم شده بر این تیم است.

یا در نمونه دیگر نفت مسجد سلیمان در حالی که با یک سری بازیکن بی‌نام و نشان و سرمربی‌گری مجتبی حسینی نتایج قابل قبولی کسب کرد،به اجبار سرمربی‌اش را تقدیم ذوب‌آهن کرد.

اما نکته قابل توجه دیگر سهم بالای مدیران تیم‌های کوچک در استثمار شدنشان است که هیچ توجهی به آینده تیم‌هایشان ندارند.

اگر مدیران شهر خودرو و نساجی در مقابل رفتن سرمربی موفقشان محکم ایستادگی می‌کردند آیا شرایط تیم‌هایشان به این شکل بود؟

آیا مدیران نساجی در لیگ بیستم سه سرمربی تغییر می‌دادند و کلی هزینه می‌کردند و در نهایت هم به ته جدول چسبیده بودند؟

باید پذیرفت اولین قدم برای عدالت و جلوگیری از ظلم، خواسته خود باشگاه‌ها است، آقایان در ابتدای فصل به به و چه‌چه داشتند و دو دستی محمود فکری را تقدیم مدیران استقلالی کردند و حالا در برابر مطالبه‌گری هواداران پر شور نساجی به مسائل ابتدای فصل اشاره می‌کنند؛ مگر چه کسی جز خود شما آن اتفاقات را رقم زد؟

این پدیده فقط مختص مربیان نیست و در مورد بازیکنان هم صدق می‌کند و چه بسیار مواردی که چندین بازیکن گمنام در یک به ستاره تبدیل شدند و ناگهان تیم‌های مصرف کننده با خرید هم زمان چندین بازیکن آن تیم موجب تضیعفش شدند.

باید پذیرفت عدالت در فوتبال ما وجود ندارد و سه عنصر هوادار، رسانه و پول قدرت را شکل می‌دهد و هرچه قدرت بیشتر باشد هر خواسته‌ای برایت میسر می‌شود حتی اگر عادلانه نباشد.

همین...

پوریا منصوری