//
کد خبر: 314569

چند نکته در مورد تردید فدراسیون برای ادامه همکاری با اسکوچیچ

با پایان مرحله اول مسابقات انتخابی جام‌جهانی، قرارداد دراگان اسکوچیچ هم با فدراسیون فوتبال خاتمه یافت. قرار بود او صرفا در همین مرحله روی نیمکت حضور داشته باشد و بعد در مورد ادامه همکاری تصمیم‌گیری شود. با این حال کمتر کسی تصور می‌کرد شیوع ویروس کرونا، برگزاری این مرحله را اینقدر طول بدهد. در هر صورت حالا اسکوچیچ و فدراسیون تعهدی در قبال هم ندارند.

 در شرایطی که انتظار می‌رفت کارنامه صددرصدی مربی کروات و موفقیت مهم او در بالا‌بردن تیم ملی منجر به استقبال فدراسیون از تمدید قرارداد شود، اتفاق دیگری رخ داد و مدیران فوتبال ایران در گام نخست با لحنی سرد در این مورد حرف زدند. دست‌کم تا لحظه تنظیم این مطلب به‌نظر می‌رسد  که آنها در حال ارزیابی شرایط هستند و شاید به گزینه‌های دیگر هم فکر می‌کنند. با این همه هر نوع تصمیمی با محوریت عزل اسکوچیچ باید از جهات مختلف مورد بررسی قرار بگیرد.
1- آیا دراگان اسکوچیچ در لحظه انتخاب به‌عنوان سرمربی تیم ملی، گزینه مناسبی برای این منظور بود؟ جواب منفی است. در شرایطی که غالبا کسانی که با او کار کرده‌اند از علاقه و اشتیاق حرفه‌ای‌اش تمجید می‌کنند و تیم‌های تحت‌نظر این مربی هم فوتبال بدی بازی نمی‌کنند اما رزومه اسکوچیچ برای قبول چنین سمتی بسیار نحیف و لاغر بود. او تنها تعدادی تیم متوسط را در فوتبال ایران، امارات و کرواسی هدایت کرده بود و عنوان و دستاورد خاصی هم نداشت. شاید اگر نبود گاف 8میلیون یورویی مارک ویلموتس و کفگیر فدراسیون به ته دیگ نمی‌خورد، آنها سراغ این مربی ارزان‌قیمت و دم‌دستی نمی‌رفتند. همان زمان هم انتقادهای زیادی از انتخاب اسکوچیچ صورت گرفت که این فضا تا مدت‌ها ادامه داشت.
2- آیا امروز عزل اسکوچیچ کار راحتی است؟ جواب این یکی سؤال هم منفی است. این اسکوچیچ، آن اسکوچیچ زمان انتخاب نیست. حالا نظر افکارعمومی و حتی تعداد زیادی از کارشناسان در مورد او تعدیل شده و چه بسا تغییر کرده است. وقتی یک مربی در تمام مسابقاتی که انجام داده به پیروزی رسیده و ماموریت غیرممکن صعود از مرحله اول انتخابی را هم با موفقیت پشت‌سر گذاشته است، تصمیم به قطع همکاری با او یک ریسک بزرگ به‌شمار می‌آید. فردا هر اتفاق بدی که با مربی جدید برای تیم ملی رخ بدهد، گروهی به‌درستی انتقاد خواهند کرد که اسکوچیچ داشت کارش را انجام می‌داد و بی‌خود و بی‌جهت برکنار شد.
3- آیا فدراسیون به همه ابعاد ماجرا فکر کرده؟ این را خود آقایان باید جواب بدهند. به هر حال انتخاب مربی خوب سخت است. فدراسیون قبلی هم‌زمانی که مارک ویلموتس را استخدام کرد، فکر می‌کرد شاخ غول را شکسته و سر از پا نمی‌شناخت اما بعدا معلوم شد این تصمیم چه خسارت فنی و اقتصادی بزرگی به فوتبال ایران وارد کرده است. از سوی دیگر زمان زیادی تا مرحله بعدی و نهایی انتخابی جام‌جهانی باقی نمانده است. سرمربی جدید فرصت کوتاهی برای تطبیق با شرایط فوتبال ایران و آشنایی با بازیکنان دارد. برگزاری اردو و بازی تدارکاتی مناسب هم حتی پیش از شیوع کرونا برای ما سخت بود، چه رسد به حالا که این وضعیت استثنایی در دنیا وجود دارد. در هر صورت امیدواریم هر تصمیمی که در نهایت گرفته می‌شود، به سود تیم ملی باشد.