//
کد خبر: 305714

وضعیت عجیب خط میانی استقلال

خط میانی استقلال در لیگ بیستم هیچگاه به ثبات نرسید؛ نه آن زمان که محمود فکری سکان هدایت آبی‌ها را در دست گرفت نه اکنون که فرهاد مجیدی دوباره بر مسند مربیگری این تیم جلوس کرده است.

استقلال در فصل بیستم بیشترین لطمه را از خط میانی خود دریافت کرد و بازیکنان این پست نتوانستند نقشی محوری در این تیم ایفا کنند.
مسعود ریگی که پیش‌بینی می‌شد نزدیک‌ترین بازیکن به این ویژگی (یعنی محوری بودن) باشد هفته‌ها به دلایل فنی نیمکت‌نشین شد. شاید برخی اعتقاد داشتند حضور او در ترکیب بخصوص در زمان مربیگری فکری می‌توانست وضعیت مطلوب‌تری را در خط میانی ایجاد کند اما به‌طور کلی ریگی از آن دسته بازیکنانی است که نقطه اوج ندارد و در روی مدار ثابت حرکت می‌کند.
چنین بازیکنانی هرچند لازمه هر تیمی محسوب می‌شوند و باید در تیم‌های مدعی نیز بازیکنانی با ویژگی برخورداری از ثبات نیز وجود داشته باشند، اما به شرط آنکه بازیکنانی با کیفیت عالی‌تر در ترکیب باشند تا کیفیت متوسط این قبیل بازیکنان به چشم نیاید.
در واقع استقلال اکنون چوب داشتن هافبک‌های متوسط را می‌خورد و هیچ‌یک از مردانی که در پست‌های میانی قرار گرفته‌اند نتوانسته‌اند خاطرات خوشی که علی کریمی در بازی‌های بزرگ و کوچک برای‌شان رقم می‌زد را تکرار کنند.
روزی که کریمی استقلال را به مقصد قطر ترک کرد مدعی بود آرش رضاوند قادر است جای خالی‌اش را پر کند اما این ادعا هرگز به اثبات نرسید و رضاوند با وجود آنکه بارها از سوی مربیان به کار گرفته شد، نتوانست آن بازیکن محوری و تعیین‌کننده باشد.
پیش از شروع لیگ یارگیران باشگاه استقلال تصور می‌کردند با جذب مهدی‌پور بتوانند حفره‌ای که بعد از جدایی کریمی به وجود آمده را با ظرفیت‌های این بازیکن پر کنند، اما مهدی‌پور هم به‌رغم آنکه دقایق قابل توجهی از سوی مربیان استقلال به بازی گرفته شد، پاسخگوی نیاز استقلال نبود.
این بازیکن به‌حدی در استقلال افت کرد که حتی حضور در ترکیب اصلی را هم از دست داد به‌گونه‌ای که دیگر کمتر کسی انتظار دارد نام این بازیکن در میان بازیکنان فیکس استقلال قرار بگیرد.
سیر نزولی مهدی‌پور درست در ایامی شروع شد که استقلال به داشتن هافبک بازیساز و تعیین‌کننده نیاز داشت. روزهایی که پرسپولیس از قعر جدول کنده شد و استقلال گاهاً با تساوی‌های عذاب‌آور امتیاز‌های حیاتی را از کف می‌داد، مهدی‌پور یکی از مسببان آن بود. این بازیکن با نمایشی بسیار معمولی و فاقد تحرک و انرژی کافی عملاً در خط میانی استقلال تحول بزرگی را ایجاد نکرد تا همچنان شاهد درخشش بازیکنان سنتی استقلال نظیر وریا غفوری، مهدی قایدی، ارسلان مطهری و در مقطعی بابک مرادی باشیم.
فصل پیش اما علی کریمی در حالی که نام مهاجمانی همچون دیاباته، قایدی و بعدها مطهری در استقلال سنگینی می‌کرد، با درخشش بی‌نظیرش نگاه‌ها را به سمت و سوی خود متوجه ساخت. در واقع کریمی آنقدر ظرفیت داشت که موفق شد در پست هافبک میانی و حتی برخی مواقع هافبک دفاعی فوتبالی شناور و چشم‌نواز را از خود به‌جا بگذارد و به‌عنوان مردی کلیدی و اثرگذار در استقلال لقب بگیرد.
حالا در شرایطی که استقلال خود را مهیای حضور در لیگ قهرمانان آسیا می‌کند این سؤال کلیدی مطرح است که آیا مردان خط میانی می‌توانند نمایش متفاوتی را در این عرصه به اجرا بگذارند؟
سوابق نشان می‌دهد نمی‌توان امید چندانی به بازیکنانی همچون اسماعیلی، رضاوند و شجاعیان بست، اما شاید بازگشت به دوران اوج مأموریت جذابی باشد که مهدی‌پور این روزها به آن فکر می‌کند.
هافبک تازه‌وارد می‌داند اگر از فرصت لیگ قهرمانان آسیا نیز استفاده نکند چه‌بسا ادامه حضورش در استقلال دشوار شود و دایره انتقاد‌ها به‌حدی گسترش یابد که او آخر فصل ناچار به جدایی از این باشگاه شود.
بنابراین شاید این بازیکن در اندیشه بازگشتی دوباره از راه لیگ قهرمانان آسیا باشد تا شاید روزهای از دست رفته را جبران کند. البته استقلالی‌ها نیز انتظاری جز این از هافبک جوان ندارند. به‌واقع اگر او دارای ظرفیت‌های کافی برای درخشش در استقلال است باید سرانجام در نقطه‌ای این ویژگی و مزیت را به رخ بکشد و چه جایی ایده‌آل‌تر از لیگ قهرمانان آسیا که برای بازیکنان در بعد بین‌المللی نیز یک ویترین مناسب برای دیده شدن محسوب می‌شود.