سناریوی خونین برای قتل یک پزشک
در حالی که حکم قصاص عامل شلیک خونین در دیوان عالی کشور تأیید شده است حکم زندان دو همدست وی شکسته شد و آن ها بار دیگر از خود دفاع کردند.
مأموران کلانتری با جسد خونین مشاور عالی رئیس بیمارستان فیروزگر، دکتر محمود باستانی رو به رو شدند که زن جوان با همدستی سه مرد دکتر محمود باستانی را به قتل رساندند و عاملان شلیک به دکتر محمود باستانی دستگیر شدند. در این پرونده زن جوان با اجیر کردن سه مرد دستور قتل پزشک سرشناس و همسرش را که خواهر شوهر سابق وی بود صادر کرده و می خواست مادرشوهر سابقش را هم بکشد. ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه شامگاه بیست و سوم فروردین ماه سال ۹۸ صدای شلیک چند گلوله در خیابان ظفر پیچید و دو مرد مسلح بلافاصله از آپارتمانی خارج شده، سوار ماشین همدستشان شدند و گریختند. مأموران کلانتری ۱۰۳ گاندی وقتی در جریان شلیک شبانه قرار گرفتند به خانه مورد نظر رفتند و با پیکر خونین دکتر محمود باستانی ۶۲ ساله که مشاور عالی رئیس بیمارستان فیروزگر بود
رو به رو شدند. همسر وی که هراسان بود به مأموران گفت: من و همسرم در خانه تنها بودیم که صدای زنگ در شنیده شد و مردی که لباس آبی بر تن داشت خودش را مأمور سازمان آب معرفی کرد. همسرم در را برایش باز کرد اما دو مرد جوان به داخل خانه حمله ور شدند و به همسرم شوکر زدند. آن ها با همسرم درگیر شدند و همسرم روی مبل افتاد که با تهدید مرا به داخل اتاق بردند و از من خواستند تا جعبه جواهرات را به آنها بدهم. من ترسیده بودم که جواهراتم را به آن ها دادم. همان موقع همسرم مقابل در رفته بود تا از همسایه کمک بگیرد که مردان مسلح با او درگیر شدند و با شلیک گلوله او را در پاگرد ساختمان کشتند. جسد با دستور قضائی به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس به بررسی دوربین های مداربسته پرداخت و شماره پلاک خودرویی که متهمان با آن گریخته بودند به دست آورد. در بررسی های بعدی مشخص شد دکتر محمود باستانی و همسرش از مدتی قبل با عروس خانواده شان به نام فریبا اختلاف داشتند و فریبا به تازگی از برادر زن دکتر باستانی جدا شده بود. با این اطلاعات فریبا ۵۰ ساله بازداشت شد و به اجیر کردن سه مرد برای قتل مادر شوهر و خواهر شوهرش که همسر دکتر محمود باستانی بود اعتراف کرد. وی گفت: من و همسرم همیشه با هم اختلاف داشتیم. ما اختلاف سنی زیادی با هم داشتیم و همسرم به بیماری ام اس مبتلا بود. او هم سن پدرم بود و من علاقه ای به او نداشتم. رفتارهای مادر و خواهر شوهرم باعث شد تا اسفندماه سال گذشته از هم جدا شویم. دختر ۲۳ ساله ام با من زندگی می کرد اما من به فکر انتقام افتادم و تصمیم گرفتم مادر و خواهر شوهر سابقم را بکشم اما مردانی که برای قتل اجیر کرده بودم اشتباهی شوهر خواهر شوهرم را کشتند. با اطلاعاتی که مأموران پلیس به دست آورده بودند سه روز بعد سه قاتل اجاره ای ردیابی و بازداشت شدند و در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
محاکمه عاملان قتل دکتر محمود باستانی
در ابتدای جلسه اولیای دم برای متهمان حکم قصاص خواستند سپس متهم ردیف اول به نام جمشید ۲۹ ساله گفت: من در مترو دستفروش بودم و چند بار فریبا را در مترو دیده بودم. او می دانست که شرایط مالی بدی دارم و برای هزینههای بیماری قلبی و کلیوی همسرم نیاز به پول دارم. به همین خاطر به من پیشنهاد داد تا برایش کار کنم. او اولین بار گفت می توانی درختی قطع کنی؟ که منظورش را نفهمیدم و بعد از مدتی با من تماس گرفت و از من خواست به خاطر اختلاف های خانوادگی خواهر شوهر و مادر شوهرش را بکشم. وی ادامه داد: من ماجرا را با دو نفر از دوستانم به نام های سعید و ایمان در در میان گذاشتم. قرار بود فریبا مبلغ ۳۰ میلیون تومان به ما بدهد. با ۵ میلیون تومان دو اسلحه برای خودم و سعید خریدم. قرار بود در این ماجرا ایمان راننده باشد و به او ۵ میلیون تومان پول بدهیم. سهم من و سعید هم قرار بود ۱۰ میلیون تومان باشد حتی فریبا عکس خواهر شوهرش و همسرش دکتر باستانی را از طریق واتساپ برایم ارسال کرده و گفته بود بعد از قتل آن ها باید به اکباتان و به خانه مادر شوهرش برویم و او را هم بکشیم تا با ما تسویه حساب کند. وی درباره تشریح جزئیات ماجرا گفت: مدتی قبل فریبا از من خواست تا نقشه را اجرا کنم اما من ترسیدم و نقشه را اجرا نکردم. تا این که آخرین بار از من خواست تا هر چه زودتر نقشه را اجرا کنم. طبق نقشه ایمان با ماشین ما را مقابل خانه دکتر باستانی رساند و خودش منتظرمان ماند. ما خودمان را مأمور سازمان آب معرفی کردیم و وارد خانه شدیم. ما تصمیم به قتل نداشتیم میخواستیم همسر دکتر باستانی را که خواهر شوهر فریبا بود بدزدیم و به خانه یکی از دوستانمان ببریم و بعد از گرفتن پولی در ازای آزادی اش او را تحویل فریبا بدهیم تا خودش او را بکشد. اما وقتی وارد خانه دکتر باستانی شدیم با او درگیر شدیم. ما طلاها را از همسرش گرفتیم اما دکتر مقابل در رفت و شروع به فریاد زدن کرد. همان موقع سعید چند ضربه با اسلحه به سر دکتر زد و من که ترسیده بودم چند تیر به سر او شلیک کردم و فرار کردیم. سعید نیز اتهام معاونت در قتل و سرقت مسلحانه را گردن گرفت اما ایمان مدعی شد در این جرایم دستی نداشته و فقط راننده بوده است. وقتی نوبت دفاع به فریبا رسید منکر معاونت در قتل و سرقت مسلحانه شد و مدعی شد از نقشه قتل اطلاعی نداشته و هیچ مشکلی با مادر و خواهر شوهرش نداشته است. در پایان جلسه قضات دادگاه جمشید را به قصاص محکوم کردند. قضات دادگاه سعید را به خاطر معاونت در قتل و سرقت مسلحانه و نگهداری سلاح به زندان محکوم کردند اما ایمان از دست داشتن در این اتهامات تبرئه شد. پرونده فریبا نیز برای تکمیل تحقیقات به دادسرا برگردانده شد اما با اعتراض اولیای دم به حکم صادره پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و در حالی که حکم قصاص جمشید تایید شده بود حکم متهمان ردیف دوم و سوم شکسته شد و آن ها در شعبه هم عرض بار دیگر از خود دفاع کردند.
محاکمه دوباره عاملان شلیک خونین به پزشک سرشناس
در ابتدای جلسه که در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد سعید گفت: جمشید از من خواسته بود تا در این ماجرا به او کمک کنم. من همراه جمشید به خانه دکتر باستانی رفتم و وقتی او فریاد کشید دزد دزد ترسیدم و فرار کردم. من در قتل دستی نداشتم و جمشید به دکتر شلیک کرد. او نقشه سرقت را کشیده بود. ایمان نیز گفت: من راننده آژانس بودم اما می دانستم آن ها قرار است دست به قتل بزنند و حتی صدای شلیک گلوله را نیز شنیدم. وقتی دوستانم هراسان از خانه خارج شدند به سرعت از آنجا فرار کردیم و آن ها اسلحه را در کانال آب انداختند. سپس وکیل اولیای دم گفت: دو متهم حاضر در دادگاه از نقشه قتل اطلاع داشتند و به همین خاطر از قبل اسلحه و شوکر خریده بودند حتی متهم سوم که مدعی است فقط راننده آژانس بوده آن ها را به محلی برده تا اسلحه و شوکر تهیه کنند و نمی تواند دستی در این ماجرا نداشته باشد. وی ادامه داد: فریبا اسم آن ها را به عنوان فروشنده درخت کاج در گوشی موبایلش سیو کرده و این نشان می دهد آن ها از این رمز و نقشه قتل اطلاع داشته اند. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا برای دو متهم حکم صادر کنند. به پرونده فریبا نیز بعد از تکمیل تحقیقات رسیدگی خواهد شد.