//
کد خبر: 315884

داستان پیچیده استقلال؛ حمایت در حرف بلاتکلیفی در عمل

مسأله استقلال با چند خط مصاحبه حل نمی‌شود، با گفتن اینکه اختلافات سوءتفاهم بود و برطرف شد هم برطرف نمی‌شود.

 استقلال دچار بیماری سوءظن است، دچار بی‌اعتمادی است و اعتماد با چند جمله و یک مصاحبه و اعلام حمایت از سرمربی زنده نمی‌شود، بلکه با تغییر موضع واقعی، با کار، با تغییر فضا و تغییر در تصمیمات و دیدن آثار آن، شاید دوباره شکل بگیرد. به پرونده گابریله پین سرک بکشیم. رفتار باشگاه در مقابل درخواست سرمربی جز بلاتکلیفی چه باقی گذاشته است؟ اگر نظر باشگاه برای استخدام مربی ایتالیایی منفی بود، باید مدیرعامل این توانایی را داشته باشد که منطقی و دقیق دلایل مخالفتش را تشریح کند و بدون کشدار شدن موضوع، همان روز اول نه بگوید و تمام. بعد از آن تازه بحثی درمی‌گیرد که آیا مجیدی در انتخاب همکارانش اختیار دارد یا باشگاه موقعیت استخدام همکار برای او را فراهم نمی‌کند. اگر نظر باشگاه مثبت بود که باید مقدمات حضور مربی، دقیق و حرفه‌ای فراهم می‌شد اما در باشگاه استقلال هر مسأله‌ای که طرح شود، با سوءرفتارها به یک بحران تبدیل می‌شود و طرفین گفت‌و‌گو را به جدلی بزرگ فرامی‌خوانند. این آیا رسم رابطه بین سرمربی و مدیرعامل است؟
احمد مددی در برقراری یک رابطه سالم و حرفه‌ای و بدون سوءتفاهم با سرمربی ناتوان است. در دوره مربیگری آندره‌آ استراماچونی نیز امیرحسین فتحی، مدیرعامل استقلال از برقراری ارتباط سالم و حرفه‌ای با سرمربی ناتوان بود، آنچنان که استراماچونی هر روز به باشگاه اعتراض داشت. هر مربی که به اصول حرفه‌ای پایبند باشد، با مدیرانی از این دست دچار بحرانی‌ترین شکل اختلاف می‌شود. مدیرعامل باشگاه استقلال هر بار می‌گوید حامی فرهاد مجیدی است اما حمایت معنا و مفهومی دارد. حمایت در مصاحبه با خبرگزاری‌ها، برای فرهاد مجیدی نه دستیار می‌شود و نه زمین تمرین و نه پاداش بازیکنانش. حمایت مجازی به کار تیم نمی‌آید، بلکه حمایت صورت واقعی دارد و در کار و پیگیری و رفع مشکلات تیم، خود را جلوه می‌دهد. این جلوه واقعی حمایت در استقلال پیدا نیست اما در مصاحبه‌ها، مددی حامی سرمربی است. استقلال فصل گذشته چرا استراماچونی را از دست داد؟ چرا فرهاد مجیدی را در پایان فصل گذشته از دست داد؟ آیا دو مربی استقلال که هواداران را نیز با خود همراه کردند، جز به دلیل اختلافات جدی با مدیریت، استقلال را ترک کردند؟ حتی درباره استراماچونی تنها مسأله پول و چگونگی انتقال بانکی پول نبود. وقتی مدیریت باشگاه نتوانست اعتماد سرمربی را جلب کند و در ساده‌ترین امور ناکارآمد بود، استراماچونی دیگر چگونه می‌توانست برای دریافت دستمزدش به هر شیوه‌ای اعتماد کند؟
هیأت مدیره استقلال باید ارزیابی دقیقی از رفتارهای مدیریت باشگاه با مربیان و کیفیت تنظیم روابط باشگاه با کادر فنی و بازیکنان داشته باشد. نتیجه این ارزیابی در همین دو فصل اخیر نشان می‌دهد که چرا دست استقلال به جام نمی‌رسد و چرا استقلال همواره دچار بحران و تنش در ارتباط داخلی باشگاه است.