کاپیتان تاتنهام در آستانه جدایی
هری کین کاپیتان تاتنهام در آستانه جدایی قرار گرفته است.
بازیکنان زیادی بودهاند که از ماندن در یک باشگاه از ابتدا تا انتهای حرفهشان هرگز پشیمان نشدند. استیون جرارد یکی از آنها بود. او گفت حتی اگر در آن روز کذایی پایش نمیلغزید و لیورپول به چلسی نمیباخت تا در نهایت قهرمان لیگ برتر شود، باز هم در وفادار ماندنش به قرمزهای مرسیساید، تغییری ایجاد نمیشد چون همان چیزهایی که با این تیم برده بود به اندازه کافی اقناعش کرده است. در واقع او همه چیز برده بود جز همان لیگ برتر.
متیو لهتیسیر و ساوتهمپتون هم همینطور. او هم رویکردی مثل جرارد داشت. وقتی بازنشسته شد و با کهنهکار همنسل خودش به کافهای میرفت، احتمالاً همیشه چند نفری بودند که بتواند بگوید مدالهایشان از لهتیسیر بیشتر است اما هیچ کدامشان نمیتوانستند ادعا کنند که در فوتبال بازی کردن از او بهتر بودند. متیو هاردینگ، یکی از سرمایهگذاران مطرح چلسی قبل از خریده شدن این باشگاه توسط رومن آبراموویچ، آنقدر به لهتیسیر علاقه داشت که همیشه یک عکس قدیمی را از او در کیف پولش نگه میداشت اما هرگز نتوانست این ستاره را راضی به پیوستن به چلسی کند. بعد از آنها نوبت آلن شیرر بود، کسی که دست رد به سینه منچستریونایتد زد تا برای باشگاه شهر خودش نیوکاسل بازی کند و کمر همت بسته بود تا تیم تینسایدی را به روزهای اوجش برگرداند. او موفق نشد اما برایش مهم نبود. شیرر آنقدر ماند تا به یک قهرمان و اسطوره برای نیوکاسلیها تبدیل شد، ضمن اینکه در بلکبرن هم جام برده بود.
بنابراین داستان هر بازیکن متفاوت از دیگری است. هر بازیکنی دلیل خودش را برای ماندن یا رفتن دارد.
برای هری کین، این اتفاق زمانی رخ داد که ژوزه مورینیو از سرمربیگری تاتنهام کنار گذاشته شد. آن زمان بود که او فهمید یک مربی بزرگ دیگر هم نتوانسته با تاتنهام چیزی ببرد. اگر نشانههایی از پیشرفت وجود داشت شاید داستان فرق میکرد اما واقعیت این است که تاتنهام از زمان حضورش در فینال سال 2019 لیگ قهرمانان اروپا به آهستگی شروع به پسرفت کرده و هرگز آن تیمی که با حذف منچسترسیتی و آژاکس به فینال رسید نشد، نه با خود مائوریسیو پوچتینو و نه با ژوزه مورینیو. با این روند، این تیم قرار است از کجا سردرآورد؟ مربیان اسم و رسمدار به ندرت در راهی که به خانه دنیل لوی (رئیس باشگاه) ختم شود پا میگذارند. الان در این تیم بحث روی کار آمدن رایان میسون مربی موقت فعلی یا شاید هم گراهام پاتر، سرمربی برایتون است. قصد زیر سؤال بردن هیچیک را ندارم اما کین قبلاً همه اینها را دیده است. اگر حتی قرار به پیشرفت تاتنهام باشد هم این اتفاق در یک چشم برهم زدن رخ نمیدهد. برای یک مربی کارکشته و امتحان پس داده مانند یورگن کلوپ هم 4 سال طول کشید که توانست اولین جامش را با لیورپول کسب کند. حساب کنید بخواهد چنین اتفاقی برای تاتنهام رخ دهد و خودتان را جای هری کین بگذارید که دو ماه دیگر 28 ساله میشود؛ برای همین است که او به باشگاه اعلام کرده، امسال میرود.
فعلاً گزینههایش محدود است. منچسترسیتی، منچستریونایتد و چلسی همگی در خط حملهشان خلأهایی دارند. ترجیح کین هم به ماندن در انگلیس است اما در عین حال عواملی هم ممکن است که آنها را از تلاش برای خرید کین منصرف کند. هر سه تیم به دنبال خرید ارلینگ هالند از بوروسیا دورتموند هستند که از کین جوانتر است اما شاید محبوبتر نباشد. یونایتد به تازگی قرارداد ادینسون کاوانی را تمدید کرده و احتمالاً به تجربه او برای راهنمایی دو هری کین خودش یعنی میسون گرینوود و مارکوس رشفورد اکتفا میکند. چلسی برای کین میتواند گزینهای ایدهآل باشد اما مشخص نیست تاتنهام حاضر شود بهترین بازیکنش را به رقیب مستقیم آن هم همشهری بفروشد. شاید محتملترین مقصد کین، پاریسنژرمن برای ملاقات دوباره با سرمربی سابقش پوچتینو باشد که البته آن هم پیچیدگیهای خاص خودش را دارد. این باشگاه در حال حاضر مهاجمانی مانند نیمار و کیلیان امباپه دارد و تا زمانی که یکی از آنها نرود، کین قرار است در چه پستی بازی کند؟ خب پس چه تیمهایی میمانند؟ بایرن مونیخی که روبرت لواندوفسکی را دارد و حاضر به پرداخت رقمهای سنگین برای خرید بازیکن هم نیست. رئال مادرید و بارسلونا که وضعیت مالیشان اصلاً تعریفی ندارد. در ایتالیا هم که هیچ تیمی نمیتواند از پس پرداخت هزینه خرید کین برآید.
اما به فرض اینکه تیمی برای بیل پیدا شود، ابتدا تاتنهام باید به فروش او رضایت دهد اما کین گفته میخواهد تا قبل از یورو یعنی کمتر از 4 هفته دیگر تکلیفش معلوم شود ولی احتمالاً لوی تا آن موقع تازه قرار قهوه اول با مشتریان را گذاشته، مردی که به سختگیری در فروش ستارهها مشهور است. در همین حال واکنش هواداران به درخواست جدایی یکی از ستارههای محبوبشان هم جالب توجه خواهد بود. آنها ممکن است او را هرگز نبخشند اما با وضعیت فعلی تاتنهام قطعاً هیچ کس نمیتواند این حق را از او بگیرد.