پرده برداری از ماجرای پیدا شدن دختر تهرانی جلوی در خانه پسرهمسایه
پسر صاحبخانه که در جدال با پسر مستاجر ،دوست وی را کشته و به قصاص محکوم شده بود با جلب رضایت اولیای دم به زندگی برگشت و از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
شامگاه چهاردهم فروردین ماه سال 94 به کلانتری فرجام خبر رسید جدال پسر صاحبخانه با پسر مستاجر به خون کشیده شده و در این میان پسر مستاجر به نام ابوالفضل و دوستش که میهمان وی بود به نام پیمان زخمی شده اند. دو پسر زخمی به بیمارستان منتقل شدند اما پیمان به خاطر اصابت چاقو به سینه اش تسلیم مرگ شد.ابوالفضل که تحت درمان قرار گرفته بود بعد از بهبودی از پسر صاحبخانه به نام احسان شکایت کرد و وی را به عنوان عامل جنایت معرفی کرد.
وی گفت: آن روز پدر و مادرم به سفر رفته بودند و من در خانه اجاره ای تنها بودم. به همین خاطر با پیمان و یکی دیگر از دوستانم تماس گرفتم و آنها را به خانه مان دعوت کردم. ما میهمانی به راه انداخته و مشغول جشن و پایکوبی بودیم که دختر صاحبخانه که در طبقه پایین ساکن بود مقابل در خانه مان آمد و داد و فریاد راه انداخت.
به گزارش فرتاک نیوز،وی ادامه داد: من مقابل در خانه مشغول صحبت با دختر صاحبخانه بودم که همان موقع برادر وی به نام احسان که همراه همسر و فرزندش در طبقه بالا ساختمان ساکن است مقابل خانه آمد و با من شروع به دعوا کرد. او عصبانی بود که به رویم چاقو کشید و مرا زخمی کرد. دوستم برای هواخواهی از من وارد دعوا شد اما پسر صاحبخانه ضربه ای به سینه پیمان زد.پیمان روی زمین افتاد و احسان در خانه را بست و با پلیس تماس گرفت.
به دنبال اظهارات پسر جوان احسان بازداشت شد.
وی گفت :پدر و مادرو خواهرم در طبقه اول ساختمان ساکن هستند و من در طبقه سوم زندگی می کنم. پدرم به تازگی طبقه دوم را به پدر و مادر ابوالفضل اجاره داده بود.آن روز در خانه بودم که متوجه سر و صدای زیادی از طبقه دوم شدم. تصمیم گرفتم به طبقه دوم بروم و به آنها تذکر بدهم. اما در راه پله ها خواهرم را مقابل خانه آنها دیدم.من در را باز کردم و ابوالفضل را با لباس های خونی دیدم. همان موقع در را بستم و مانع خارج شدن آنها شدم و به پلیس زنگ زدم.
وی ادعای عجیبی را مطرح کرد و گفت: من احتمال می دهم پسر مستاجر و دوستانش با هم درگیر شدهاند و همین درگیری منجر به قتل پیمان شده ولی آنها می خواهند قتل را گردن من بی اندازند.
با این ادعا پلیس به بازجویی از دوست دیگر ابوالفضل پرداخت و وقتی وی نیز احسان را عامل جنایت معرفی کرد برای احسان کیفرخواست صادر و پرونده اش برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
احسان در حالی پای میز محاکمه ایستاد که اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.
وی در جلسه دادگاه به درگیری خونین با ابوالفضل و دوستش اعتراف کرد و با حکم قضایی به قصاص محکوم شد. حکم صادره در دیوان عالی کشور تایید شده بود که وی توانست رضایت اولیای دم را جلب کند و به زندگی برگردد.
وی از جنبه عمومی جرم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در جلسه دادگاه احسان ابراز پشیمانی کرد و گفت: من برای تذکر دادن مقابل خانه مستاجرمان رفته بودم اما وقتی دیدم ابوالفضل با خواهرم درگیر است عصبانی شدم و چاقو کشیدم. من ناخواسته دوست ابوالفضل را که به هواخواهی دوستش وارد دعوا شده بود با چاقو زدم و پشیمان هستم. من شش سال است که در زندان هستم و هر شب کابوس اعدام می بینم. حالا که توانسته ام رضایت اولیای دم را جلب کنم از قضات دادگاه کمک می خواهم و تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.وی طبق ماده 612 قانون به 3تا 10 سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم خواهد شد.