//
کد خبر: 305918

کور شدن مرد حجره دار بعد از درگیری با مشتری

مشتری میدان تره بار بعد از درگیری با مرد حجره دار به اتهام نابینا کردن وی بازداشت شد.

رسیدگی به این پرونده از اوایل اردیبهشت ماه سال ۹۸ به دنبال انتقال مرد جوانی به نام پیام به بیمارستان آغاز شد .وی که از ناحیه چشم به شدت آسیب دیده بود تحت عمل جراحی قرار گرفت اما چشم راست وی به خاطر اصابت جسمی سخت تخلیه شد.

پیام پس از ترخیص از بیمارستان به ماموران گفت :من سالهاست در میدان تره بار مرکزی حجره دارم و در آنجا کار می کنم.آن روز صبح با یکی از مشتری ها درگیر شدم و دعوا میان ما بالا گرفت .اما دعوا با وساطت شاهدان پایان یافت و مرد جوان به نام مجید که با من درگیر شده بود سوار ماشینش شد و آنجا را ترک کرد .

به گزارش فرتاک نیوز،وی ادامه داد: چند ساعت بعد من مشغول کار بودم که یکباره جسمی سخت به چشمم برخورد کرد و موجب نابینایی من شد. به نظرم یک نفر با تفنگ ساچمه ای یا با تیر و کمال جسمی سخت را به سمت چشمم نشانه رفته است.

این مرد گفت: من در میدان تره بار با هیچ کسی خصومت نداشتم و حالا به مجید مشکوک هستم .و گمان می‌کنم بعد از دعوا او به خاطر کینه ای که از من به دل گرفته بود دست به چنین کاری زده است .

با این شکایت پلیس از وی خواست تا چنانچه شاهدانی دارد به دادگاه معرفی کند.او چند نفر از کارگران میدان تره بار را به عنوان شاهد معرفی کرد اما آنها همگی گفتند شاهد دعوای میان وی و مجید بوده اند اما ندیده اند چه کسی به سمت او شلیک کرده است .

با شکایت پیام و اطلاعاتی که وی به پلیس داده بود مجید ردیابی و بازداشت شد اما منکر دست داشتن در این ماجرا شد.

وی در حالی که با قرار وثیقه آزاد بود در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

در ابتدای جلسه پیام روبه روی قضات ایستاد و به تشریح شکایتش پرداخت.

وی گفت :من شک ندارم مجید آن روز به سمت من شلیک کرد و موجب نابینایی چشمم شد .او به دروغ جرمش را انکار می کند و من برای او اشد مجازات می خواهم .بعد از نابینا شدن چشمم روزگارم سیاه شده و حتی نمی توانم سر کار بروم. مجید باید به سزای کارش برسد.

وقتی متهم روبروی قضات ایستاد جرمش را نپذیرفت و گفت :قبول دارم آن روز به میدان تره بار رفته بودم و مقدار زیادی سبزی بخریدم. اما سبزی هایی که پیام به من داد همگی خراب بود .سر همین موضوع به او درگیر شدم .اما وقتی دعوا با وساطت شاهدان تمام شد سوار ماشین شدم و آنجا را ترک کردم .من نمی‌دانم چطور چشم پیام نابینا شده است .او حتی خودش هم نمی‌داند چه چیزی با چشمش برخورد کرده و موجب نابینایی او شده است. من اتهام را قبول ندارم و بی گناه بازداشت شدم.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.